English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
pickup هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
Other Matches
best fit 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
radio button شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
random process جریان تصادفی فرایند تصادفی
acquaintedness اشنایی
orientation اشنایی
acquaintances اشنایی
familiarity اشنایی
friendships اشنایی
friendship اشنایی
to keep one's distance اشنایی نکردن
inwarness صمیمیت اشنایی
i am not a with him با او اشنایی ندارم
conversance اشنایی کامل
conversancy اشنایی کامل
target selector دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
to make an a of any one با کسی اشنایی کردن
technologies اشنایی باصول فنی
strategics اشنایی به حیلههای جنگی
technology اشنایی باصول فنی
to make friends with anyone با کسی اشنایی یا دوستی
he has no friends او هیچ دوست و اشنایی ندارد
tree روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
anyone هرچیز
anything هرچیز
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
platter هرچیز پهن
platters هرچیز پهن
flip side پشت هرچیز
minims هرچیز کوچک
minim هرچیز کوچک
pad هرچیز نرم
apiece هرچیز هریک
pair هرچیز دو جزئی
pads هرچیز نرم
three decker هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
(live off the) fat of the land <idiom> بهترین از هرچیز را داشتند
shelf هرچیز تاقچه مانند
flip side بخش ثانوی هرچیز
mixed bag هرچیز قاتی پاتی
rib هرچیز شبیه دنده
signaled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
potting هرچیز برجسته ودیگ مانند
signalled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
pots هرچیز برجسته ودیگ مانند
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
pot هرچیز برجسته ودیگ مانند
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
sophistication نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
chargers دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
behemoth کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
charger دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
everything is good in its season <proverb> گویند که هرچیز به هنگام خوش است
bobtail اسب یا سگ دم کل هرچیز ناقص یامختصر شده ادم مهمل
ballast هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
checked جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item یک انتخاب در فهرست انتخاب
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
profession of arms شناخت رسته ها اشنایی با رسته ها
pike نوک نیزه هرچیز نوک تیز
by the way تصادفی
as it happens <adv.> تصادفی
accidental <adj.> تصادفی
accidently <adv.> تصادفی
accidentally <adv.> تصادفی
stochastical <adj.> تصادفی
haphazard <adj.> تصادفی
fortuitous <adj.> تصادفی
contingent [accidental] <adj.> تصادفی
casual [not planned] <adj.> تصادفی
adventitious <adj.> تصادفی
stochastic <adj.> تصادفی
at random <adv.> تصادفی
chanced تصادفی
incidentally <adv.> تصادفی
fortuitously <adv.> تصادفی
coincidentally <adv.> تصادفی
by hazard <adv.> تصادفی
by chance <adv.> تصادفی
by a coincidence <adv.> تصادفی
chanceful تصادفی
by accident <adv.> تصادفی
chances تصادفی
circumstantial تصادفی
chance تصادفی
by happenstance <adv.> تصادفی
chancing تصادفی
chancy تصادفی
coincidental <adj.> تصادفی
randomly تصادفی
incidental <adj.> تصادفی
random <adj.> تصادفی
hazardous تصادفی
chancier تصادفی
accidental attack تک تصادفی
chanciest تصادفی
random file فایل تصادفی
random number عدد تصادفی
contingents تصادفی مشروط
random file پرونده تصادفی
chromatic تصادفی اتفاقی
random model مدل تصادفی
conjuncture ملاقات تصادفی
quasi random شبه تصادفی
drop out حذف تصادفی
accidents تصادفی ضمنی
accident تصادفی ضمنی
probabilistic model الگوی تصادفی
drop in درج تصادفی
random access دستیابی تصادفی
random activity فعالیت تصادفی
random assignment گمارش تصادفی
random distribution توزیع تصادفی
random error خطای تصادفی
indeterminate error خطای تصادفی
contingent تصادفی مشروط
extrinsic تصادفی عارضی
random number seed کاوش تصادفی
stochastic term متغیر تصادفی
randomization تصادفی کردن
randomize تصادفی کردن
chance variations تغییرات تصادفی
chance level سطح تصادفی
randomized blocks بلوکهای تصادفی
chance error خطای تصادفی
randomizing تصادفی کردن
random model الگوی تصادفی
unplanned تصادفی - بدونبرنامهریزیقبلی
accidental error خطای تصادفی
random بی هدف تصادفی
stochastic model الگوی تصادفی
by blow ضربت تصادفی
stochastic regression رگرسیون تصادفی
randomly بی هدف تصادفی
temerarious تند تصادفی
randomization ارایش تصادفی
random variable متغیر تصادفی
random probing پردازش تصادفی
stochastic variable متغیر تصادفی
random process پویش تصادفی
stochastic term جمله تصادفی
random processing پردازش تصادفی
random sample نمونه تصادفی
random numbers اعداد تصادفی
random selection گزینش تصادفی
meet up with <idiom> تصادفی ملاقاتکردن
extraneous تصادفی فرعی
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
supervene تصادفی روی دادن
random فکر تصادفی غیرعمدی
earth fault اتصال به زمین تصادفی
randomly فکر تصادفی غیرعمدی
stranding به گل نشستن تصادفی کشتی
nonrandom sample نمونه غیر تصادفی
random number generator مولد عدد تصادفی
random logic design طرح منطقی تصادفی
random sample نمونه گیری تصادفی
random sampling نمونه گیری تصادفی
random processing با دست یابی تصادفی
random number generator مولد اعداد تصادفی
pseudorandom number عدد شبه تصادفی
pseudo random number عدد شبه تصادفی
semirandom access دستیابی نیمه تصادفی
obiter dictum بیان ضمنی و تصادفی
nonrandom variable متغیر غیر تصادفی
dud ترقه خراب هرچیز خراب
dynamic ram حافظه دستیابی تصادفی پویا
casrd random access memory حافظه دستیابی تصادفی کارت
rammed حافظه با دستیابی تصادفی emory
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
randomize بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
stratified random sampling نمونه گیری لایهای تصادفی
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
ram حافظه با دستیابی تصادفی emory
simple randon sampling نمونه گیری تصادفی ساده
RAM [random access memory] حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
systematic random sampling نمونه گیری تصادفی منظم
addressed memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
rams حافظه با دستیابی تصادفی emory
Random-access memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
controlled reprisal انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
accidental آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
random number برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
It was a mere accident that we met. ملاقات ما کاملا تصادفی ( اتفاقی ) بود
randomize بصورت امار تصادفی نشان دادن
ccd که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
softest خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softer خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
soft خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
seed مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
seeds مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
native رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
natives رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
glitch خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
glitches خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
I accidentally locked myself out of the house. من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
heaps فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com