Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
After all, she is your mother.
هرچه باشد بالاخره مادرت است.
Other Matches
with all speed
باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
i ran as quick as i could
هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
What wI'll happen if your mother finds out.
اگر مادرت بفهمد چه می شود؟
finally
بالاخره
in fine
بالاخره
sooner or later
<idiom>
بالاخره
at long last
بالاخره
at length
بالاخره
lastly
بالاخره
last a
بالاخره
at the end
بالاخره
In the long run right will out.
<proverb>
یق بالاخره آشکار مى شود .
At last she carried out her design .
بالاخره کارخودش را کرد
wise up to
<idiom>
بالاخره فهمیدن واقعیت
At last I caught ( got) you .
بالاخره گیرت آوردم ( انداختم )
Fortune Knocks at least once at everymans gate.
<proverb>
خوشبختى بالاخره یکبار در خانه هر کس را مى زند.
get around to
<idiom>
بالاخره زمان انجام کاری را یافتن
four freedoms
دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
whatsoever
هرچه
whatever
هرچه
so far forth as
هرچه
The pitcher goes so often to the well that it is b.
<proverb>
دلوى که به چاه فرو مى رود ,زمانى رسد که بالاخره بشکند.
He felt like he'd finally broken the jinx.
او
[مرد]
این احساس را میکرد که بالاخره طلسم را شکنده بود.
kalon
هرچه زیباست
bethatari may
هرچه باداباد
what
هرچه انچه
cypres
هرچه نزدیکتر
early as possible
هرچه زودتر
come what may!
هرچه میخواهیدبشود
as much as possible
هرچه میتوان
the sooner the better
هرچه زودتربهتر
come what may!
هرچه بادا باد
to ride hell for leather
باتندی هرچه بیشترتاختن
to a hair
بادقتی هرچه تمامتر
At the top of ones voice .
با صدای هرچه بلند تر
However much he tried .
هرچه سعی کرد
at all hazard
هرچه بادا باد
as soon as possible
بزودی هرچه بیشتر
at all adventures
هرچه پیش اید
full drive
باشتاب هرچه بیشتر
full drive
بسرعت هرچه تمامتر
he sold the good ones
هرچه خوب داشت فروخت
pay the piper
هرچه پول میدهی اش میخوری
full pelt
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
let him do his worst
هرچه ازدستش برمیاید بکند
All his belongings were stolen .
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
With utmost care.
با دقت تمام (هرچه تمامتر )
pot luck
هرچه دردیگ پیدا شود
i lent him what money i had
هرچه پول داشتم به او وام دادم
soon ripe soon rotten
هرچه زود براید دیر نپاید
whatsoever he doeth shall p
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
come and take p luck with us
بفرمایدبرویم منزل هرچه پیداشدباهم می خوریم
whaterer
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
anticlimaxes
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
ventre a terre
سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
anticlimax
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
russian revolution
وقایعی که در فاصله سالهای 5091 تا 7191 درروسیه اتفاق افتاد و بالاخره به تشکیل دولت سوسیالیستی در ان کشور منجر شد
gibus
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
mercantilism
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
whateer
هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
south american revolution
انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
accelerator winding
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
Whatsoever
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
Benedictine
باشد
some one or other
هر کس باشد
custom's declaration
باشد
incomplete flower
کم باشد
Benedictines
باشد
reflexively
باشد
admissibly
باشد
admissibleness
باشد
any old thing
هر چه باشد
at the owner's risk
باشد
if any
اگر باشد
at most
خیلی باشد
let it remain as it is
بگذارید باشد
let it be
بگذارید باشد
stet
بگذارید باشد
quantum sufficit
چندان که بس باشد
if he be
اگر او باشد
beit so
چنین باشد
keep your peck up
دل داشته باشد
be it so
چنین باشد
whencesoever
از هرجا که باشد
hydroxide
داشته باشد
worksheet
ی داشته باشد
coute que coute
بهربهاکه باشد
over crowding
بیشتر باشد
whosoever
هر شخصی که باشد
whoso
هر شخصی که باشد
straying
که متوقف نشده باشد
stray
که متوقف نشده باشد
shepherdess
شبان کلیسا که زن باشد
riparian
حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
HTTPD
تصدیق و جستجو باشد
how difficult soever it may be
هر قدر سخت باشد
flocculence
یا دسته پشم باشد
pterygium
گلبرگی که مانندبال باشد
that depends
تا چه شرایطی درکار باشد
brilliantly
چنانکه برجسته باشد
i girder
تیری که بشکل ) باشد
rain or shine
چه باران باشد چه آفتاب
he must have gone
باید رفته باشد
out of range
که خارج از حد سیستم باشد
pitfully
چنانکه سزاوارنکوهش باشد
shepherdesses
شبان کلیسا که زن باشد
steady as you go
راه ثابت باشد
shell back
دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
perhaps so
شاید چنین باشد
strays
که متوقف نشده باشد
he wished to be private
می خواست در خلوت باشد
i beam or i beam
تیری که به شکل ) باشد
if i find an opportunity
اگر مجالی باشد
at all events
بهر وسیله که باشد
at f.
