Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (9 milliseconds)
English
Persian
overhead costs
هزینههای اضافی
sunk cost
هزینههای اضافی
supplementary costs
هزینههای اضافی
Search result with all words
surcharge
درصد هزینههای اضافی
surcharges
درصد هزینههای اضافی
Other Matches
tangible costs
هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses
هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
droppers
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
ordering costs
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
aggregate expenditures
هزینههای کل
increasing cost
هزینههای صعودی
dock dues
هزینههای لنگرگاه
increasing cost
هزینههای فزاینده
joint costs
هزینههای مشترک
material costs
هزینههای مواد
preliminary expenses
هزینههای ابتدائی
national expenditures
هزینههای ملی
preliminary expenses
هزینههای مقدماتی
pilot charges
هزینههای راهنما
overhead costs
هزینههای عمومی
on costs
هزینههای غیرمستقیم
operational costs
هزینههای عملیاتی
personal outlays
هزینههای شخصی
overhead costs
هزینههای بالاسری
overhead costs
هزینههای حاشیهای
incidental expenses
هزینههای واقعی
implicit costs
هزینههای نامرئی
implicit costs
هزینههای ضمنی
competition cost
هزینههای رقابتی
comparative costs
هزینههای نسبی
capital outlays
هزینههای تاسیساتی
capital expenditures
هزینههای سرمایهای
capital expenditure
هزینههای سرمایهای
capital charges
هزینههای سرمایه
building costs
هزینههای ساختمان
bank charges
هزینههای بانکی
bank charge
هزینههای بانکی
consumption expenditures
هزینههای مصرفی
deferred charges
هزینههای انتقالی
design costs
هزینههای طراحی
government expenditures
هزینههای دولت
freight charges
هزینههای حمل
fixed costs
هزینههای سرمایهای
fixed costs
هزینههای ثابت
financial expenses
هزینههای مالی
overheads
هزینههای بالاسری
overheads
هزینههای عمومی
anchor dues
هزینههای لنگر
prime costs
هزینههای اولیه
spillover costs
هزینههای خارجی
standard costs
هزینههای نرمال
storage costs
هزینههای انبارداری
selling costs
هزینههای فروش
transaction costs
هزینههای معاملاتی
supplementary costs
هزینههای مکمل
standard costs
هزینههای استاندارد
real costs
هزینههای واقعی
opportunity cost
هزینههای کالای تولیدی
constant cost industry
صنعت هزینههای ثابت
loading participation in profits
هزینههای مشارکت در سود
cost category
هزینههای انجام شده
outlays
هزینههای سرمایهای مخارج
increasing cost industry
صنایع با هزینههای افزایشی
selling costs
هزینههای فروش کالا
stevedoring charges
هزینههای بارگیری وباراندازی
taxation of costs
ارزیابی هزینههای دعوی
unliquidated obligation
هزینههای پرداخت نشده
handling charges
هزینههای جابجایی کالا
avoidable costs
هزینههای قابل اجتناب
recurring costs
هزینههای تکرار شونده
analysis
یات هزینههای محصول جدید
life cycle costs
هزینههای دوره عمر یک محصول
unforeseen expenses
هزینههای پیش بینی نشده
ordering costs
هزینههای مربوط به سفارش کالا
average cost
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
contango
هزینههای دیرکرد خرید سهم
secondary costs
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
privy purse
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
cost analysis
تجزیه تحلیل هزینههای کار
discounted cash flow
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
dock charges
هزینههای حوض dock-dues : syn
fixed costs
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
correlation
جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
loading for contingencies
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
contingent fund
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
docl pass
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
direct materials costs
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
deferred expense
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
crowding out effect
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
surplusage
اضافی
unduly
اضافی
floating
اضافی
excesses
اضافی
accessional
اضافی
surpluses
اضافی
surplus
اضافی
excess
اضافی
de trop
اضافی
access
اضافی
overflowed
اضافی
plus
اضافی
supplementary
اضافی
supernumerary
اضافی
extensions
اضافی
relative
اضافی
extension
اضافی
redundant
اضافی
overtime
اضافی
overflows
اضافی
accessing
اضافی
overflow
اضافی
accessed
اضافی
supplemantary
اضافی
additional
اضافی
accesses
اضافی
paragogic
اضافی
demurrage
هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
redundant equation
معادله اضافی
overestimation
براورد اضافی
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
overirrigation
ابیاری اضافی
an a.chapter
یک باب اضافی
overhand knot
گره اضافی
days of grace
مهلت اضافی
poundage
هزینه اضافی
postiche
متن اضافی
overvoltage
ولتاژ اضافی
climbing lane
خط اضافی در سر بالایی
sudden-death
وقت اضافی
flab
گوشت اضافی
boostes pump
پمپ اضافی
overpayment
پرداخت اضافی
auxiliary work
کارهای اضافی
shootoff
مسابقه اضافی
excess profit
سود اضافی
surplus stock
موجودی اضافی
excess reserves
ذخائر اضافی
excess stock
مواد اضافی
excess supply
عرضه اضافی
extra premium
پاداش اضافی
extra current
جریان اضافی
extra duty
خدمت اضافی
extra time
وقت اضافی
surplus water
ابهای اضافی
surplus value
ارزش اضافی
extra period
وقت اضافی
extra equipment
تجهیزات اضافی
excess price
قیمت اضافی
excess pressure
فشار اضافی
slip sheet
صفحه اضافی
spill water
ابهای اضافی
extra cost
هزینه اضافی
intercalary
اضافی افزوده
beauty sleep
خواب اضافی
the intercalary month
ماه اضافی
surplus material
ماده اضافی
end cell
پیل اضافی
regulating cell
پیل اضافی
surplus production
تولید اضافی
excess capacity
فرفیت اضافی
excess length
طول اضافی
excess load
بار اضافی
incremental cost
هزینه اضافی
further
اضافی زائد
furthered
اضافی زائد
furthering
اضافی زائد
furthers
اضافی زائد
surcharge
مالیات اضافی
overtime
وقت اضافی
sudden death
وقت اضافی
surtax
مالیات اضافی
superimposed
اتش اضافی
padding
متن اضافی
additional
<adj.>
مکمل اضافی
overcharge
هزینه اضافی
barrages
وقت اضافی
surcharges
نرخ اضافی
supplementary
اضافی مکمل
over
گذشته اضافی
surcharges
مالیات اضافی
over-
گذشته اضافی
overload
بار اضافی
overloaded
بار اضافی
overloads
بار اضافی
overtime
ساعات اضافی
surcharges
هزینه اضافی
surcharge
نرخ اضافی
barrage
وقت اضافی
additional outlet
آبگیر اضافی
additional score
نمره اضافی
addition record
رکورد اضافی
overcharges
هزینه اضافی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com