Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (9 milliseconds)
English
Persian
xenoglossophobia
هراس از زبانهای بیگانه
Other Matches
xenoglossophilia
عشق به زبانهای بیگانه
foreignism
رسم بیگانه بیگانه پرستی
Bantu
زبانهای بانتو
tone language
زبانهای اهنگی
modern languages
زبانهای امروزی
low level languages
زبانهای سطح پایین
indo aryan
به زبانهای اریایی و هندوستان
enarthrosis
مفصل کام و زبانهای
list processing langauge
زبانهای پردازش لیست
robot control languages
زبانهای کنترل روبوت
modern languages
زبانهای این عصر
string processing languages
زبانهای پردازش رشته
The living languages of the world.
زبانهای زند ؟ دنیا
turkic
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
turki
زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
lingua francas
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
database
مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
lingua franca
زبان امیخته با زبانهای دیگر گویش مختلط
databases
مجموعه زبانهایی که مثل زبانهای شرح داده
Bantu
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
glottochronology
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
To have a flair for languages.
ذوق فرا گیری زبانهای خارجی را داشتن
undeterred
<adj.>
بی هراس
funk
هراس
feeze
هراس
alarm
هراس
alarmed
هراس
alarmingly
هراس
alarms
هراس
phobias
هراس
phobia
هراس
vdl
زبانی برای تعریف و معناشناسی زبانهای برنامه نویسی
basophobia
هراس از ایستادن
cuse of a
مایه هراس
alarmism
هراس افرینی
Don't panic!
هراس نکن!
alarum
اشوب هراس
phobic reactions
واکنشهای هراس
apprehensions
هراس دستگیری
shocks
هراس ناگهانی
dreaded
<adj.>
پر از احساس هراس
fright
هراس وحشت
fears
هراس ترسیدن
fearing
هراس ترسیدن
frights
هراس وحشت
feared
هراس ترسیدن
fear
هراس ترسیدن
scare
هراس کردن
apprehension
هراس دستگیری
scared
هراس کردن
shocked
هراس ناگهانی
shock
هراس ناگهانی
scares
هراس کردن
scaring
هراس کردن
erythrophobia
هراس از سرخ شدن
basophobia
هراس ازراه رفتن
claustrophobia
هراس از مکانهای بسته
agoraphobia
هراس از مکانهای باز
There are many difference between Persian and English .
بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
panic
هراس وحشت زده کردن
panicking
هراس وحشت زده کردن
aichmophobia
هراس از اشیای نوک تیز
amaxophobia
هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
panicked
هراس وحشت زده کردن
codasyl
مشاوره در مورد زبانهای سیستمهای اطلاعات Language DataSystems On Conferenceکنفرانس سیستم زبان داده ها
apprehensiveness
هراس وسوسه- زود فهمی سرعت انتقال
outsider
بیگانه
xenophobe
بیگانه
outsiders
بیگانه
barbarians
بیگانه
barbarian
بیگانه
aliens
بیگانه
peregrine
بیگانه
peregrin or rine
بیگانه
oversea
بیگانه
abroad
بیگانه
stranger
بیگانه
barbarous
بیگانه
foreigner
بیگانه
foreigners
بیگانه
strange
بیگانه
strangest
بیگانه
only
بس بیگانه
exotic
بیگانه
foreign
بیگانه
alien
بیگانه
to keep somebody in suspense
<idiom>
کسی را در حالت هراس گذاشتن
[چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
xenoplastic
همزیست با بیگانه
phagocytosis
بیگانه خواری
xenophile
بیگانه دوست
xenophobe
دشمن بیگانه
xenophilous
بیگانه پرست
xenophilism
بیگانه پرستی
xenocentrism
بیگانه محوری
xenophile
بیگانه پرست
xenophobe
بیگانه ترس
loanword
واژه بیگانه
holozoic
بیگانه خوار
overseas
کشورهای بیگانه
foreignism
اصطلاح بیگانه
foreign subjects
اتباع بیگانه
abroad
ممالک بیگانه
outlandish
بیگانه وار
foreignlegion
هنگ بیگانه
foreing currency
پول بیگانه
stranger
بیگانه کردن
xenophobia
بیگانه ترسی
xenophobia
بیگانه هراسی
estrangements
بیگانه کردن
estrangement
بیگانه کردن
generations
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
strangers
بطور غریب یا بیگانه
currency
ارز پول بیگانه
non-resident alien
[NRA]
بیگانه غیر مقیم
publican
بیگانه صاحب میخانه
publicans
بیگانه صاحب میخانه
strangely
بطور غریب یا بیگانه
currencies
ارز پول بیگانه
estrange
بیگانه کردن دورکردن
overseas agent
نماینده درکشور بیگانه
foreign value system
نظام ارزشی بیگانه
phagocyte
سلول بیگانه خوار
macrophage
یاخته بیگانه خواردرشت
he is no linguist
زبان بیگانه نمیداند
foreignize
بیگانه کردن یاشدن
barbarize
بیگانه یا وحشی شدن
american national standards institute
سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
ansi
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است
fifth generation computers
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
invasive exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
indenting
سفارش خرید از کشور بیگانه
alien species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
invasive species
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
indent
سفارش خرید از کشور بیگانه
exotic
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
indents
سفارش خرید از کشور بیگانه
neophyte
گونه بیگانه
[گیاه شناسی]
phagotroph
ریزه پرواره بیگانه خوار
gringos
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
the a.of boreign words
اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه
gringo
بیگانه خصوصا انگلیسی یا امریکایی
foreignize
حالت بیگانه دادن یایافتن
tramontane
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
phagocytize
در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
disunites
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
barbarize
با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
disunited
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disunite
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
disuniting
باهم بیگانه کردن نفاق انداختن
Borland
شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
enclave
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
alienability
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
enclaves
ناحیهای که کشور بیگانه دورانرا گرفته باشد
exclave
ناحیهای که ازکشوری جداشده وخاک بیگانه انرافراگرفته باشد
adoption
اقتباس استعمال لغت بیگانه بدون تغییر شکل آن
to purify the person language
زبان فارسی را از واژه هاوتعبیرات بیگانه یا غیرمصطلح پیراستن
renumber
خصوصیت برخی زبانهای کامپیوتری که به برنامه نویس امکان اختصاص دادن مقدار جدید به همه یا برخی از شماره خط های برنامه میدهد
enclaves
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
short-haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
enclave
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
short haul
کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
ablegate
مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
haulage
پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
extradited
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradites
مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
foreign attachment
توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
avert
بیزار کردن بیگانه کردن
alienate
بیگانه کردن منحرف کردن
xenophile
بیگانه پرست اجنبی پرست
averted
بیزار کردن بیگانه کردن
averting
بیزار کردن بیگانه کردن
averts
بیزار کردن بیگانه کردن
alienates
بیگانه کردن منحرف کردن
alienating
بیگانه کردن منحرف کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com