Total search result: 202 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
capital charges |
هزینههای سرمایه |
|
|
Search result with all words |
|
crowding out effect |
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود |
Other Matches |
|
tangible costs |
هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی |
differential cost analysis |
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد |
business expenses |
هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت |
production overheads |
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید |
capital outlays |
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای |
over capitalised |
براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن |
supply price of capital |
قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری |
capital stock |
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود |
capital consumption allowance |
کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه |
liquidity trap |
سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند |
capitalization |
تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه |
disinvestment |
سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری |
ordering costs |
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش |
multiplier principle |
اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد |
financiers |
سرمایه دار سرمایه گذار |
financier |
سرمایه دار سرمایه گذار |
capital gain |
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته |
capitalism |
کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری |
residential investments |
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی |
acceleration principle |
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید |
overcapitalization |
سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی |
desired investment |
سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر |
cooperative scorer |
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک |
unintended investment |
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده |
registered capital |
سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده |
collapse capitalism |
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری |
marginal utility of capital |
مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه |
capital program |
برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه |
aggregate expenditures |
هزینههای کل |
on costs |
هزینههای غیرمستقیم |
competition cost |
هزینههای رقابتی |
financial expenses |
هزینههای مالی |
selling costs |
هزینههای فروش |
storage costs |
هزینههای انبارداری |
consumption expenditures |
هزینههای مصرفی |
comparative costs |
هزینههای نسبی |
deferred charges |
هزینههای انتقالی |
capital outlays |
هزینههای تاسیساتی |
standard costs |
هزینههای استاندارد |
standard costs |
هزینههای نرمال |
sunk cost |
هزینههای اضافی |
design costs |
هزینههای طراحی |
supplementary costs |
هزینههای مکمل |
dock dues |
هزینههای لنگرگاه |
spillover costs |
هزینههای خارجی |
national expenditures |
هزینههای ملی |
operational costs |
هزینههای عملیاتی |
pilot charges |
هزینههای راهنما |
supplementary costs |
هزینههای اضافی |
transaction costs |
هزینههای معاملاتی |
preliminary expenses |
هزینههای مقدماتی |
overhead costs |
هزینههای بالاسری |
implicit costs |
هزینههای ضمنی |
implicit costs |
هزینههای نامرئی |
incidental expenses |
هزینههای واقعی |
increasing cost |
هزینههای فزاینده |
overhead costs |
هزینههای اضافی |
overhead costs |
هزینههای حاشیهای |
overhead costs |
هزینههای عمومی |
bank charges |
هزینههای بانکی |
bank charge |
هزینههای بانکی |
real costs |
هزینههای واقعی |
anchor dues |
هزینههای لنگر |
joint costs |
هزینههای مشترک |
overheads |
هزینههای عمومی |
overheads |
هزینههای بالاسری |
government expenditures |
هزینههای دولت |
preliminary expenses |
هزینههای ابتدائی |
fixed costs |
هزینههای ثابت |
fixed costs |
هزینههای سرمایهای |
personal outlays |
هزینههای شخصی |
increasing cost |
هزینههای صعودی |
material costs |
هزینههای مواد |
prime costs |
هزینههای اولیه |
freight charges |
هزینههای حمل |
capital expenditures |
هزینههای سرمایهای |
capital expenditure |
هزینههای سرمایهای |
building costs |
هزینههای ساختمان |
marxist economics |
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد |
cobb doglas production function |
ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است |
cost category |
هزینههای انجام شده |
avoidable costs |
هزینههای قابل اجتناب |
selling costs |
هزینههای فروش کالا |
recurring costs |
