|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|
|||||||||||||||||||||
| Total search result: 9 (2 milliseconds) | |||||
| English | Persian | ||||
|---|---|---|---|---|---|
| both | هردو | ||||
| Other Matches | |||||
| in letter and in spirit | از حیث نص و معنی هردو | ||||
| they are at loggerheads | هردو کله خرند | ||||
the two books are a like |
با هردو یک جور معامله کردم | ||||
| All is ephemeral , the fame and the famous . | شهرت ومشهور هردو درگذرند | ||||
| i p that they are both gone | احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند | ||||
| contempt | در CLممکن است این جرم به وسیله جریمه یا زندان یا هردو کیفر داده شود اهانت | ||||
| Mamihlapinatapai | نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند. | ||||
| double footed | بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا | ||||
| Recent search history | |
|