Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English
Persian
white elephant
هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
white elephants
هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
Other Matches
The hotel has overcharged me .
هتل گران پایم حساب کرده
if he has found it
اگر ان را پیدا کرده باشد
testate
متوفایی که وصیت کرده باشد
he can scarcely have done that
مشکل این کار را کرده باشد
croppy
کسیکه موی سرش راکوتاه کرده باشد
loaded dice
طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
springer
قوطی حلبی در بستهای که باد کرده باشد
advanced pawn
پیادهای که از نیمه صفحه گذر کرده باشد
profound gangrene
یعنی انکه گوشت زیادی را تباه کرده باشد
votaress
زنی که خود را وقف خدمت یاامری کرده باشد
round robin (meeting or discussion)
<idiom>
جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
course line shot
تیری که درخط حرکت هدف و به جلوی ان اصابت کرده باشد
best gold
تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
aces
رتبهء اول خ-لبانی که حداقل 5هواپیمای دشمن راسرنگون کرده باشد
parpen
سنگ تراشی مه از توی دیواری گذر کرده و ازدوسوی ان نمایان باشد
enclaves
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclave
ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
atole
جزیره یا جزایر مرجانی که اطراف دریاچه را مثل کمربندی احاطه کرده باشد
no matter how he has done it
هر جور میخواهدکرده باشد قطع نظر از اینکه چه جوراین کار را کرده است
ace
رتبه اول خلبانی که حداقل پنج هواپیمای دشمن راسرنگون کرده باشد
The victim had done nothing to incite the attackers.
شخص مورد هدف کاری نکرد که ضاربین
[مجرمین]
را تحریک کرده باشد.
Its a case of dog eat dog.
وضع طوری است که سگ صاحبش رانمی شناسد
precatory words
عبارتی در وصیتنامه که دران موصی تقاضایی از موصی له کرده باشد
oldster
ادم کار کشته که چهار سال در نیروی دریایی کار کرده باشد
holdees
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
dear bought
جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
court rug
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
scarf joint
جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
burgers
تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burger
تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
swiss steak
گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
totalitarianism
سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
I have a tooth abscess.
دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
a closed mouth catches no flies
<proverb>
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest
شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
onerous
گران
overpriced
گران
at a great penny worth
گران
costly
گران
costliest
گران
heavier
گران
expensive
گران
heavies
گران
heaviest
گران
costlier
گران
dear
گران
dearer
گران
dearest
گران
pricey
گران
dears
گران
dearly
گران
heavy
گران
sumptuous
گران
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
dears
گران کردن
high
سخت گران
deluxe
مجلل گران
highest
سخت گران
highs
سخت گران
dear bought
گران خرید
stingy
گران کیسه
dearest
گران کردن
expensively
گران بها
priceless
بسیار گران
endears
گران کردن
dear
گران کردن
endear
گران کردن
massively
گران کوه
to sell dearly
گران فروختن
endeared
گران کردن
big ticket
گران قیمت
massive
گران کوه
natatores
شنا گران
dearer
گران کردن
high value
گران قیمت
too expensive
<adj.>
بسیار گران
high money
پول گران
high interest
بهره گران
be too dear
گران بودن
overpriced
<adj.>
بسیار گران
high priced
گران بها
valuable
گران بها
hotbeds
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed
بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
worth a kings ransom
بسیار گران بها
prohibitory
گران جلوگیری کننده
dear bought
گران تمام شده
viscosity
قوام گران روی
You have paid too much for your car .
اتوموبیلت را گران خریدی
i paid dear for it
برای من گران تمام شد
This is really expensive !
این چه گران است !
prohibitive
گران جلوگیری کننده
overburden
گران بار شدن
highs
وافر گران گزاف
It is too expensive.
خیلی گران است.
white elephant
گران و پر خرج و کم فایده
The price of butter has gone up . butter has become expensive .
کره گران شده
exclusive
منحصر بفرد گران
not too expensive
خیلی گران نباشد.
white elephants
گران و پر خرج و کم فایده
highest
وافر گران گزاف
high
وافر گران گزاف
imperfect competition
حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
He overcharged us.
پایمان گران حساب کرد
pyrrhic victory
پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
i paid dearly for it
بسیار گران برایم تمام شد
highest
وسیله گران یا با کارایی بالا
highs
وسیله گران یا با کارایی بالا
beyoned price
بی قیمت بسیار گران بها
high
وسیله گران یا با کارایی بالا
assays
عیارگیری فلزات گران قیمت
costs an arm and a leg
<idiom>
[فوق العاده پرخرج یا گران]
assay
عیارگیری فلزات گران قیمت
She took umbrage at your remark .
سخن شما برایش گران آمد
I paid dearly for this mistake .
این اشتباه برایم گران تمام شد
open back
[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
manganic
دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
thunderscan
یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
a white elephant
شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
glyptics
کنده کاری در روی سنگهای گران بها
pallet
ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
gems
سنگ گران بها جواهر نشان کردن
gem
سنگ گران بها جواهر نشان کردن
A thing you dont want is dear at any price.
<proverb>
چیزى را که نخواهى ,با هر قسمتى برایت گران است.
pallets
ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
manganesian
مغنیسایی دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
We do not usually go places that cost a lot of money.
ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
Hotel accommodation is rather expensive there.
قیمت
[اتاق]
هتل آنجا واقعا گران است.
lapheld
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop
کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so
خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
It is too expensive for me to buy ( purchase ).
برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
Smoking makes you ill and it is also expensive.
سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
He bought them expensive presents, out of guilt.
او
[مرد]
بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
karachoph design
لچک ترنج کاراچف
[این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
bulls
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bull
گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
cobb doglas production function
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
off the trail
پی گم کرده
gelid
یخ کرده
puffed out
<adj.>
پف کرده
tumid
<adj.>
پف کرده
souffle
پف کرده
soufflTs
پف کرده
puffed
<adj.>
پف کرده
puffy
<adj.>
پف کرده
beastby
کرده
souffles
پف کرده
turgid
<adj.>
پف کرده
unconscious
غش کرده
i am 0 rials out of pocket
کرده ام
infusions
دم کرده
infusion
دم کرده
unconsciously
غش کرده
bloat
پف کرده
puff pastry
پف کرده
bouffant
پف کرده
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
smoothfaced
صاف کرده
bunged up
باد کرده
began
شروع کرده
turgid
<adj.>
آماس کرده
warm infusion
چیز دم کرده
tumid
<adj.>
آماس کرده
he is worn with travel
سفراوراخسته کرده
indrawn
جذب کرده
refined
تمیز کرده
ghee
کره اب کرده
restrained
لگام کرده
decorated
زینت کرده
tinned
قوطی کرده
wedded
ازدواج کرده
knotted
ازدحام کرده
ghi
کره اب کرده
puffy
<adj.>
باد کرده
painted
رنگ کرده
airless
گرفته یا دم کرده
deep-rooted
ریشه کرده
blown
ورم کرده
self taught
تحصیل کرده
puffy
<adj.>
آماس کرده
full grown
رشدکامل کرده
tumescent
ورم کرده
inveterate
ریشه کرده
turgid
<adj.>
باد کرده
testate
وصیت کرده
tumid
<adj.>
باد کرده
puffed out
<adj.>
باد کرده
grown-up
رشد کرده
puffed
<adj.>
باد کرده
grown-ups
رشد کرده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com