Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
Every day that you go unheeded, you need to count on that day
هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
Other Matches
prescan
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs).
باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
You have to change at London.
شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
You can't refuse me that !
این
[درخواست یا پیشنهاد مرا]
را باید قبول کنید!
You will have to pay duty on this.
شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید.
If you count the children too.
اگر بچه ها راهم حساب کنید ( بشمارید )
Consider yourself dismissed.
حساب کنید که شما مرخص شده اید.
You must account for every penny.
باید تا دینار آخر حساب پس بدهی
repeat
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
adding
اضافه کنید زیاد کنید
adds
اضافه کنید زیاد کنید
add
اضافه کنید زیاد کنید
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
reckon
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckoned
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
reckons
حساب پس دادن روی چیزی حساب کردن محسوب داشتن
overdrawn account
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
clearance
تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
capitalized expense
هزینهای که علاوه بر به حساب امدن در حساب سود وزیان
equity accounts
حساب قسمت ذیحساب حساب های اموال یکان
To bring someone to account.
کسی را پای حساب کشیدن
[حساب پس گرفتن]
To cook the books.
حساب بالاآوردن (حساب سازی کردن )
privilege
دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
reckonings
تصفیه حساب صورت حساب
reckoning
تصفیه حساب صورت حساب
charge and discharge statements
حساب قیومیت صورت و نحوه ارزیابی و عملیات مالی ارث حساب ارث
double coincidence of wants
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
check register
بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
account
حساب صورت حساب
digital computer
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
no year oppropriation
حساب تامین اعتبار باز حساب باز
he calcn lates with a
اوبادقت حساب میکند اودرست حساب میکند
say no more
بس کنید
ease off
شل کنید
keep at it
مداومت کنید
repeats
تکرار کنید
push the door to
در راپیش کنید
recive
مصرف کنید
into a ball
نخ راگلوله کنید
oyez
گوش کنید
i say
نگاه کنید
repeat
تکرار کنید
delete
حذف کنید
oyez
توجه کنید
deletes
حذف کنید
hold hard
صبر کنید
deleting
حذف کنید
wait a second
تامل کنید
caution
توجه کنید
have patience with me
با من حوصله کنید
suppose
فرض کنید
attention to orders
توجه کنید
accelerando
کم کم تند کنید
make a hurry
عجله کنید
vide infara
را نگاه کنید
dele
پاک کنید
give it a wipe
انراخشک کنید
deleted
حذف کنید
supposes
فرض کنید
cautions
توجه کنید
cautioning
توجه کنید
cautioned
توجه کنید
hurry up
عجله کنید
supposing
فرض کنید
move out
حرکت کنید
Turn (let) the dog loose.
سگ راباز کنید
leontief table
نگاه کنید به :
Refer (turn over) to page 110.
به صفحه 110مراجعه کنید
supra
ببالا نگاه کنید
trailing
هدف را تعقیب کنید
sus.per coll
حلق اویزش کنید
maydays
خطر کمک کنید
mayday
خطر کمک کنید
Cash is in short supply these days .
از حقوق ماهانه ام کم کنید
trailed
هدف را تعقیب کنید
opened
مروحه را باز کنید
continue your studies
تحصیلات خودرادنبال کنید
trail
هدف را تعقیب کنید
she your profit with him
سودخودرابا اوتقسیم کنید
KEEP LEFT
از سمت چپ حرکت کنید.
I won't be talked into it!
من را نمیتوانید متقاعد کنید!
single file
به ستون یک حرکت کنید
record as target
اماج را ثبت کنید
do good to others
بدیگران نیکی کنید
opens
مروحه را باز کنید
Full tank, please.
لطفا باک را پر کنید.
open
مروحه را باز کنید
trails
هدف را تعقیب کنید
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
stack arms
تفنگها راچاتمه کنید
shift colors
پرچم را تعویض کنید
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
drop track
تعقیب را قطع کنید
you do me injustice
در باره من بی عدالتی می کنید
chain
مراجعه کنید به CATENA
chains
مراجعه کنید به CATENA
wait a second
اندکی صبر کنید
wait a second
یک خرده صبر کنید
observe silence
سکوت را رعایت کنید
Do you agree that …
آیا تصدیق می کنید که …
avast
ایست توقف کنید
try and came
کوشش کنید که بیائید
Turn the water tap on .
شیر آب را باز کنید
Please behave yourself . Please be courteous.
ادب را رعایت کنید
When will you depart?
