Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
English
Persian
as much as possible
هرچه میتوان
Other Matches
with all speed
باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
i ran as quick as i could
هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
one may say
میتوان گفت
sure enough
میتوان یقین کردکه
may
ممکن است میتوان
it is safe to say
بخوبی میتوان گفت
presumedly
بجرات میتوان گفت
whatsoever
هرچه
whatever
هرچه
so far forth as
هرچه
the best thatone can do
بهترین کاری که میتوان کرد
can one pass it with safety?
ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
penny bank
بانکی که تا یک پنی هم میتوان در ان گذاشت
what
هرچه انچه
kalon
هرچه زیباست
early as possible
هرچه زودتر
the sooner the better
هرچه زودتربهتر
cypres
هرچه نزدیکتر
come what may!
هرچه میخواهیدبشود
bethatari may
هرچه باداباد
he is something of a musician
تا اندازهای میتوان اوراموسیقی دان شمرد
penny worth
انچه برابر یک پنی میتوان خرید
milch cow
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
it may be presumed that
احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
it can safely be said that...
بدون ترس از اشتباه میتوان گفت که
at all adventures
هرچه پیش اید
as soon as possible
بزودی هرچه بیشتر
However much he tried .
هرچه سعی کرد
At the top of ones voice .
با صدای هرچه بلند تر
come what may!
هرچه بادا باد
to a hair
بادقتی هرچه تمامتر
full drive
باشتاب هرچه بیشتر
full drive
بسرعت هرچه تمامتر
to ride hell for leather
باتندی هرچه بیشترتاختن
at all hazard
هرچه بادا باد
rocking stone
سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
demand deposit
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
extensiontable
میزی که میتوان دوطرف انراکشیدوقسمتی درمیان ان گذاشت
pot luck
هرچه دردیگ پیدا شود
let him do his worst
هرچه ازدستش برمیاید بکند
With utmost care.
با دقت تمام (هرچه تمامتر )
All his belongings were stolen .
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
full pelt
با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
he sold the good ones
هرچه خوب داشت فروخت
pay the piper
هرچه پول میدهی اش میخوری
reversible propeller
ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
that fruit packs easily
ان میوه را باسانی میتوان توی فرف یا حلبی ریخت
it is safe to say
بدون ترس ازاشتباه یا اغراق گویی میتوان گفت
clevis pin
پینی که یک طرف ان رزوه شده و میتوان به ان مهره بست
i lent him what money i had
هرچه پول داشتم به او وام دادم
come and take p luck with us
بفرمایدبرویم منزل هرچه پیداشدباهم می خوریم
whatsoever he doeth shall p
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
After all, she is your mother.
هرچه باشد بالاخره مادرت است.
soon ripe soon rotten
هرچه زود براید دیر نپاید
dowsing rod
چوبی که برخی برانندکه بوسیله ان میتوان باب یافلزات زیرزمین پ
passing lane
فاصله بین دو یار که میتوان از انجا توپ را پاس داد
ventre a terre
سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
anticlimax
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
anticlimaxes
بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
whaterer
هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
variable sweep
ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
intuitionalism
عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
hyperfocal distance
نزدیک ترین فاصلهای که ازانجا میتوان عکس برداری واضح وروشن نمود
gibus
کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
controllable twist
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
free float
مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
thermoplastics
پلیمرهای ساختگی که میتوان انها را به دفعات نرم کرده وبه شکل دیگری دراورد
ground adjustable propeller
ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
wheatstone bridge
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
we must see what can be done
به ببینم چه میتوان کرد بایددید چه میشود کرد
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
mathematical school
مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
whateer
هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
quantity theory of money
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
accelerator winding
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
Whatsoever
هرچه
[هر آنچه]
[آنچه ]
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com