منتهی خیلی باشد
inoffensively
بی انکه زننده باشد
meetly
چنانکه در خور باشد
library edition
چاپی که درخودکتابخانه باشد
Keep your mind on your work.
حواست بکارت باشد
You neednt worry . Dont bother your head.
خیالت راحت باشد
May his soull live in peace.
روحش شاد باشد
by all means
بهر قیمت که باشد
well and good
باشد چه ضرر دارد
He is not dead by any chance , is he ?
نکند مرده باشد ؟
Mind the step!
حواست به پله باشد!
as the case may be
تاچه مورد باشد
Mark my words . Remember what I told you .
یادت باشد چه گفتم
at any price
بهر قسمت که باشد
if any
اگر داشته باشد
theonomy
کشوری که خداپادشاه ان باشد
culpably
چنانکه سزاوارسرزنش باشد
medially
چنانکه درمیان باشد
inviolably
چنانکه سزاوارحرمت باشد
kentish fire
که نشانه نفاق ..باشد
layer
ل تصحیح خطا باشد
caryatid
ستونی که مجسمه زن باشد
layers
ل تصحیح خطا باشد
if necessary
اگر لازم باشد
if need be
اگر لازم باشد
liquid capital
سرمایهای که پول نقد باشد
gynaecocracy
حکومتی که دردست اناث باشد
pleasingly
چنانکه خوش ایند باشد
irrelatively
بی انکه وابستگی داشته باشد
lightface
حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
lebrary edition
چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
green old wound
زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
just as you like
هر جور میل شما باشد
it promisews to be easy
امید میرود اسان باشد
preformatted
آنچه فرمت شده باشد
it is p that he did not go
احتمال داردنرفته باشد دورنیست که
learning curve
که استفاده از آن بسیار سخت باشد
layered
انچه مربوط به لایه ها باشد
granitic water
ابی که ازخاک خارادارامده باشد
brass bands
ادوات انها از برنج باشد
brass band
ادوات انها از برنج باشد
inviolately
چنانکه بی حرمت نشده باشد
cushion
وسیلهای که شبیه تشک باشد
sites
محلی که پایه چیزی باشد
sited
محلی که پایه چیزی باشد
site
محلی که پایه چیزی باشد
negroid
کسیکه خون سیاهان در او باشد
non cohesive soil
خاکی که فاقد چسبندگی باشد
i do not wish it otherwise
جور دیگر باشد نمیخواهم
objectiveness
چنانکه در خارج معقول باشد
on cne's own initiative
بی انکه کسی گفته باشد
if he has found it
اگر ان را پیدا کرده باشد
in claisum
دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
i shoudel hardly think so
گمان نمیکنم اینطور باشد
hellishness
خویی که شایسته دوزخ باشد
inadvisably
بدون اینکه صلاح باشد
paymistress
زنی که مامور پرداخت باشد
interlocutress
زنی که طرف گفتگو باشد
love match
عروسی ای که پایه اش عشق باشد و بس
pay gravel or dirt
شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
orthotone
که ازخود دارای تیکه باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com