Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
Other Matches
sightscreen
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
ground
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
wing threequarter
هریک از دو مدافع کنار زمین
ground
تماس دادن توپ با زمین
re axtent
تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
ground stroke
ضربه پس از تماس توپ تنیس با زمین
full toss
پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
first down
اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
punts
توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
split lean
پا باز نشسته و تماس سینه ژیمناست با زمین
full pitch
پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
punted
توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
punt
توپ فوتبال را قبل از تماس با زمین زدن
series
4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
ground zero
محل تماس گوی اتشین بمب اتمی با زمین
ditched
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditch
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
try
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
tries
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
mobile warfare
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
acre
برای سنجش زمین
acres
برای سنجش زمین
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
difficult terrain
زمین مشکل برای عبور
cavaizion
[حفر زمین برای سرداب]
cavation
[حفر زمین برای سرداب]
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
soil improvement
بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
this ground rides soft
این زمین برای سواری نرم است
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
bow line
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
basket hanger
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
chute
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chutes
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chop
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chopped
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
golf car
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
golf cart
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
dumb well
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
lagged
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
acres
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
lags
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
acre
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
lag
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
Thanks for calling back.
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
check point
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
typhoons
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
typhoon
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
hp laserjet
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
shields
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
Hewlett Packard
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
marker
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
Hewlett Packard LaserJet
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
markers
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
shield
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
re entry vehicle
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
away
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
descentheight
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
nundinal letter
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
dimple
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
dimples
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
In this contract , there are no loopholes for either party .
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
outrigger
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
cultivation
جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
advance to contact
پیشروی برای اخذ تماس
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
contracting parties
طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
grazes
زمین
tellus
زمین
lackland
بی زمین
geodetically
زمین
grazed
زمین
acre
زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
acres
زمین
cinder track
زمین دو
cinder tracks
زمین دو
earthing
زمین
real estate
زمین
floor
کف زمین
ground
: زمین
ground
زمین
extra terrestrial
زمین
soil
زمین
land n
زمین
this earthly round
زمین
grass roots
کف زمین
floor
کف زمین
soiling
زمین
graze
زمین
rooter
زمین کن
soils
زمین
ground
کف زمین
aerospace
جو زمین
norland
زمین
fields
زمین
field
زمین
globe
زمین
fielded
زمین
domain
زمین
floored
کف زمین
domains
زمین
earth
زمین
ground surface
کف زمین
ground line
خط زمین
land
زمین
terrain
زمین
globes
زمین
floors
کف زمین
earths
زمین
loose ground
زمین سست
mid court
وسط زمین
terrain
زمین عملیات
boggy
زمین باطلاقی
grass
زمین چمن
banquet
زمین بلند
grasses
زمین چمن
earth crust
پوسته زمین
earth current
برق زمین
fault
شکست زمین
faulted
شکست زمین
to go to grass
زمین خوردن
upland
زمین بلند
quick ground
زمین سست
earth's attraction
ربایش زمین
earth's axis
محور زمین
earth terminal
ترمینال زمین
earth's crust
پوسته زمین
earth socket
پریز زمین
earth science
زمین شناسی
banquette
زمین بلند
earthing
اتصال زمین
earth excavating
حفاری زمین
faults
شکست زمین
earth electrode
الکترد زمین
cadastral survey
ممیزی زمین
sidelined
خط کنار زمین
predial or prae
وابسته به زمین
sidelining
خط کنار زمین
planned chart
کروکی زمین
site building
زمین زیربنا
landed
زمین دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com