Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (2 milliseconds)
English
Persian
channel
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeled
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channeling
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channelled
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channels
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
Other Matches
upset the applecart
<idiom>
خراب شدن عقیده ونظر
cession
نقل وانتقال
communication
نقل وانتقال
all
هرگونه همگی
transfusions
نقل وانتقال
transfusion
نقل وانتقال
all-
هرگونه همگی
bunks
هرگونه تختخواب تاشو
hoppers
هرگونه حشره جهنده
free of all average
معاف از هرگونه خسارت
hopper
هرگونه حشره جهنده
bunk
هرگونه تختخواب تاشو
delivers
نقل وانتقال دادن
to make all doubts even
هرگونه شک را مرتفع کردن
toter
نقل وانتقال دهنده
transmissivity
قابلیت نقل وانتقال
transport
نقل وانتقال دادن
transported
نقل وانتقال دادن
transporting
نقل وانتقال دادن
clearing
نقل وانتقال بانکی
clearings
نقل وانتقال بانکی
transports
نقل وانتقال دادن
locomotion
تحرک نقل وانتقال
deliver
نقل وانتقال دادن
transfuse
چیزی را نقل وانتقال دادن
clean
هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
cleaned
هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
virus
عامل نقل وانتقال امراض
viruses
عامل نقل وانتقال امراض
stenosed
دچار هرگونه تنگی مجرا
cleans
هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
cleanest
هواپیمای فاقد هرگونه بارخارجی
air delivery
نقل وانتقال از راه هوا
bankable
قابل نقل وانتقال بانکی
aeromotor
هرگونه دستگاهی که با جریان هواکار کند
airborne
بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
beard
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
alienability
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
beards
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
at the owner's risk
با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
ecesis
نقل وانتقال جانور یا گیاه به محیط تازه
all right reserved
هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
down line processor
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
vortex tube
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
etcetera
و غیره
grainer
و غیره
exoskeleton
مو و غیره
whatnot
غیره
queueing
صف اتوبوس و غیره
queues
صف اتوبوس و غیره
queue
صف اتوبوس و غیره
track and field
دیسک و غیره
queued
صف اتوبوس و غیره
etc
مخفف و غیره
collective goods
پارک و غیره
fallow
غیره مزروع
odometer
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
webby
پر ازتار عنکبوت و غیره
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
infrastucture
راه اهن و غیره
pitter patter
چک چک باران و غیره ضربان
pitter-patter
چک چک باران و غیره ضربان
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
unexpected
غیره مترقبه غیرمنتظره
nieces
دختربرادر یا خواهر و غیره
niece
دختربرادر یا خواهر و غیره
smudgy
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgier
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
kymograph
انقباض عضلات و غیره
kaldor criterion
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
keratosis
شاخی شدن پوست و غیره
ushers
راهنمایا کنترل سینماو غیره
usher
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushered
راهنمایا کنترل سینماو غیره
eviscerate
روده یا چشم و غیره رادراوردن
venom
زهر مار و عقرب و غیره
inner tubes
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
ushering
راهنمایا کنترل سینماو غیره
exofficio
از لحاظ تصدی مقام و غیره
dial
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
debacles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacle
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
needling
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needle
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
clogging
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
dTbGcles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
bake
پختن
[نان و کیک غیره]
wheal
ورم جای شلاق و غیره
whippletree
تیر مال بنددرشکه و غیره
dials
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
take-home pay
مزد پس از کسر مالیات و غیره
dialed
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
upholsterer
خیاط رومبلی و پرده و غیره
malfunction
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
goodies
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
main motion
[at a party conference etc.]
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
subsidized accommodation
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
depigmentation
کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
vol-au-vent
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
reest
دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
wheeler-dealer
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealers
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
vol-au-vents
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
grillage
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
wreckage piece
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
gigot
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
blimey
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
racks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergence
امر فوق العاده و غیره منتظره
play
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
wracks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
plating
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
plays
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
emergencies
امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency
امر فوق العاده و غیره منتظره
playing
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
nutshell
پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
played
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
veneer
چوب مخصوص روکش مبل و غیره
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
rack
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
ghost
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
wracked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
ghosts
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
canvasser
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
goody
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
racked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
beat around the bush
<idiom>
غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
gauge
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gangplank
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
gauged
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
precipitation
نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
to fall over
[computer, programme, ...]
[موقتا]
کار نکردن
[دستگاهی یا برنامه ای و غیره]
reference
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
references
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
pocket money .
پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
golly
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
gollies
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
gauges
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
unlace
بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
masonary
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
gangplanks
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
panel truck
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
wreck
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
coupe
کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
acrasy
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
base complex
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
breadstuff
مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
to go clubbing
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
snubbing
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snubs
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
yarn sorting
دسته بندی نخ
[بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
snubbed
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snub
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
spike
[in a curve/development etc.]
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
to have a binge
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
reservation
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
moustache
رد نوشیدنی روی لب بالایی
[مانند شیر یا آبجو و غیره]
to have a spree
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to be on the razzle
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
reservations
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
Hungarian Activism
[جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
relays
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
dilly
وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
bank holiday
هر یک از تعطیلات رسمی که در آن مدارس و بانکها و غیره تعطیل هستند
relay
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
glomerule
خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
relayed
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
roadwork
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
holdovers
شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
overexpose
بیش از اندازه لازم در معرض نورو غیره قرار دادن
blancmange
دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
blancmanges
دسر حاوی نشاسته و شیر و غیره که ژلاتین مانند است
holdover
شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
anth
:پیشوندهاییست بمعنی >ضد<و >مخالف < و >درعوض <و>بجای < و غیره مثل :ANTIchrist
accessorize
اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
grafts
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
graft
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
accretion
هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
grafted
پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
anti
:پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
to be unable to hold a candle to somebody
<idiom>
در برابر کسی پائین رتبه بودن
[در توانایی یا مهارت و غیره]
chambranle
[قاب تزئینی دور دریچه هایی مانند درها، شومینه و غیره]
So much for that.
<idiom>
اینقدر
[کار یا صحبت و غیره ]
کافی است درباره اش.
[اصطلاح روزمره]
whaleboat
قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
cut-outs
روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
slush funds
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com