Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English
Persian
insurance and freight cost
هزینه بیمه و حمل
Search result with all words
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
c i f
قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
c.i.f.
یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
carriage and insurance paid to
هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
cif
بیمه و هزینه حمل
cost insurance, freight
قیمت بیمه و هزینه حمل
freight and insurance paid to
هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
Other Matches
valued policy
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance
بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
exclusion clause
مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
excess loss cover
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
accomodation line
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policy
بیمه نامه ورقه بیمه
policies
بیمه نامه ورقه بیمه
reassurance
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
lighterage
هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost accounts
حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing
قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
level premium
حق بیمه
assurer
بیمه گر
insurer, underwriter
بیمه گر
assurances
بیمه
assurance
بیمه
insurance premium
حق بیمه
insurer
بیمه گر
underwriters
بیمه گر
underwriter
بیمه گر
insurers
بیمه گر
premiums
حق بیمه
insurance
حق بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif&
بیمه
insurance
بیمه
insurance permium
حق بیمه
aids to trade
بیمه
premium
حق بیمه
insurance policies
بیمه نامه
assurances
بیمه عمر
insurance policies
قرارداد بیمه
life insurance
بیمه عمر
life insurance
بیمه زندگی
insurance policies
سند بیمه
life assurance
بیمه جان
life assurance
بیمه عمر
assurance
گستاخی بیمه
unemployment insurance
بیمه بیکاری
to u. a policy of insurance
سند بیمه
national insurance
بیمه ملی
assurance
بیمه عمر
assurances
گستاخی بیمه
national insurance
بیمه اجتماعی
term insurance
بیمه موقت
insurance policy
سند بیمه
insurance policy
بیمه نامه
actuaries
کارشناس بیمه
reinsurance
بیمه اتکایی
social insurance
بیمه اجتماعی
reinsurance
بیمه اتکائی
accident insurance
بیمه حوادث
accident insurance
بیمه تصادفات
reinsurer
بیمه گر اتکائی
assurable
بیمه کردنی
reinsurance
بیمه مجدد
actuaries
متخصص بیمه
insure
بیمه کردن
insurance
پول بیمه
actuary
کارشناس بیمه
cargo insurance
بیمه محمولات
cargo insurance
بیمه بار
cargo insurance
بیمه محموله
insurance policy
قرارداد بیمه
actuary
متخصص بیمه
policy holder
دارنده بیمه
blanket insurance
بیمه کلی
property insurance
بیمه دارائی
wagering policy
بیمه قماری
assurer
بیمه کننده
policy
بیمه نامه
policies
بیمه نامه
insurance cover
پوشش بیمه
insurance company
شرکت بیمه
insured
بیمه گذار
premium
وثیقه حق بیمه
leading insurer
بیمه گر اصلی
joint insurance
بیمه اشتراکی
insured, policy holder
بیمه شده
insurant
بیمه گذار
premiums
مبلغ بیمه
premiums
وثیقه حق بیمه
premium
مبلغ بیمه
insured
بیمه شده
insured
بیمه شونده
insurance certificate
گواهی بیمه
credit insurance
بیمه اعتبار
hull insurance
بیمه بدنه
health insurance
بیمه بهداشتی
health insurance
بیمه تندرستی
health insurance
بیمه بهداشت
deductible
فرانشیز بیمه
fire insurance
بیمه حریق
industrial insurance
بیمه صنعتی
insurability
بیمه برداری
insurance certificate
بیمه اتکایی
insurance certificate
بیمه مشترک
