English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English Persian
costs هزینه دادرسی
costs of proceedings هزینه دادرسی
Search result with all words
bill of costs صورت هزینه دادرسی
security for cost تامین هزینه دادرسی
taxation of costs مالیات هزینه دادرسی
taxing master مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
with costs با هزینه دادرسی
with costs بعلاوه هزینه دادرسی
Other Matches
summings up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summing up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
cost center قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
lighterage هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
trials دادرسی
hearings دادرسی
hearing دادرسی
trial دادرسی
litigation دادرسی
justicing دادرسی
justiceship دادرسی
legal procedure دادرسی
judgments دادرسی فتوی
judgements دادرسی داوری
civil litigation دادرسی مدنی
judgment داوری دادرسی
public trial دادرسی علنی
judgement دادرسی داوری
judgement دادرسی فتوی
ex parte trial دادرسی غیابی
criminal proceedings دادرسی جزائی
trial in presence of the parties دادرسی حضوری
venues محل دادرسی
justiciable قابل دادرسی
costs خسارت دادرسی
procedure ایین دادرسی
venue محل دادرسی
hearings استماع دادرسی
new trial اعاده دادرسی
military justice دادرسی نظامی
hearing استماع دادرسی
re hearing اعاده دادرسی
re trial اعاده دادرسی
speedy trial دادرسی فوری
stay of proceedings توقیف دادرسی
stay of proceedings تعلیق دادرسی
summery proceedings دادرسی اختصاری
judgments دادرسی داوری
judgements دادرسی فتوی
prosecution team تیم دادرسی
law of civil procedure ائین دادرسی مدنی
in camera proceedings دادرسی غیر علنی
oyer تقاضای استماع یا دادرسی
principle of civil litigation ایین دادرسی مدنی
law of procedure قانون ائین دادرسی
rehearing جلسه دادرسی مجدد
principle of criminal procedure ایین دادرسی کیفری
hearing incamera دادرسی غیر علنی
to delay the proceedings به تأخیر انداختن دادرسی
civil procedure ایین دادرسی مدنی
law of criminal procedure ائین دادرسی کیفری
code of procedure قانون ایین دادرسی
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
inquisitorial procedure دادرسی با شکنجه و سخت گیری
criminal proceedure code قانون ایین دادرسی کیفری
mistrial دادرسی پوچ وبی نتیجه
civil procedure code قانون ایین دادرسی مدنی
oyez اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
judges فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judged فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judge فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
judging فتوی یا حکم دادن دادرسی کردن
cost accounts حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
legal aid معافیت ازهزینه دادرسی معادل assistance judicial
capacity cost هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
lyuch law مجازاتی که مردم بدون دادرسی و پیش خود معین می کنند
the inquisition دادگاهی که کارش دادرسی مردمان از دین برگشته یارافضی و به کیفر رساندن
procedendo حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
refresher حق الوکاله اضافی که هنگام جریان دعوی زمانیکه مدت دادرسی از حد معمول تجاوزکند به وکیل داده میشود
summing up evidence نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
lord high stew of england رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
to hear a case دعوایی راگوش کردن درامری دادرسی کردن
wager of battle نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
disbursement هزینه
outgo هزینه
cost هزینه
outgoings هزینه
mise هزینه
outlays هزینه
levied هزینه
at someone expense به هزینه
at the expence of به هزینه
overhead expenses به هزینه
expenditures هزینه ها
light expense هزینه کم
benefit cost analysis هزینه
outlay هزینه
outgoing هزینه
out goings هزینه
charges هزینه
charge هزینه
goings-on هزینه ها
expense هزینه
overall cost هزینه کل
battels هزینه
levies هزینه
vouchers هزینه
levying هزینه
cost benefit ratio هزینه
eight bit system کم هزینه
cost expenditure هزینه
expenditure هزینه
levy هزینه
total cost هزینه کل
voucher هزینه
tab هزینه
toll هزینه
tolling هزینه
tolls هزینه
tabs هزینه
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
purgation روش باستانی دادرسی در CL که به موجب ان متهم بایستی دوازده تن ازهمسایگان را به بیگناهی خود به شهادت می گرفت ویااز طریق رفتن در اب جوش یا اب یخ یا اتش بیگناهی خودرا ثابت می کرد
indirect materials هزینه موادغیرمستقیم
initial expenses هزینه ابتدائی
at the expense of recovery در هزینه های بازیابی
debit note سند هزینه
current expenditure هزینه جاری
initial expenses هزینه نخستین
initial cost هزینه اولیه
cost to entry هزینه ورود
additional costs [expenses] هزینه نهایی
cost of construction هزینه ساختمان
cost of distribution هزینه توزیع
cost of production هزینه تولید
extra cost هزینه اضافی
extra expenses هزینه نهایی
incremental cost هزینه نهایی
joint costs هزینه مشترک
job costing ارزیابی هزینه ها
cost of removal هزینه جابجایی
cost of reproduction هزینه بازسازی
cost push فشار هزینه
labor cost هزینه کار
indirect cost هزینه غیرمستقیم
surcharge هزینه اضافی
freightage هزینه حمل
energy expenditure هزینه انرژی
estimated cost هزینه براوردی
freight rate هزینه حمل
incremental cost هزینه اضافی
expenditure approach روش هزینه
expenditure credit اعتبار هزینه
explicit cost هزینه اشکار
external cost هزینه خارجی
freight forwarder هزینه حمل
family expenditure هزینه خانواده
family expenditure هزینه خانوار
first cost هزینه اولیه
flow of expenditure جریان هزینه
economic cost هزینه اقتصادی
grant in aid کمک هزینه
decreasing cost هزینه نزولی
incremental cost هزینه نهایی
defrayal تحمل هزینه
incremental cost هزینه نهائی
income and expenditure درامد و هزینه
differential cost هزینه نهایی
direct cost هزینه مستقیم
dockage هزینه اسکله
household expenditure هزینه خانوار
historical costs هزینه واقعی
historical costs هزینه اولیه
cost variance نوسانات هزینه
handing charge هزینه باربری
gross expenditure هزینه ناخالص
flow of expenditure گردش هزینه
total costs هزینه کلی
user cost هزینه استفاده
user cost هزینه استعمال
unit cost هزینه واحد
export duty هزینه صادرات
travelling expense هزینه سفر
total variable cost هزینه متغیر کل
total fixed cost کل هزینه ثابت
total cost function تابع هزینه کل
total cost curve منحنی هزینه کل
export charge هزینه صادرات
telephone charge هزینه تلفن
export tariff هزینه صادرات
sunk cost هزینه حاشیهای
subvention کمک هزینه
variable cost هزینه متغیر
wharfage هزینه باراندازی
overall costs هزینه کلی
total costs هزینه کامل
overall costs هزینه کامل
minimum charge حداقل هزینه
social spending هزینه هایسرویسهایرفاهاجتماعی
costings هزینه کاه
costings کارآمد هزینه
cost-effective هزینه کاه
cost-effective کارآمد هزینه
import charge هزینه واردات
import tariff هزینه واردات
wharfage هزینه لنگراندازی
specific cost هزینه ویژه
specific cost هزینه مستقیم
social cost هزینه اجتماعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com