English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
distribution cost هزینه توزیع کالا
Search result with all words
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
Other Matches
trade channel کانال توزیع کالا
distribution system شبکه توزیع کالا
marketing area منطقه توزیع کالا
cost of distribution هزینه توزیع
mark up سود توزیع کننده کالا
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
unit cost هزینه هر واحداز کالا
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
c i f قیمت کالا به اضافه هزینه بیمه و
markup تفاوت بین هزینه و قیمت کالا
exclusion principle اگر بتوان مانع استفاده کالا توسط کسانی که حاضر بپرداخت هزینه
c.i.f. یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
appropriation بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
charges forward هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
inseparable cost حالتی که چند نوع کالا در یک واحدتولیدی ساخته شود و هزینه و مخارج هر یک نسبت به کل مخارج اختیارا" تعیین گردد
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
functional distribution توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
barter with someone با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] دادوستد کالا با کالا کردن
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
poisson distribution این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
functional distribution of income توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
lighterage هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
distribution پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
distributions پخش توزیع اماد توزیع کردن پخش کردن
allotment توزیع
t distribution توزیع تی
allotments توزیع
dissemination توزیع
distribution توزیع
issues توزیع
distributions توزیع
dispensations توزیع
dispensation توزیع
marketing توزیع
issue توزیع
repartition توزیع
issued توزیع
chi square distribution توزیع مربع خی
unfair distribution توزیع ناعادلانه
hypergeometric distribution توزیع فراهندسی
dispense توزیع کردن
deals توزیع کردن
truncated distribution توزیع ناقص
uniform distribution توزیع یکنواخت
gaussian distribution توزیع نرمال
issues توزیع کردن
functional distribution توزیع اساسی
indistributable غیرقابل توزیع
unit of issue مبنای توزیع
unit of issue واحد توزیع
issue commissary مسئول توزیع
issued توزیع کردن
land distribution توزیع اراضی
canonical distribution توزیع بندادی
issue توزیع کردن
gauaaian distribution توزیع گوسی
load distribution توزیع بار
allotment تخصیص توزیع
optimal distribution توزیع ایده ال
random distribution توزیع بی نظم
rectangular distribution توزیع مستطیلی
distributors توزیع کننده
normalized distribution توزیع بهنجار
normal plane توزیع نرمال
reinforcement distribution توزیع ارماتورها
qualitative distribution توزیع کیفی
distributor توزیع کننده
optimal distribution توزیع بهینه
pareto distribution توزیع پاراتو
planck distribution توزیع پلانک
poissan distribution توزیع پواسن
poisson distribution توزیع پواسون
population distribution توزیع جمعیت
Excess Distribution توزیع فراوانی
administers توزیع کردن
administering توزیع کردن
administered توزیع کردن
administer توزیع کردن
distributed توزیع شده
reseller توزیع کننده
normal distribution توزیع بهنجار
bernoulli distribution توزیع برنولی
dealt توزیع کردن
dispensing توزیع کردن
dispenses توزیع کردن
dispensed توزیع کردن
probability distribution توزیع احتمال
the two o'clock d. توزیع ساعت دو
binomial distribution توزیع دو جملهای
boltzmann distribution توزیع بولتزمن
bose distribution توزیع بوز
trade channel مجرای توزیع
table of distribution جدول توزیع
symmetrical distribution توزیع متقارن
normal distribution توزیع نرمال
revolving top استوانه توزیع
rotation system توزیع تناوبی
sample distribution توزیع نمونه
angular distribution توزیع زاویهای
arrengement of the reonforcement توزیع اماتور
spatial distribution توزیع فضائی
marketing channel مجرای توزیع
market channels مجاری توزیع
basic of issue مبنای توزیع
stress distribution توزیع تنش
stresses distribution توزیع تنشها
allotments تخصیص توزیع
distribution time زمان توزیع
distribution law قانون توزیع
distribution function تابع توزیع
distribution free نابسته به توزیع
distribution factors ضرایب توزیع
distribution factor ضریب توزیع
distributing توزیع کردن
distribution curve منحنی توزیع
distributing point نقطه توزیع
redistribution توزیع مجدد
distribution system سیستم توزیع
distribution system شبکه توزیع
distributively بشکل توزیع
distribution ratio نسبت توزیع
distributivity توزیع پذیری
fixed system توزیع ثابت اب
random distribution توزیع تصادفی
distribute توزیع کردن
distribution panel تابلوی توزیع
wealth distribution توزیع ثروت
distribution of wealth توزیع ثروت
income distribution توزیع درامد
continuous distributions توزیع پیوسته
distribution of income توزیع درامد
dispatches توزیع امکانات
exponential distribution توزیع نمایی
equalizing basin حوضچه توزیع اب
dispatching توزیع امکانات
despatched توزیع امکانات
Distribution توزیع [ریاضی]
generalized function توزیع [ریاضی]
dealing arrangments نحوه توزیع
decile توزیع دهگانه
demotic distribution توزیع جمعیت
fire distribution توزیع اتش
deal توزیع کردن
distributes توزیع کردن
frequency distribution توزیع فراوانی
frequency distribution توزیع بسامد
dispatched توزیع امکانات
dispatch توزیع امکانات
unissued <adj.> توزیع نشده
cumulative distribution توزیع تجمعی
marketing بازاریابی و توزیع
despatching توزیع امکانات
despatches توزیع امکانات
distributable قابل توزیع
dispensator توزیع کننده
energy distribution توزیع انرژی
distributor duct کانال توزیع کننده
theory of income distribution نظریه توزیع درامد
log normal distribution لگاریتم توزیع عادی
sole distributor contract قرارداد توزیع انحصاری
countercurrent distribution توزیع جریان مخالف
distribution point نقطه توزیع اماد
distributed fire اتش توزیع شده
cumulative frequency distribution توزیع فراوانی تراکمی
radial probability distribution توزیع احتمال شعاعی
mark-ups سود توزیع کننده
mark-up سود توزیع کننده
dispend توزیع کردن دادن
data distribution system سیستم توزیع داده ها
dispatcher توزیع کننده امکانات
normal distribution توزیع نرمال [ریاضی]
normal distribution توزیع گوسی [ریاضی]
distributed lag توزیع فاصله زمانی
rectilinear distribution توزیع خطی هم ارز
distributed network شبکه توزیع شده
size distribution of income توزیع درامد مقداری
angular probability distribution توزیع زاویهای احتمال
molecular weight distribution توزیع وزن مولکولی
sampling distribution توزیع نمونه گیری
moment distribution method روش توزیع لنگر
normal bivariate distribution توزیع دو متغیری نرمال
distributing tee سه راهی توزیع کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com