Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
Pica
[disorder]
هرزه خواری
[پزشکی]
Other Matches
usury
تنزیل خواری حرام خواری
contempt
خواری
despicability
خواری
despicableness
خواری
dbasement
خواری
abjectness
خواری
abjectly
به خواری
abjection
خواری
abasement
خواری
abasement
خواری طلبی
gombeen
حرام خواری
cannibalism
همنوع خواری
histoloysis
بافت خواری
khowar
زبان خواری
herbivorous
گیاه خواری
malleability
چکش خواری
binges
شراب خواری
binge
شراب خواری
speculation
زمین خواری
cottuptness
رشوه خواری
corruptness
رشوه خواری
coprophagy
مدفوع خواری
coprophagia
مدفوع خواری
bribery
رشوه خواری
bacteriophagy
باکتری خواری
anthropophagy
ادم خواری
contemptibility
پستی خواری
phagocytosis
سلول خواری
ignominy
افتضاح خواری
mycophagy
سماروغ خواری
mycophagy
قارچ خواری
phagocytosis
بیگانه خواری
scatophagy
نجاست خواری
phagocytosis
یاخته خواری
corruption
رشوه خواری
necrophagia
مردار خواری
ductility
قابلیت چکش خواری
to kiss the dust
به خواری وپستی تن دادن
anthropophagous
مربوط به ادم خواری
forgeable
قابلیت چکش خواری
geophagy
گل خوری زمین خواری
malleability
قابلیت چکش خواری
malleability
خاصیت چکش خواری
mallcability
قابلیت چکش خواری
malleability
باخاصیت چکش خواری نرمی
bribery
رشوه خواری پاره ستانی
phagocytize
در اثر بیگانه خواری تحلیل رفتن
incorruptibly
با ازادگی رشوه خواری بطور غیر قابل تطمیع
sordid
هرزه
licentious
هرزه
salacious
هرزه
foulmouthed
هرزه گو
rakish
هرزه
libertines
هرزه
libertine
هرزه
tarts
زن هرزه
tart
زن هرزه
immoral
هرزه
harlots
هرزه
filth
هرزه
prurient
هرزه
rep
زن هرزه
giglet
زن هرزه
giglot
زن هرزه
love alce
هرزه
sluttish
هرزه
pornerastic
هرزه
rakehell
هرزه
rakehelly
هرزه
minx
زن هرزه
rantipole
هرزه
scabrous
هرزه
lubricousor lubricious
هرزه
sloven
هرزه
rammish
هرزه
trollop
زن هرزه
harlot
هرزه
limmer
زن هرزه
bitch
زن هرزه
profligate
هرزه
jade
زن هرزه
lewd
هرزه
bitches
زن هرزه
bitching
زن هرزه
rake
هرزه
ribald
هرزه
bawdy
هرزه
bitched
زن هرزه
raking
هرزه
lubricious
هرزه
dissolute
هرزه
rakes
هرزه
lascivious
هرزه
cackle
هرزه درایی
footle
هرزه درایی
debauch
هرزه کردن
rankly
بطورهرزه یا هرزه
dander
هرزه گرد
famester
ادم هرزه
perverse
گمراه هرزه
cackled
هرزه درایی
demimonde
زنان هرزه
debauchee
ادم هرزه
forb
علف هرزه
foulmouthed
هرزه دهن
obscence
هرزه وقیح
reprobates
هرزه محرومیت
reprobate
هرزه محرومیت
lasciviously
هرزه وار
weedy
پر از علف هرزه
philistia
ادم هرزه
loose
هرزه بی بندوبار
prater
هرزه درای
prattfall
هرزه درای
graceless
هرزه بی فرافت
gangue
هرزه سنگ
gamester
هرزه و مهمل
nighthawk
هرزه شب گرد
crapulent
هرزه خور
swivelled
هرزه گرد
rep
مرد هرزه
swivels
هرزه گرد
broad
پهناور زن هرزه
broader
پهناور زن هرزه
broadest
پهناور زن هرزه
philistine
ادم هرزه
philistines
ادم هرزه
weeding
علف هرزه
pornography
هرزه نگاری
frivolity
هرزه درایی
weeded
علف هرزه
weed
علف هرزه
goat
مرد هرزه
goats
مرد هرزه
swivel
هرزه گرد
brushes
علف هرزه
roue
ادم هرزه
lecher
ادم هرزه
lechers
ادم هرزه
palaver
هرزه درایی
loosest
هرزه بی بندوبار
cackling
هرزه درایی
brush
علف هرزه
whoremaster
ادم هرزه
cackles
هرزه درایی
whoremonger
ادم هرزه
looser
هرزه بی بندوبار
muck rack
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
weed
کندن علف هرزه
pruriently
از روی هرزه خیالی
weeded
کندن علف هرزه
prate
هرزه درایی کردن
sluts
زن هرزه وشهوت پرست
weediness
پوشیدگی ازعلف هرزه
weedless
بدون علف هرزه
slut
زن هرزه وشهوت پرست
weeding
کندن علف هرزه
traipse
هرزه گردی کردن
he has a loose conduct
ادم هرزه ایست
traipsing
هرزه گردی کردن
pinion
دنده هرزه گرد
blackgurad
ولگرد ادم هرزه
pinioning
دنده هرزه گرد
pinions
دنده هرزه گرد
jaws
هرزه درایی کردن
jaw
هرزه درایی کردن
perversely
بطور هرزه یافاسد
traipsed
هرزه گردی کردن
ribald
بدزبان ادم هرزه
journal
شفت هرزه گرد
journals
شفت هرزه گرد
gas bag
یاوه سرا هرزه گو
traipses
هرزه گردی کردن
cocotte
زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
weeder
متصدی چیدن علف هرزه
rogues
از علف هرزه پاک کردن
rogue
از علف هرزه پاک کردن
sprawls
گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawling
گشاد نشستن هرزه روییدن
straggles
هرزه روییدن سرگردان بودن
flim flam
هرزه درایی گزاف گویی
sprawl
گشاد نشستن هرزه روییدن
straggled
هرزه روییدن سرگردان بودن
straggling
هرزه روییدن سرگردان بودن
straggle
هرزه روییدن سرگردان بودن
spuds
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
spud
بیلچه مخصوص کندن علف هرزه
crapulent
وابسته به هرزه خوری و زیاده روی
genet
جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
pivoted
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
cultivator
ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
cultivators
ماشین شخم زنی وعلف هرزه کنی
pivot
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
pivots
توپی هرزه گرد چرخیدن دور چیزی
corrupts
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupt
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupting
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
corrupted
معیوب کردن رشوه خوار رشوه دادن رشوه خواری
gad
با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
spinning wheel
چرخ گرداننده چرخ هرزه گرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com