کی شما حرکت می کنید؟
out with him
اورا بیرون کنید
wait a minute
اندکی صبر کنید
wait a little
کمی صبر کنید
NB
خوب دقت کنید
cease engagement
درگیری را قطع کنید
wait a minute
یک دقیقه صبر کنید
infile
به ستون دو حرکت کنید
check firing
عناصرتیر را بررسی کنید
off with his head
سرش را از تن جدا کنید
Notice the details!
توجه کنید به جزییات !
Drop me just before you get to the turning.
مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
record firing
عناصر تیر را ثبت کنید
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
identify
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies
مشاهده کردن شناسایی کنید
Erase ( clean ) the blackboard.
تخته سیاه راپاک کنید
identifying
مشاهده کردن شناسایی کنید
dropped
قطره سقوط کردن کم کنید
dropping
قطره سقوط کردن کم کنید
adjusts
میزان کردن تنظیم کنید
associated document
وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated file
وقتی فایل را انتخاب می کنید
Call a doctor quickly.
فورا پزشک خبر کنید.
drops
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
قطره سقوط کردن کم کنید
Call an ambulance quickly.
فورا یک آمبولانس خبر کنید.
Please call the police.
لطفا پلیس را خبر کنید.
Please don't wake me until 9 o'clock!
لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
adjusting
میزان کردن تنظیم کنید
o bey your parents
والدین خودرا اطاعت کنید
KEEP RIGHT
از سمت راست حرکت کنید.
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
identified
مشاهده کردن شناسایی کنید
Can you help me?
ممکن است کمکم کنید؟
Wont you have sweets (candies)
شیرینی میل نمی کنید ؟
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
Offer him some chocolates.
به ایشان شکلات تعارف کنید
Please consider my suggestion.
لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Which bank do you bank with?
با کدام بانک کار می کنید؟
Can you find your way out?
راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
He helped me for my fathers sake.
بخاطر پدرم به من کمک کنید
clear and hold
منطقه را پاک و حفظ کنید
Do you feel hungry?
شما احساس گرسنگی می کنید؟
strangle
یاد شده را خاموش کنید
Please heat up my food.
لطفا" غذایم را داغ کنید
up with it!
بلندش کنید بگذاریدش بالا
Enter it in the books .
آنرا دردفاتر وارد کنید
plead for the widow
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
large spread
فاصله گلوله ها راکم کنید
Please get it off !
[Please clean it up !]
لطفا این را پاک کنید !
Act according to the previous procedure.
بترتیب گذشته عمل کنید
negative altitude
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
Line up the children in order of height.
بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Follow signs for York.
به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
trail
هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
Can you help me with my luggage?
ممکن است بارم را حمل کنید؟
Follow signs for York.
به علائم شهر یورک توجه کنید.
Can you recommend a hotel?
آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
Can you recommend a guest house?
آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
Can you repair my car?
آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Move along, please!
[in a crowd]
لطفا بجلو حرکت کنید!
[در جمعیتی]
see that he does it
مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
Please check the spear tyre, too.
لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
trailing
هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
Please open this bag.
لطفا این کیف را باز کنید.
trailed
هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
you are welcome to my book
بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
where do you live
کجا زندگی می کنید یا منزل دارید
Help me, my neighbours , so that i may be able to do my housekeeping.
<proverb>
همسا یه ها یارى کنید تا من شوهردارى کنم.
Cut a little more off the back.
یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
Cut a little more off the top.
یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
trails
هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
Please partake of this meal .
لطفا" از این غذا صرف کنید
Handle the boxes with care.
جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
to leave him to him self
او را بحال خود واگذارید اورارها کنید
pray consider my case
خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
Drive on dimmed headlights !
[Warning to drivers]
با نور پایین حرکت کنید!
[هشدار به رانندگان]
Three things to avoid:a crumbling wall, a biting .
<proverb>
از دیوار شکسته و سگ درنده و زن سلیطه یذر کنید .
Can you help me with my luggage?
ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Give me a full account of the events.
جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
You alone can help me.
تنها (فقط )شما می توانید کمکم کنید
Please warm up this milk . warm and sincere greetings .
لطفا" این شیر را قدری گرم کنید
cancelling
لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
cancel
لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
take medical a
به پزشک مراجعه کنید باطبیب مشورت نمایید
Could you reserve a room for me?
آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
report tothe director
خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
Can you find me a porter?
آیا میتوانید برای من یک باربر پیدا کنید؟
Can you recommend a good restaurant?
آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
Drop me off in front of the train station!
من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
cancels
لغو کردن دستور قبلی رالغو کنید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com