Total search result: 220 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
surcharge |
هزینه اضافی |
surcharges |
هزینه اضافی |
overcharge |
هزینه اضافی |
overcharged |
هزینه اضافی |
overcharges |
هزینه اضافی |
overcharging |
هزینه اضافی |
extra cost |
هزینه اضافی |
incremental cost |
هزینه اضافی |
poundage |
هزینه اضافی |
|
|
Search result with all words |
|
surcharge |
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی |
surcharges |
هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی |
overcharge |
اضافی هزینه کردن |
overcharged |
اضافی هزینه کردن |
overcharges |
اضافی هزینه کردن |
overcharging |
اضافی هزینه کردن |
accrued expenditures |
هزینه های اضافی |
I crossed out the extra expenses . |
هزینه های اضافی را قلم زدم |
additional costs [expenses] |
هزینه های اضافی |
extra expenses |
هزینه های اضافی |
incremental cost |
هزینه های اضافی |
Other Matches |
|
droppers |
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی |
dropper |
قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی |
over break |
خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود |
surcharges |
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه |
surcharge |
نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه |
outrigged |
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی |
expanded memory system |
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند |
extra duty |
وفیفه اضافی ماموریت اضافی |
cost center |
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست |
lighterage |
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه |
cost contract |
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه |
economic of scale |
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها |
cost accounts |
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج |
marginal cost pricing |
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی |
capacity cost |
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت |
supplementary |
اضافی |
excesses |
اضافی |
accessional |
اضافی |
excess |
اضافی |
additional |
اضافی |
plus |
اضافی |
surplusage |
اضافی |
supplemantary |
اضافی |
de trop |
اضافی |
unduly |
اضافی |
paragogic |
اضافی |
surplus |
اضافی |
overflow |
اضافی |
overflowed |
اضافی |
surpluses |
اضافی |
floating |
اضافی |
overflows |
اضافی |
supernumerary |
اضافی |
redundant |
اضافی |
extension |
اضافی |
extensions |
اضافی |
accessing |
اضافی |
overtime |
اضافی |
relative |
اضافی |
accesses |
اضافی |
accessed |
اضافی |
access |
اضافی |
excess price |
قیمت اضافی |
redundant equation |
معادله اضافی |
excess pressure |
فشار اضافی |
beauty sleep |
خواب اضافی |
excess load |
بار اضافی |
shootoff |
مسابقه اضافی |
extra current |
جریان اضافی |
overload |
بار اضافی |
overloaded |
بار اضافی |
overloads |
بار اضافی |
excess supply |
عرضه اضافی |
excess stock |
مواد اضافی |
furthers |
اضافی زائد |
furthering |
اضافی زائد |
flab |
گوشت اضافی |
excess reserves |
ذخائر اضافی |
postiche |
متن اضافی |
further |
اضافی زائد |
excess profit |
سود اضافی |
furthered |
اضافی زائد |
slip sheet |
صفحه اضافی |
spill water |
ابهای اضافی |
surplus production |
تولید اضافی |
surcharges |
مالیات اضافی |
end cell |
پیل اضافی |
surcharge |
نرخ اضافی |
the intercalary month |
ماه اضافی |
surcharge |
مالیات اضافی |
days of grace |
مهلت اضافی |
surplus water |
ابهای اضافی |
surplus value |
ارزش اضافی |
supplementary |
اضافی مکمل |
barrage |
وقت اضافی |
barrages |
وقت اضافی |
sunk cost |
هزینههای اضافی |
excess length |
طول اضافی |
excess capacity |
فرفیت اضافی |
supplementary costs |
هزینههای اضافی |
surplus material |
ماده اضافی |
regulating cell |
پیل اضافی |
surcharges |
نرخ اضافی |
surplus stock |
موجودی اضافی |
additional <adj.> |
مکمل اضافی |
boostes pump |
پمپ اضافی |
addition record |
رکورد اضافی |
overtime |
ساعات اضافی |
climbing lane |
خط اضافی در سر بالایی |
auxiliary work |
کارهای اضافی |
extra premium |
پاداش اضافی |
extra time |
وقت اضافی |
over- |
گذشته اضافی |
overestimation |
براورد اضافی |
additional charges |
اتهامات اضافی |
additional charges |
خرجهای اضافی |
padding |
متن اضافی |
intercalary |
اضافی افزوده |
ancillary equipment |
تجهیزات اضافی |
an a.chapter |
یک باب اضافی |
