Dictiornary-Farsi | هراس دستگیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 74 (5 milliseconds)

English	Persian
apprehension	هراس دستگیری
apprehensions	هراس دستگیری


Other Matches

distraint	دستگیری
captures	دستگیری
capturing	دستگیری
apprehension	دستگیری
apprehensions	دستگیری
charities	دستگیری
charity	دستگیری
seizure	دستگیری
seizures	دستگیری
capture	دستگیری
arrests	دستگیری
arrest	دستگیری
arrested	دستگیری
welfarism	دستگیری از بینوایان
money box	صندوق دستگیری
in aid of	برای دستگیری
captures	دستگیر کردن دستگیری
capture	دستگیر کردن دستگیری
capturing	دستگیر کردن دستگیری
feeze	هراس
alarm	هراس
alarmed	هراس
alarmingly	هراس
alarms	هراس
undeterred <adj.>	بی هراس
phobias	هراس
phobia	هراس
funk	هراس
eleemosinary relief	دستگیری خیر خواهانه یامجانی
phobic reactions	واکنشهای هراس
feared	هراس ترسیدن
dreaded <adj.>	پر از احساس هراس
Don't panic!	هراس نکن!
fright	هراس وحشت
shocks	هراس ناگهانی
shocked	هراس ناگهانی
shock	هراس ناگهانی
scaring	هراس کردن
scares	هراس کردن
scared	هراس کردن
fears	هراس ترسیدن
fearing	هراس ترسیدن
fear	هراس ترسیدن
frights	هراس وحشت
scare	هراس کردن
alarmism	هراس افرینی
alarum	اشوب هراس
cuse of a	مایه هراس
basophobia	هراس از ایستادن
malicious prosecution	پیگرد یا دستگیری توام با سوء نیت
basophobia	هراس ازراه رفتن
erythrophobia	هراس از سرخ شدن
agoraphobia	هراس از مکانهای باز
claustrophobia	هراس از مکانهای بسته
xenoglossophobia	هراس از زبانهای بیگانه
welfare state	کشوردارای تشکیلات رفاه اجتماعی دستگیری از بینوایان
out relief	دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
amaxophobia	هراس ازمسافرت با وسایل نقلیه
aichmophobia	هراس از اشیای نوک تیز
panicking	هراس وحشت زده کردن
panic	هراس وحشت زده کردن
panicked	هراس وحشت زده کردن
evasion and scape	تاکتیک فرار از اسارت واجتناب از دستگیری مجدد به وسیله دشمن
apprehensiveness	هراس وسوسه- زود فهمی سرعت انتقال
to keep somebody in suspense <idiom>	کسی را در حالت هراس گذاشتن [چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
Bounty hunter	جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
caption	توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
captions	توقیف کردن به حکم دادگاه حکم دستگیری
assists	همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisted	همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assist	همدستی و یاری کردن دستگیری کردن
assisting	همدستی و یاری کردن دستگیری کردن