English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (6 milliseconds)
English Persian
implicit costs هزینههای نامرئی
Other Matches
tangible costs هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
invisible نامرئی
intangible نامرئی
invisible refresh نوسازی نامرئی
invisible hand دست نامرئی
invisible file فایل نامرئی
intangible assets دارائیهای نامرئی
invisibleness نامرئی بودن
disguised unemployment بیکاری نامرئی
disappearances نامرئی شدن
disappearance نامرئی شدن
invisible items of trade اقلام نامرئی تجارت
unvisual exchange مبادله نامرئی چوب
sprint pass مبادله نامرئی چوب امدادی
formwork unexposed قالب بندی سطوح نامرئی
ordering costs هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
phantom section خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
aggregate expenditures هزینههای کل
government expenditures هزینههای دولت
freight charges هزینههای حمل
overhead costs هزینههای حاشیهای
preliminary expenses هزینههای ابتدائی
joint costs هزینههای مشترک
overhead costs هزینههای اضافی
fixed costs هزینههای سرمایهای
fixed costs هزینههای ثابت
overhead costs هزینههای بالاسری
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
implicit costs هزینههای ضمنی
pilot charges هزینههای راهنما
overheads هزینههای عمومی
material costs هزینههای مواد
national expenditures هزینههای ملی
on costs هزینههای غیرمستقیم
operational costs هزینههای عملیاتی
overhead costs هزینههای عمومی
increasing cost هزینههای صعودی
increasing cost هزینههای فزاینده
incidental expenses هزینههای واقعی
financial expenses هزینههای مالی
prime costs هزینههای اولیه
competition cost هزینههای رقابتی
comparative costs هزینههای نسبی
capital outlays هزینههای تاسیساتی
capital expenditures هزینههای سرمایهای
capital expenditure هزینههای سرمایهای
capital charges هزینههای سرمایه
anchor dues هزینههای لنگر
building costs هزینههای ساختمان
bank charges هزینههای بانکی
bank charge هزینههای بانکی
supplementary costs هزینههای اضافی
personal outlays هزینههای شخصی
overheads هزینههای بالاسری
transaction costs هزینههای معاملاتی
supplementary costs هزینههای مکمل
spillover costs هزینههای خارجی
selling costs هزینههای فروش
real costs هزینههای واقعی
deferred charges هزینههای انتقالی
standard costs هزینههای استاندارد
standard costs هزینههای نرمال
dock dues هزینههای لنگرگاه
storage costs هزینههای انبارداری
sunk cost هزینههای اضافی
consumption expenditures هزینههای مصرفی
design costs هزینههای طراحی
invisible assets دارائیهای نامرئی دارائیهای غیرقابل رویت
recurring costs هزینههای تکرار شونده
taxation of costs ارزیابی هزینههای دعوی
selling costs هزینههای فروش کالا
stevedoring charges هزینههای بارگیری وباراندازی
unliquidated obligation هزینههای پرداخت نشده
constant cost industry صنعت هزینههای ثابت
avoidable costs هزینههای قابل اجتناب
cost category هزینههای انجام شده
handling charges هزینههای جابجایی کالا
surcharge درصد هزینههای اضافی
increasing cost industry صنایع با هزینههای افزایشی
outlays هزینههای سرمایهای مخارج
surcharges درصد هزینههای اضافی
loading participation in profits هزینههای مشارکت در سود
opportunity cost هزینههای کالای تولیدی
cost analysis تجزیه تحلیل هزینههای کار
contango هزینههای دیرکرد خرید سهم
ordering costs هزینههای مربوط به سفارش کالا
average cost میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
analysis یات هزینههای محصول جدید
unforeseen expenses هزینههای پیش بینی نشده
life cycle costs هزینههای دوره عمر یک محصول
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
privy purse اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
secondary costs هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
dock charges هزینههای حوض dock-dues : syn
fixed costs هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
discounted cash flow ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
correlation جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
contingent fund اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
loading for contingencies کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
direct materials costs هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
docl pass گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
deferred expense هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
crowding out effect نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
demurrage هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com