overtime |
وقت اضافی |
adscript |
یادداشت اضافی |
aditional service |
سرویس اضافی |
adduct |
ترکیب اضافی |
additional score |
نمره اضافی |
additional outlet |
آبگیر اضافی |
over |
گذشته اضافی |
bonuses |
پرداخت اضافی |
superimposed |
اتش اضافی |
overirrigation |
ابیاری اضافی |
extra duty |
خدمت اضافی |
surtax |
مالیات اضافی |
sudden-death |
وقت اضافی |
sudden death |
وقت اضافی |
overpayment |
پرداخت اضافی |
overhand knot |
گره اضافی |
bonus |
پرداخت اضافی |
extra period |
وقت اضافی |
overvoltage |
ولتاژ اضافی |
overhead costs |
هزینههای اضافی |
extra equipment |
تجهیزات اضافی |
cumulative evidence |
قرائن یا مدارک اضافی |
less than carload |
وزن بار اضافی |
surplus |
اقلام اضافی و مازاد |
extrasystole |
ضربان اضافی قلب |
motorcar accessories |
لوازم اضافی اتومبیل |
plusage |
سرامد مقدار اضافی |
surpluses |
اقلام اضافی و مازاد |
jury sturt |
پایه اضافی یا موقتی |
sudden victory |
پیروزی در وقت اضافی |
excess meter |
کنتور مصرف اضافی |
supertax |
مالیات بر درامد اضافی |
supplements |
تکمیل کننده اضافی |
plussage |
سرامد مقدار اضافی |
supplementing |
تکمیل کننده اضافی |
supplemented |
تکمیل کننده اضافی |
supplement |
تکمیل کننده اضافی |
surtax |
مالیات بر درامد اضافی |
excess burden of taxation |
بار اضافی مالیات |
shootoff |
مسابقه اضافی تیراندازی |
margins |
زمان یا فضای اضافی |
margin |
زمان یا فضای اضافی |
overflow |
ابهای اضافی لبریزی |
bonus |
پرتاب پنالتی اضافی |
surcharge |
درصد هزینههای اضافی |
acompaniment |
تزئینات اضافی در ساختمان |
overflows |
ابهای اضافی لبریزی |
extra- |
فوق العاده اضافی |
extra |
فوق العاده اضافی |
value added network |
ارزش اضافی شبکه |
additionally |
بطور اضافی یا زائد |
surcharges |
درصد هزینههای اضافی |
overflowed |
ابهای اضافی لبریزی |
extras |
فوق العاده اضافی |
third brush generator |
دینام با زغال اضافی |
terret or rit |
حلقه یراق اضافی |
additions |
اسم اضافی ضمیمه |
addition |
اسم اضافی ضمیمه |
supplementary |
موضع تکمیلی اضافی |
bonuses |
پرتاب پنالتی اضافی |
third brush regulation |
تنظیم با زغال اضافی |
overcharging |
قیمت اضافی غلو کردن |
by-lines |
کار یاشغل اضافی وزائد |
surcharges |
مبلغ جریمه نرخ اضافی |
overcharge |
قیمت اضافی غلو کردن |
overcharges |
قیمت اضافی غلو کردن |
I feel like a fifth wheel. |
من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم. |
overhead personnel |
پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان |
overcharged |
قیمت اضافی غلو کردن |
by-line |
کار یاشغل اضافی وزائد |
pillion seat |
جای اضافی در موتور سیکلت |
noncrew |
خدمه اضافی هواپیما یا وسیله |
spares |
اقلام اضافی وسایل یدکی |
overproduction |
تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری |
additional protocol |
مقاوله نامه اضافی یا تکلمه |
extra cover |
پوشش اضافی برای بل گرفتن |
surcharge |
مبلغ جریمه نرخ اضافی |
There's no need to elaborate. |
نیازی به توضیح اضافی نیست. |
by line |
کار یاشغل اضافی وزائد |
sullage |
مواد اضافی فلزات مذاب |
dropper fly |
طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری |
be a fifth wheel <idiom> |
آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها] |
floatation |
اضافی بودن سطح سیال اماد |
protection |
کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی |
imposition |
[بار اضافی در قسمت خارجی ساختمان] |
maintenance float |
شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی |
floatation |
سطح اماد اضافی شارژ انباراضافی |
bat weight |
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال |
metabit |
بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده |
appendixes |
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی |
working capital |
مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی |
blade |
کاردک تیز جهت بریدن الیاف اضافی |
stickers |
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن |
appendix |
قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی |
excess stock |
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم |
screed |
شمشه جمع کننده مواد اضافی در سطح |
sticker |
اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن |
gaps |
عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود. |
gap |
عدد اضافی که به یک گروه داده اضافه میشود. |
sidecars |
جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت |