English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (13 milliseconds)
English Persian
cost of production هزینه تولید
manufacturing cost هزینه تولید
production cost هزینه تولید
Search result with all words
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
cost unit هزینه واحد تولید
declassified cost هزینه کالای تولید شده که دران سهم هر یک از عوامل تولید مشخص شده باشد
efficiency point حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
elements of expense عوامل تولید هزینه
factor cost هزینه عامل تولید
factor cost line خط هزینه عوامل تولید
increasing cost industry حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
reproduction cost هزینه تجدید تولید
Other Matches
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
pilot line operation کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
embryophyte گیاهی که تولید گیاهک تخم زانموده و درنتیجه تولید بافتهای اوندی مینماید
components 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
second مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
lighterage هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
euler theorem در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
production overheads هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
planar روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
oem شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
matrixes چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
spermary غده تولید کننده منی محل تولید منی
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
gnp gap شکاف تولید ناخالص ملی اختلاف بین تولید ناخالص ملی واقعی وتولیدناخالص ملی بالقوه
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
producers burden of tax بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
at the expence of به هزینه
total cost هزینه کل
overhead expenses به هزینه
eight bit system کم هزینه
at someone expense به هزینه
out goings هزینه
outgo هزینه
mise هزینه
cost expenditure هزینه
levied هزینه
overall cost هزینه کل
expenditure هزینه
voucher هزینه
levies هزینه
levy هزینه
levying هزینه
benefit cost analysis هزینه
battels هزینه
charges هزینه
cost benefit ratio هزینه
tolling هزینه
toll هزینه
expenditures هزینه ها
outlays هزینه
outlay هزینه
light expense هزینه کم
goings-on هزینه ها
expense هزینه
tab هزینه
charge هزینه
outgoings هزینه
outgoing هزینه
disbursement هزینه
cost هزینه
tabs هزینه
tolls هزینه
vouchers هزینه
opportunity cost هزینه فرصت
costs of proceedings هزینه دادرسی
cost variance نوسانات هزینه
burdens هزینه عمومی
cost center مرکز هزینه زا
current expenditure هزینه جاری
cost center تمرکز هزینه
specific cost هزینه ویژه
cost estimate براورد هزینه
debit note سند هزینه
cost function تابع هزینه
subvention کمک هزینه
total variable cost هزینه متغیر کل
bill of fare هزینه سفر
cost of removal هزینه جابجایی
cost of reproduction هزینه بازسازی
sunk cost هزینه حاشیهای
total cost function تابع هزینه کل
total cost curve منحنی هزینه کل
voucher سند هزینه
vouchers سند هزینه
cost push فشار هزینه
bills of fare هزینه سفر
burdens هزینه سربار
cost to entry هزینه ورود
cost indexes شاخص هزینه
cost of construction هزینه ساختمان
cost of distribution هزینه توزیع
decreasing cost هزینه نزولی
total fixed cost کل هزینه ثابت
burden هزینه عمومی
telephone charge هزینه تلفن
burden هزینه سربار
to currail expensee از هزینه کاستن
cost category بخش هزینه
costing هزینه گذاری
freight هزینه حمل
overcharges هزینه اضافی
overcharging اضافه هزینه
overcharging هزینه اضافی
replacement cost هزینه جایگزینی
replacement cost هزینه تعویض
private cost هزینه خصوصی
cost curve منحنی هزینه
prime cost هزینه متغیر
prime cost هزینه پایه
poundage هزینه اضافی
actual cost هزینه واقعی
alternative cost هزینه جایگزین
financing پرداخت هزینه
cost ارزیدن هزینه
fare هزینه عبور
fared هزینه عبور
fares هزینه عبور
faring هزینه عبور
costs هزینه دادرسی
program cost هزینه برنامه
public cost هزینه عمومی
cost of living هزینه زندگی
overcharge اضافه هزینه
overcharge هزینه اضافی
overcharged اضافه هزینه
overcharged هزینه اضافی
recoupment اقساط هزینه
overcharges اضافه هزینه
finances پرداخت هزینه
financed پرداخت هزینه
finance پرداخت هزینه
certificate of expenditure سند هزینه
collection charge هزینه وصول
collection charges هزینه وصول
collection fee هزینه وصول
overhead gharges هزینه اداری
over head هزینه سربار
conduct money هزینه سفرشاهد
conversion cost هزینه تبدیل
conversion cost هزینه تسعیر
cost absoption هزینه موخر
outgo هزینه عزیمت
cost allocation تخصیص هزینه
social cost هزینه اجتماعی
cost allocation بخش هزینه
out of pocket expenses هزینه واقعی
specific cost هزینه مستقیم
certificate of expenditure صورت هزینه
carring cost هزینه حمل
average cost هزینه متوسط
average cost میانگین هزینه
research cost هزینه تحقیق
average expense هزینه متوسط
average total cost هزینه متوسط کل
average variable cost هزینه متوسط
per capita expenditure هزینه سرانه
capital cost هزینه سرمایه
cost of capital هزینه سرمایه
capital expenditure هزینه سرمایهای
capitalized cost هزینه سرمایهای
carriage costs هزینه باربری
carriage freight paid to ... با هزینه حمل تا ...
carriage paid to ... با هزینه حمل تا ...
cost calculation براورد هزینه
labor cost هزینه کار
external cost هزینه خارجی
extra cost هزینه اضافی
family expenditure هزینه خانواده
family expenditure هزینه خانوار
social spending هزینه هایسرویسهایرفاهاجتماعی
first cost هزینه اولیه
flow of expenditure جریان هزینه
flow of expenditure گردش هزینه
freight forwarder هزینه حمل
initial expenses هزینه ابتدائی
freight rate هزینه حمل
freightage هزینه حمل
postage هزینه پست
explicit cost هزینه اشکار
allowance کمک هزینه
joint costs هزینه مشترک
with costs با هزینه دادرسی
job costing ارزیابی هزینه ها
cost-effective کارآمد هزینه
cost-effective هزینه کاه
costings کارآمد هزینه
costings هزینه کاه
expenditure approach روش هزینه
indirect materials هزینه موادغیرمستقیم
marginal cost هزینه نهائی
expenditure credit اعتبار هزینه
marketing cost هزینه بازاریابی
income and expenditure درامد و هزینه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com