English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
cif&e هزینه حمل و تغییرات نرخ ارز
Other Matches
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
lighterage هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
variations تغییرات
variation تغییرات
oscilliations تغییرات
transaction code کد تغییرات
adiabetic changes تغییرات ادیابتیک
isothermal change تغییرات هم دما
incrementally تغییرات پلهای
flux and reflux تغییرات زمانه
chance variations تغییرات تصادفی
rate of changes نرخ تغییرات
flux تغییرات پی در پی جریان
coefficient of variation ضریب تغییرات
calculus of variations حساب تغییرات
calculation variation انالیز تغییرات
range دامه تغییرات
range دامنه تغییرات
tolerances دامنه تغییرات
tolerance دامنه تغییرات
ranged دامه تغییرات
ranged دامنه تغییرات
output variability تغییرات تولید
physical change تغییرات فیزیکی
ranges دامنه تغییرات
qualitative changes تغییرات کیفی
quantitative changes تغییرات کمی
lateral shifts تغییرات عرضی
lateral shifts تغییرات جانبی
transaction file فایل تغییرات
f. and reflux تغییرات روزگار
deflection shift تغییرات انحراف
social changes تغییرات اجتماعی
taste changes تغییرات سلیقه
ranges دامه تغییرات
seasonal variations تغییرات فصلی
depth varies عمق تغییرات
technological changes تغییرات فنی
calculus of variations حسابان تغییرات [ریاضی]
Fundamental ( radical) changes. تغییرات اساسی وعمده
go through changes <idiom> گرفتار تغییرات شدن
calculus of variations حساب تغییرات [ریاضی]
variational calculus حساب تغییرات [ریاضی]
modular range دامنه تغییرات مدول
touch up <idiom> اصلاح کردن تغییرات
revolutionised تغییرات اساسی دادن
revolutionises تغییرات اساسی دادن
aspect change تغییرات منظری هدف
parabolic variation تغییرات سهمی شکل
variational calculus حسابان تغییرات [ریاضی]
minimal changes method روش کمترین تغییرات
wind shear تغییرات سمتی باد
innovate تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated تغییرات واصلاحاتی دادن در
flux گداز تغییرات پی درپی
innovates تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovating تغییرات واصلاحاتی دادن در
electrodermal changes تغییرات برقی پوست
revolutionize تغییرات اساسی دادن
cataplasia تغییرات قهقهرایی در سلول
revolutionizing تغییرات اساسی دادن
revolutionized تغییرات اساسی دادن
revolutionizes تغییرات اساسی دادن
revolutionising تغییرات اساسی دادن
apraxic وابسته به تغییرات بافتی مغز
tolerances حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
rate میزان مهارت شدت تغییرات
apractic وابسته به تغییرات بافتی مغز
rates میزان مهارت شدت تغییرات
sounding rocket موشک اکتشاف تغییرات جوی
crawling peg تغییرات جزئی در نرخ ارز
tolerance حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
total differential تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
stenothermy کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
aeromancy پیش بینی تغییرات هوا
military pay order جدول تغییرات حقوقی پرسنل
meteoropathy حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
atmosphere related syndrome [ARS] حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
goechemical وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
angular variability تغییرات زاویهای حرکت باد یامسیر ان
actinogram ثبت تغییرات نیروی اشعهء خورشید
analog ی از تغییرات در یک سیگنال ممتد ارسال میشود
distortion تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
distortions تغییرات ناخواسته شکل یک جسم یا یک سازه
journal لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
unilinear دارای تغییرات مسلسل از اغاز تا پایان
unprotected که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
commutator riple تغییرات جزئی ناشی از یکسوکردن جریان
beat تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
beats تغییرات شدت صوت در اثرتداخل ضربان
landform تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
journals لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
daily range of soil temperature دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
charactristic velocity مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
reshuffled تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffle تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
reshuffles تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
sensitive آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند
reshuffling تجدید سازمان کردن تغییرات سازمانی دادن
eustatic مربوط به تغییرات سطح دریادر سرتاسر جهان
stand pat <idiom> ازموقعیت راضی بودن وخواستار تغییرات نبودن
new broom sweeps clean <idiom> شخص تازهای موجب تغییرات زیادی شود
variations اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
dynamically ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
actinograph دستگاهی که تغییرات نیروی اشعهء خورشید را ثبت میکند
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
meiosis تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
variation اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
dynamic ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
set in <idiom> تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
What effect do you think the changes will have on you? فکر می کنید تغییرات چه تاثیری بر شما داشته باشد؟
center of gravity envelope تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
amplidyne ژنراتور دی سی که ولتاژخروجی ان با تغییرات تحریک میدان متناسب است
induced investment سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
stocker اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
stenotherm موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
baud اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
baud rate اندازه گیری تعداد تغییرات سیگنال ارسال شده در ثانیه
eurytopic دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
indirect speech گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
How do you think the changes will affect you? فکر می کنید تغییرات چگونه بر زندگی شما تاثیر بگذارد؟
recompile کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
cassion discase تغییرات عصبی ناشی ازکاهش فشار محیط در ارتفاع بالاتر از یک یا دو اتمسفر
fracto cumulus ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
dynamic analisis تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
In regard to the proposed changes I think we need more information. در مورد تغییرات پیشنهاد شده من فکر می کنم ما به اطلاعات بیشتری نیاز داریم.
open برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opened برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opens برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
austempering تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
two phase commit ن میشود که هر مرححله تراکنش صحیح است و معتبر , پیش از برخورد با تغییرات پایگاه داده ها
tropopause مرز مشترک بین تروپوسفر واستراتوسفر که تغییرات ناگهانی میزان افت ازخصوصیات بارز ان است
gain افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
unmodified instruction دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد
acceleration principle براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
gains افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
ripple through effect نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود
gained افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
updated فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
update فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
changed نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
updates فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
changing نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
cost expenditure هزینه
outgoing هزینه
cost benefit ratio هزینه
mise هزینه
at someone expense به هزینه
outgo هزینه
at the expence of به هزینه
overall cost هزینه کل
overhead expenses به هزینه
battels هزینه
benefit cost analysis هزینه
light expense هزینه کم
eight bit system کم هزینه
out goings هزینه
expenditure هزینه
tabs هزینه
charges هزینه
tolling هزینه
charge هزینه
toll هزینه
tab هزینه
vouchers هزینه
goings-on هزینه ها
voucher هزینه
tolls هزینه
levied هزینه
levies هزینه
levy هزینه
levying هزینه
outlay هزینه
outlays هزینه
disbursement هزینه
cost هزینه
expenditures هزینه ها
total cost هزینه کل
expense هزینه
outgoings هزینه
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
actual address دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
angles اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
microbarograph هوا سنجی که تغییرات کوچک وسریع هوا را ضبط کند
cleans کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleaned کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
cleanest کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
clean کپی که آماده تایپ است و تغییرات زیادی روی آن اعمال نشده است
analogue ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
analogues ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود
edlin در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com