هزینههای تکرار شونده |
opportunity cost |
هزینههای کالای تولیدی |
unliquidated obligation |
هزینههای پرداخت نشده |
handling charges |
هزینههای جابجایی کالا |
surcharges |
درصد هزینههای اضافی |
constant cost industry |
صنعت هزینههای ثابت |
stevedoring charges |
هزینههای بارگیری وباراندازی |
taxation of costs |
ارزیابی هزینههای دعوی |
increasing cost industry |
صنایع با هزینههای افزایشی |
loading participation in profits |
هزینههای مشارکت در سود |
outlays |
هزینههای سرمایهای مخارج |
surcharge |
درصد هزینههای اضافی |
secondary costs |
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی |
unforeseen expenses |
هزینههای پیش بینی نشده |
pad the bill <idiom> |
اضافه شدن هزینههای کاذب |
average cost |
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد |
contango |
هزینههای دیرکرد خرید سهم |
analysis |
یات هزینههای محصول جدید |
cost analysis |
تجزیه تحلیل هزینههای کار |
life cycle costs |
هزینههای دوره عمر یک محصول |
ordering costs |
هزینههای مربوط به سفارش کالا |
privy purse |
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه |
dock charges |
هزینههای حوض dock-dues : syn |
discounted cash flow |
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی |
fixed costs |
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد |
correlation |
جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید |
contingent fund |
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی |
loading for contingencies |
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود |
direct materials costs |
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود |
docl pass |
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود |
deferred expense |
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است |
demurrage |
هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی |
engels law |
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت |
capital intensive |
سرمایه بر |
capital |
سرمایه |
equity |
سرمایه |
equities |
سرمایه |
turn over |
سرمایه |
funded |
سرمایه |
fund |
سرمایه |
asset |
سرمایه |
capital levy |
مالیات بر سرمایه |
capital market |
بازار سرمایه |
capital movement |
حرکت سرمایه |
capital outflow |
خروج سرمایه |
physical capital |
سرمایه غیرپولی |
capital reserve |
ذخیره سرمایه |
capital tax |
مالیات بر سرمایه |
capital paid in |
ذخیره سرمایه |
out flow of capital |
خروج سرمایه |
physical capital |
سرمایه فیزیکی |
capital stock |
موجودی سرمایه |
capital reserve |
اندوخته سرمایه |
capital in cash |
سرمایه نقدی |
capital intensive technique |
فن تولید سرمایه بر |
capital loss |
زیان سرمایه |
capital requirement |
نیاز سرمایه |
capital liability |
بدهی سرمایه |
capital intensive |
سرمایه طلب |
joint stock |
سرمایه مشترک |
fixed capital |
سرمایه ثابت |
mobility of capital |
تحرک سرمایه |
financial capital |
سرمایه مالی |
equity investment |
مشارکت در سرمایه |
money capital |
سرمایه پولی |
national capital |
سرمایه ملی |
disinvestment |
کاهش سرمایه |
fixed property |
سرمایه ثابت |
flight of capital |
فرار سرمایه |
flight of capital |
مهاجرت سرمایه |
intellectual capital |
سرمایه فکری |
opening capital |
سرمایه اولیه |
initial capital |
سرمایه اولیه |
liquid capital |
سرمایه نقدی |
liquid capital |
سرمایه راکد |
fluid capital |
سرمایه متحرک |
fluid capital |
سرمایه سیال |
floating capital |
سرمایه متحرک |
disinvestment |
اتلاف سرمایه |
nominal capital |
سرمایه اسمی |
capitalization |
سرمایه گذاری |
capital value |
ارزش سرمایه |
capital turnover |
گردش سرمایه |
capital transfers |
انتقالات سرمایه |
capital theory |
نظریه سرمایه |
capital structure |
بنیان سرمایه |
capital structure |
ساخت سرمایه |
capitalization |
سرمایه سازی |
cash capital |
سرمایه نقدی |
circulating capital |
سرمایه در جریان |
operating capital |
سرمایه در گردش |
trading capital |
سرمایه در گردش |
human capital |
سرمایه انسانی |
consumer capital |
سرمایه مصرفی |
constant capital |
سرمایه ثابت |
consolidated fund |
سرمایه ذخیره |
circulation capital |
سرمایه در گردش |
circulating capital |
سرمایه در گردش |
capital stock |
حجم سرمایه |
capital fund |
وجوه سرمایه |
enterprise |
سرمایه گذاری |
working capital |
سرمایه در گردش |
social capital |
سرمایه اجتماعی |
enterprises |
سرمایه گذاری |
financing |
سرمایه گذاری |
finances |
سرمایه گذاری |
financed |
سرمایه گذاری |
finance |
سرمایه گذاری |
tycoons |
سرمایه گذارمهم |
transfer of capital |
انتقال سرمایه |
invests |
سرمایه گذاشتن |
invests |
سرمایه گذاری |
capitalism |
سرمایه گرایی |
capitalism |
سرمایه داری |
investments |
سرمایه گذاری |
investment |
سرمایه گذاری |
unfunded |
بدون سرمایه |