English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
delire a quatre هذیان چهار نفری
Other Matches
quadrumvir انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
foursomes بازی گلف چهار نفری
foursome بازی گلف چهار نفری
quadrille نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrilles نوعی بازی ورق چهار نفری
tetrarchy یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
string quartets ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
string quartet ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
century عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
centuries عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
disciplinary control board کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
cross-in-square [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
four poster تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
trapezium چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
quatrefoil چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
tetrahedron جسم چهار سطحی چهار ضلعی
tetrapterous دارای چهار بال چهار جناحی
quadrumana چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
tetragonal دارای چهار زاویه چهار کنجی
quadrangle چهار گوش چهار دیواری
quadrangles چهار گوش چهار دیواری
quatrefoil چهار ترک چهار گوشه
qyaternary چهار واحدی چهار عضوی
delirium هذیان
delusion هذیان
delusions هذیان
hallucinous هذیان اور
fragmentary delusion هذیان پراکنده
maze سرسام هذیان
mazes سرسام هذیان
religious delusion هذیان دینی
sexual delusion هذیان جنسی
illuminism هذیان وحی
jimjams هذیان الکلی
delusion of jealousy هذیان حسادت
delusion of grandeur هذیان عظمت
paraphrenia هذیان زدگی
mignon delusion هذیان می نیون
paranoid delusion هذیان پارانویایی
delirium tremens هذیان خمری
appersonation هذیان همانندی
amentia حالت هذیان
bizzare delusion هذیان نامانوس
delusion of poverty هذیان فقر
encapsulated delusion هذیان منفک
grandeur delusion هذیان عظمت
expansive delusion هذیان عظمت
appersonification هذیان همانندی
delusion of negation هذیان نفی
dt's هذیان الکلی
eviration هذیان زن شدگی
nihilistic delusion هذیان نفی
persecution delusion هذیان گزند و اسیب
deliriousness هذیان گویی [روانشناسی]
delusion of persecution هذیان گزند و اسیب
delusion of reference هذیان بخود بستن
delusion of control هذیان کنترل شدگی
hallucinate هذیان گفتن اشتباه کردن
hallucinated هذیان گفتن اشتباه کردن
hallucinating هذیان گفتن اشتباه کردن
hallucinates هذیان گفتن اشتباه کردن
threesome سه نفری
threesomes سه نفری
triumvirates سه نفری
percapita نفری
triumvier سه نفری
triumvirate سه نفری
paranoia جنون ایجاد سوء ذن شدید و هذیان گویی و فقدان بصیرت
dialogue مکالمهء دو نفری
quintette پنج نفری
tandems درشکه دو نفری
parleyed گفتگوی دو نفری
single تنها یک نفری
dialogues مکالمهء دو نفری
parley گفتگوی دو نفری
parleys گفتگوی دو نفری
parleying گفتگوی دو نفری
tandem درشکه دو نفری
quintet پنج نفری
quintets پنج نفری
trio سه نفری سه تایی
trios سه نفری سه تایی
duopoly انحصار دو نفری
duumvirate حکومت دو نفری
threesomes بازی سه نفری
threesome بازی سه نفری
folie a deux جنون دو نفری
heptarchy حکومت هفت نفری
monolog تک سخنگویی صحبت یک نفری
morris نوعی رقص شش نفری
morrice نوعی رقص شش نفری
pleiad دسته هفت نفری
monologues تک سخنگویی صحبت یک نفری
monologue تک سخنگویی صحبت یک نفری
stichomythia سوال وجواب در نفری
counsel مشاوره دو نفری مشورت
counseled مشاوره دو نفری مشورت
counselled مشاوره دو نفری مشورت
counselling مشاوره دو نفری مشورت
counsels مشاوره دو نفری مشورت
percapita بقرار هر نفری هر راس
septet دسته هفت نفری
decurion رئیس دسته ده نفری
duumvir شریک رتبه حکومت دو نفری
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
madrigals سرود عاشقانه چند نفری
strength قدرت رزمی استعداد نفری
roomette اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
tarantella رقص تند دو نفری ایتالیایی
septette دسته هفت نفری هفتگانه
strengths قدرت رزمی استعداد نفری
madrigal سرود عاشقانه چند نفری
squads گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
octet دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
squad گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
rigadoon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
ombre نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
omber نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
rigaudon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
quintet قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintets قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
all but a few همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
They were walking three abreast. سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
tetrad چهار
tetragon چهار بر
quadruped چهار پا
quadrupeds چهار پا
quadrilateral چهار بر
quadrupled چهار لا
quadrupling چهار لا
quartile چهار یک
quadruples چهار لا
quadruple چهار لا
quadrilaterals چهار بر
four چهار
quarter چهار یک
quatre چهار
quadrate چهار یک
tetrastichous چهار جزیی
four o'clock ساعت چهار
tetrasporous چهار هاگی
four pole چهار قطبی
four dimensional چهار بعدی
four cycle چهار چرخه
tetrastich چهار بیتی
tetratomic چهار اتمی
tetravalent چهار فرفیتی
tetravalent چهار بنیانی
all eyes چهار چشمی
creep چهار دست و پا
close چهار گوشه
double breasted کت چهار دکمه
twice is دو دو تا چهار تا میشود
the four seasons چهار فصل
the cardinal humours چهار ابگونه
tetrasporic چهار هاگی
tertramerous چهار جزئی
square dome چهار طاقی
point four اصل چهار
quadrangular چهار گوشه
quadrant چهار گوش
quadrant چهار یک دایره
quadraple چهار برابر
quadrate چهار گوش
quadric چهار تایی
quadrifid چهار شکافی
quadrisyllabic چهار هجائی
tetrasyllabic چهار هجائی
quadrivalent چهار بنیانی
quadrivalent چهار ارزشی
qyaternary چهار تایی
tetrad چهار عنصری
tetradactylous چهار پنجهای
tetragon چهار ضلعی
four way چهار لولهای
four way چهار راه
foursquare چهار ضلعی
tetrapod پروانه چهار پا
tetraphyllous چهار برگه
squares چهار گوش
tetrameter چهار وزنی
tetramerous چهار جزیی
long legged چهار پایه
tetrahedron چهار وجهی
tetrahedral چهار وجهی
tetrahedral چهار ضلعی
tetragon چهار گوشه
quatrefoil گل چهار گلبرگی
quadrupling چهار تایی
galloped چهار نعل
gallop چهار نعل
quadripartite چهار جزئی
quadruple چهار گانه
all fours چهار دست و پا
squaring چهار گوش
squared چهار گوش
square چهار گوش
Wednesdays چهار شنبه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com