English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
old master هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old masters هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
Other Matches
Pre-Raphaelite وابسته به این مکتب و نقاشان آن
Pre-Raphaelites وابسته به این مکتب و نقاشان آن
eighteens هیجده
eighteen هیجده
octodecimo قطع هیجده برگی
scouter پیشاهنگ بیش از هیجده سال
room-sized rug فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
physiocrats اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
My grandparents are six feet under. <idiom> پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
fossil آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
Europeans اروپایی
European اروپایی
continental code مورس اروپایی
sweetbrier گل سرخ اروپایی
cushat طوقی اروپایی
saker شاهین اروپایی
larches کاج اروپایی
larch کاج اروپایی
yellowhammer سهره اروپایی
Indo- هند و اروپایی
greenfinch سهره اروپایی
aberdevine سهره اروپایی
eurodollars دلار اروپایی
eruropean community جامعه اروپایی
redwing باسترک اروپایی
Eurasians اروپایی و اسیایی
it had a europeanlook اروپایی می نمود
indo germanic هند و اروپایی
international morse code مورس اروپایی
indo european هند و اروپایی
nightjar بوف اروپایی
Eurasian اروپایی و اسیایی
indo uropean هند و اروپایی
fieldfare باسترک اروپایی
marron شاه بلوط اروپایی
european monetary system سیستم پولی اروپایی
brock گورکن اروپایی شغاره
European Currency Unit واحد پول اروپایی
it had a europeanlook نمود اروپایی داشت
toper کوسه ماهی اروپایی
greylag غاز وحشی اروپایی
european committee for standardization کمیته اروپایی استاندار
mew مرغ نوروزی اروپایی
redstart بلبل دم قرمز اروپایی
merlin قوش کوچک اروپایی
mewing مرغ نوروزی اروپایی
mewed مرغ نوروزی اروپایی
martlet پرستوی معمولی اروپایی
moly سیر زرد اروپایی
copper beech [Fagus sylvatica] درخت راش اروپایی
mulatto زاده اروپایی وزنگی
Eurasians از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
polecats موش خرمای وحشی اروپایی
polecat موش خرمای وحشی اروپایی
Eurasian از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
woodwaxen طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
larch درخت صنوبرآراسته [کاج اروپایی]
woodcock خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
ruddock مرغ سینه سرخ اروپایی
ring snake مار حلقه دار اروپایی
half caste دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
africander اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
The town has a European look. این شهر قیافه اروپایی دارد
a comparison between European and Japanese schools مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
whiting ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
nut cracker یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
dun bird یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
serin سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
grandam مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparents پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent پدر بزرگ یا مادر بزرگ
European rose طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
eurocheque چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
pochard یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
cray نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
e r p برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
balto slavic شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
Cinoiserie [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
maroon شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
mags کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mag کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
cabbage rose طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
majuscular بزرگ
propylon در بزرگ
nonus بزرگ
doyennes زن بزرگ
king size بزرگ
extensive بزرگ
graves بزرگ
gravest بزرگ
majuscule بزرگ
megapod بزرگ پا
headman بزرگ
voluminous بزرگ
grave بزرگ
spankings بزرگ
large sized بزرگ
doyenne زن بزرگ
spanking بزرگ
paternal grandmother نه نه بزرگ
small بزرگ نه
gates در بزرگ
swith بزرگ
eminent بزرگ
stour بزرگ
mighty بزرگ
mightiest بزرگ
mightier بزرگ
gate در بزرگ
vasty بزرگ
long ton تن بزرگ
macro بزرگ
smaller بزرگ نه
smallest بزرگ نه
macrocephalic بزرگ سر
hugeous بزرگ
magacephalic بزرگ سر
big بزرگ
adults بزرگ
biggest بزرگ
bulky بزرگ
bulkiest بزرگ
bulkier بزرگ
majestic بزرگ
greatest بزرگ
adult بزرگ
of a large size بزرگ
large sized a بزرگ
great بزرگ
bigger بزرگ
dignified بزرگ
great- بزرگ
grossed بزرگ
large بزرگ
grossing بزرگ
swingeing بزرگ
full bottomed بزرگ
wallopings بزرگ
walloping بزرگ
high بزرگ
extra- بزرگ
extras بزرگ
larger بزرگ
largest بزرگ
enormous بزرگ
considerably large بس بزرگ
grosser بزرگ
highs بزرگ
gross بزرگ
bandog سگ بزرگ
highest بزرگ
grossest بزرگ
decuman بزرگ
headmen بزرگ
vast بزرگ
grosses بزرگ
majored بزرگ
jumbos بزرگ
majoring بزرگ
canis majoris سگ بزرگ
massive بزرگ
canis major سگ بزرگ
jumbo بزرگ
massively بزرگ
major بزرگ
immane بزرگ
extra بزرگ
egregious بزرگ
great gross قراص بزرگ
mandore ماندولین بزرگ
cleek قلاب بزرگ
grand بزرگ مهم
mandola ماندولین بزرگ
grandiosity بزرگ نمایی
grandame ننه بزرگ
capital letter حرف بزرگ
grandame مادر بزرگ
grand mother مادر بزرگ
colosseum سالن بزرگ
grand mal صرع بزرگ
conger مارماهی بزرگ
great depression رکود بزرگ
the wain خرس بزرگ
charles's wain خرس بزرگ
store مغازه بزرگ
hunk تکه بزرگ
case knife چاقوی بزرگ
grannie مادر بزرگ
tankards ابخوری بزرگ
tankard ابخوری بزرگ
major cycle بزرگ چرخه
major epilepsy صرع بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com