English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
signal هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signaled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signalled هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
Other Matches
sample size بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
information box قسمت یا کادر حامل اطلاعات مربوط به عکس هوایی
scans فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
signal پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
status سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
signaled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled پردازش سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
time روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
feedback اطلاعات مربوط به تاثیرات سیگنال کنترلی روی وسیله یا ماشین که به کامپیوترکنترلی برمی گرددو
tdm روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
composite video سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
chrominance signal بخشی از سیگنال مانیتور رنگی که حاوی اطلاعات رنگ کم رنگ واشباع است
teletext روش ارسال متن و اطلاعات در یک سیگنال تلویزیون معمولی به صورت رشته بیت سری که با استفاده از کدگشای مخصوص قابل نمایش است
DSR سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
weapon carrier کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
paper وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papered وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papers وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papering وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
modulator مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
auctioneering device وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
ADPCM استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
DCD سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
degradation کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
noises سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noise سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
adaptive channel allocation استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
anyone هرچیز
anything هرچیز
coincidence circuit یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
platter هرچیز پهن
apiece هرچیز هریک
platters هرچیز پهن
minims هرچیز کوچک
pads هرچیز نرم
pad هرچیز نرم
flip side پشت هرچیز
pair هرچیز دو جزئی
minim هرچیز کوچک
quadruplex چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carrier سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carriers سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
rib هرچیز شبیه دنده
flip side بخش ثانوی هرچیز
mixed bag هرچیز قاتی پاتی
(live off the) fat of the land <idiom> بهترین از هرچیز را داشتند
shelf هرچیز تاقچه مانند
three decker هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
board تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
pot هرچیز برجسته ودیگ مانند
potting هرچیز برجسته ودیگ مانند
pots هرچیز برجسته ودیگ مانند
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
chargers دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
everything is good in its season <proverb> گویند که هرچیز به هنگام خوش است
pickup هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
charger دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
behemoth کرگدن هرچیز عظیم الجثه و نیرومند
asynchronous ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
sensitivities کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
bobtail اسب یا سگ دم کل هرچیز ناقص یامختصر شده ادم مهمل
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
ballast هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
bra سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bras سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
codec وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
gooseneck هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
bearer cheque چک حامل
carriers حامل
vector حامل
conveyor حامل
conveyer حامل
stave حامل
carrier حامل
gerent حامل
bearers حامل
bearer حامل
vehicle حامل
vehicles حامل
porter حامل
porters حامل
vectors حامل
vehicles حامل رسانه
carrier frequency فرکانس حامل
carrier gas گاز حامل
carrier system سیستم حامل
carrier wave موج حامل
radius vector شعاع حامل
color carrier حامل رنگ
vehicle حامل رسانه
messengers طناب حامل
carrier frequency بسامد حامل
bearing زاویه حامل
bearer bond سند حامل
bearer cheque چک در وجه حامل
bearing angle زاویه حامل
video carrier حامل ویدئو
vectorial حامل بردار
thurifer حامل بخوردان
thurifer حامل مجمر
tape transport حامل نوار
messenger طناب حامل
linkman حامل مشعل
breech block carrier حامل کولاس
sound carrier حامل صوت
linkmen حامل مشعل
carrier detect کشف حامل
bearer در وجه حامل
carrier detect تشخیص حامل
gestatorial حامل پاپ
osborne shackle قلاب حامل
vectors حامل بردار
image carrier حامل تصویر
transports ترابری حامل
bearers در وجه حامل
messenger wire سیم حامل
transporting ترابری حامل
payable to the bearer در وجه حامل
transport ترابری حامل
data carrier حامل داده
vector حامل بردار
linkboy حامل مشعل
data carrier حامل داده ها
transported ترابری حامل
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
pike نوک نیزه هرچیز نوک تیز
armor bearer حامل اسلحه زرهدار
telephone carrier current جریان حامل تلفنی
gestatoraial chair کرسی حامل پاپ
caddies حامل وسایل بازیگر
carriers حامل غلطک حمال
carriers برنامه حامل میکرب
caddied حامل وسایل بازیگر
victualler کشتی حامل خواربار
comports دربرداشتن حامل بودن
comporting دربرداشتن حامل بودن
stretcher bearer حامل تخت روان
bearer bond سند در وجه حامل
comported دربرداشتن حامل بودن
stretcher-bearer حامل تخت روان
carrier حامل غلطک حمال
stretcher-bearers حامل تخت روان
weapon carrier حامل جنگ افزار
caddie حامل وسایل بازیگر
comport دربرداشتن حامل بودن
caddying حامل وسایل بازیگر
carrier frequency فرکانس موج حامل
pay to the bearer دروجه حامل بپردازید
current carrying conductor رسانای حامل بار
platform رسانگر حامل گیرنده
carrier color signal پیام رنگی حامل
slaver کشتی حامل بردگان
stave روی خط حامل نوشتن
perseus حامل راس الغول
bearer stock اسناد در وجه حامل
caddy حامل وسایل بازیگر
persi حامل راس الغول
platforms رسانگر حامل گیرنده
carrier برنامه حامل میکرب
warrant to bearer به حواله کرد حامل
color carrier reference فاز مبنای حامل رنگ
ignitor محفظه حامل باروت اشتعال
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com