insurance broker
واسطه بیمه
insurance broker
دلال بیمه
insurance agent
نماینده بیمه
insurance agent
عامل بیمه
insurable
قابل بیمه
insurable
بیمه شدنی
employer's liability insurance company
شرکت بیمه
coinsurance
بیمه اتکایی
marine insurance
بیمه دریایی
assure
بیمه کردن
marine insurance
بیمه بحری
co insurance
بیمه مشترک
liability insurance
بیمه بدهی
liability insurance
بیمه تعهدی
comprehensive insurance
بیمه کامل
assured
بیمه شده
assured
بیمه گزار
comprehensive insurance
بیمه جامع
old age insurance
بیمه بازنشستگی
insurable
بیمه کردنی
coinsurance
بیمه مشترک
class d allotment
کسورات بیمه
assures
بیمه کردن
pension insurance
بیمه بازنشستگی
assuring
بیمه کردن
contingency insurance
بیمه احتیاطی
claim of insurance
ادعای اخذ بیمه
cover note
گواهی بیمه نامه
coinsure
بیمه اتکایی کردن
to rate up
بیمه زیاد گرفتن از
endowment assurance
بیمه عمر مختلط
fire insurance
بیمه اتش سوزی
open policy
بیمه نامه باز
cover note
گواهی پوشش بیمه
socialized medicine
بیمه پزشکی همگانی
floating policy
بیمه نامه متغیر
third party insurance
بیمه شخص ثالث
credit insurance
بیمه نمودن اعتبار
covering note
بیمه نامه موقت
cover note
بیمه نامه موقت
indemnify
غرامت بیمه زیان
blanket policy
بیمه نامه جامع
blanket policy
بیمه نامه کلی
contingency cover
بیمه حمل احتیاطی
assuror
بیمه کنندهء عمر
insured value
ارزش بیمه شده
professional liability insurance
بیمه تعهدات شغلی
prohibited risk
خطر بیمه نشدنی
proposal form
فرم درخواست بیمه
reasure
دوباره بیمه کردن
public liability insurance
بیمه تعهدات عمومی
assurer
بیمه کنندهء عمر
policy holder
دارنده بیمه نامه
reinsure
بیمه اتکایی کردن
war risk insurance
بیمه خطر مرگ
open cover
بیمه نامه باز
ordinary life insurance
بیمه عمر عادی
comprehensive insurance policy
بیمه نامه جامع
mixed policy
بیمه نامه مختلط
adjuster
کارشناس در خسارت بیمه
all risk insurance
بیمه تمام حوادث
marine insurance
بیمه حمل دریایی
reinsure
دوباره بیمه کردن
re assurance policy
قرارداد بیمه اتکایی
to have private insurance
[cover]
بیمه خصوصی داشتن
to be privately insured
بیمه خصوصی داشتن
insure
بیمه بدست اوردن
averages
متوسط خسارت در بیمه
dole
حق بیمه ایام بیکاری
average
متوسط خسارت در بیمه
averaging
متوسط خسارت در بیمه
averaged
متوسط خسارت در بیمه
I want full insurance.
من با بیمه کامل میخواهم.
underwriter
صادرکننده بیمه دریایی
assuring
بیمه کردن عمر
assures
بیمه کردن عمر
assure
بیمه کردن عمر
underwriters
صادرکننده بیمه دریایی
class n allotment
کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
disposable income
درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
give someone one's word
<idiom>
قول دادن یا بیمه کردن
to have compulsory insurance
[cover]
اجباری
[الزامی]
بیمه بودن
to be compulsorily insured
اجباری
[الزامی]
بیمه بودن
all risk insurance policy
بیمه نامه تمام خطر
open policy
بیمه نامه قابل تغییر
to be voluntarily insured
داوطلبانه بیمه شده بودن
cover
تامین زیان و خسارات بیمه
automobile liability insurance
[American E]
بیمه ماشین
[اصطلاح روزمره]
third-party motor insurance
[British E]
بیمه ماشین
[اصطلاح روزمره]
bearer policy
بیمه نامه بدون نام
motor vehicle liability insurance
بیمه ماشین
[اصطلاح روزمره]
lloyd's
بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
covers
تامین زیان و خسارات بیمه
average stater
کارشناس تعیین خسارت بیمه
average adjuster
کارشناس تعیین خسارت بیمه
coverings
تامین زیان و خسارات بیمه
time policy
بیمه نامه مدت دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com