Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
wimble
هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
Other Matches
momentarily
ان باان
therewith
باان
goffer
اهنی که باان توری راچین میدهند
combatable
قابل اینکه باان نبردیاضدیت کنند
pantograph
دستگاهی که باان مقیاس یک نقشه را تغییرمی دهند
wet classifler
سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
digitizer
مبدل آنالوگ به دیجیتال یاوسیلهای که سیگنالهای آنالوگ را به دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
larding pin
سیخی که باان پیه خوک رالای گوشت میگ ذارند
misericord
یکجورقمه نوک تیزکه ضربه مرگ را باان میزدندکه زخمی زودتراسوده شودئهسث
centers
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
sight
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
perforation
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
float stone
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
cancellate
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
aircraft arresting hook
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
megilp
روغن بذرک یا چیز دیگری که رنگ زن ها رنگ را باان می امیزند
pinkest
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate
ثقبه دار سوراخ سوراخ
triple option
بازی تهاجمی با3 اختیار دادن توپ به مدافع پرتاب بازیگرمیانی حفظ توپ و دویدن باان یا پاس دادن
millepore
مرجان سوراخ سوراخ
swage block
قالب سوراخ سوراخ
riddles
سوراخ سوراخ کردن
riddle
سوراخ سوراخ کردن
grids
دریچه سوراخ سوراخ
cancellated
سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous
سوراخ سوراخ اسفنجی
grid
دریچه سوراخ سوراخ
cancellate
سوراخ سوراخ اسفنجی
betting shop
جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
lamplighter
با ان چراغ را روشن میکنند
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
drainpipe
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
barbette
سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
trampoline
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
bisk
ماهی وغیره درست میکنند
airbed
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
aeroscope
اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
trampolines
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipes
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
Havana
سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
endoparasite
انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
coffee mills
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
skipjack
بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
bedbug
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbugs
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
collarette
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
needleful
نخی که یکبار درته سوزن میکنند
kick about
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
kumiss
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
they overtax our strength
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
gilded youth
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
moulding board
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
Plants store up the sun's energy.
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
they are under serveillance
انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
halophile
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
injection engine
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
library paste
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
hasty pudding
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
gridiron
اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
gabionade
خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
racket ball
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
circular dispersion
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
reference librery
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
bacillus
باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
Bantu
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
there is a rush for the papers
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
rolling
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
promenade concert
مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
clearinghouse
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
embrasures
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
coach dog
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
gingall
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
fog curing room
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
american plan
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
litters
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littering
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
littered
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litter
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
kermis
جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
crazing mill
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
embrasure
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
bloody mary
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody marys
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
G-string
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
camp follower
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
durometer
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
brainstorming
گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
G-strings
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
bowling alley
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
live box
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
matriculated students
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
songfest
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
moleskin
جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
vasculum
کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
happy family
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
fitting shop
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
creme
نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
energetics
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
bowling alleys
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
clobber
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
sand iron
یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
autoharp
سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
quiot
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
clobbers
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
chopsticks
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
get a word in
<idiom>
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
churchwarden
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
nowel
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
bandstand
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
islets of langerhans
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
bandstands
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
churchwardens
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
clobbered
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
following my lead
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
funeral home
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
beanpoles
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpole
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
braced
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
brace
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
a hot potato
<idiom>
[بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
etna
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
muslin
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
admixtures
موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
rigging
اسباب
whigmaleerie
اسباب
tackling
اسباب
tackles
اسباب
whigmaleery
اسباب
things
اسباب
gadget
اسباب
outfits
اسباب
tackle
اسباب
outfit
اسباب
valuables
اسباب
contraptions
اسباب
contraption
اسباب
contrivances
اسباب
doodad
اسباب
gadgets
اسباب
tackled
اسباب
device
اسباب
devices
اسباب
apparatus
اسباب
accouterment
اسباب
doodads
اسباب
articles
اسباب
remover
اسباب کش
apparel
اسباب
tool
اسباب
contrivance
اسباب
article
اسباب
appliances
اسباب
appliance
اسباب
lash up
اسباب
free hand
بی اسباب
rig
اسباب
free handed
بی اسباب
rigged
اسباب
rigs
اسباب
geap
اسباب
instrument
اسباب
removers
اسباب کش
traps
اسباب
fixings
اسباب
instrumentally
با اسباب
dixings
اسباب
mountings
اسباب
freehand
بی اسباب
griddle cake
نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
implement
اسباب اجراء
resonator
اسباب ارتعاش
caboodle
اسباب سفر
crimper
اسباب فردادن مو
conspiracy
اسباب چینی
conspiracies
اسباب چینی
toy
اسباب بازی
disfurnish
بی اسباب کردن
purofier
اسباب پاک کن
kits
اسباب کار
toys
اسباب بازی
kit
اسباب کار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com