Dictiornary-Farsi | هزینه نزولی صنعتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
decreasing cost industry	هزینه نزولی صنعتی


Other Matches

decreasing cost	هزینه نزولی
decreasing marginal cost	هزینه نهایی نزولی
decreasing marginal cost	هزینه نهائی نزولی
cost accounting	حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
diminishing marginal productivity	بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
receding leg	شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
diminishing	نزولی
descending	نزولی
decreasing	نزولی
cost center	قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
regressive tax	مالیات نزولی
diminishing return	بازده نزولی
descending sort	ترتیب نزولی
diminishing returns	بازده نزولی
downward mobility	تحرک نزولی
decreasing function	تابع نزولی
regressive taxation	مالیات نزولی
decreasing return	بازده نزولی
descending chromatography	کروماتوگرافی نزولی
descending order	ترتیب نزولی
stern attack	تک نزولی ازسمت عقب
regressive tax system	نظام مالیاتی نزولی
swoop	حرکت سریع نزولی
law of diminishing return	قانون بازده نزولی
swooped	حرکت سریع نزولی
law of diminishing atility	قانون مصرف نزولی
swooping	حرکت سریع نزولی
swoops	حرکت سریع نزولی
law of downward sloping demand	قانون تقاضای نزولی
descending sort	مرتب سازی نزولی
earned rate	نرخ تصاعدی نزولی
downward sloping demand curve	منحنی تقاضای نزولی
diminishing marginal utility	فایده نهایی نزولی
diminishing utility	اصل فایده نزولی
falling rate of profit	نرخ نزولی سود
diminishing marginal product	منحنی نزولی محصول نهایی
decreasing marginal efficiency of capita	کارائی نهائی نزولی سرمایه
diminishing marginal utility	نزولی بودن مطلوبیت نهائی
decreasing marginal productivity	بهره وری نهائی نزولی
diminishing marginal utility	نزولی بودن مطلوبیت نهایی
diminishing marginal product	نزولی بودن محصول نهائی
descending branch	شاخه نزولی مسیر گلوله
lighterage	هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
law of diminishing marginal utility	قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
diminishing marginal rate of	نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
cost contract	قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
economic of scale	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
manufacturing	صنعتی
technical	صنعتی
industrial water	اب صنعتی
industrial	صنعتی
high wrought	صنعتی
cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
marginal cost pricing	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
industrialize	صنعتی کردن
art bronze	برنز صنعتی
industrialising	صنعتی کردن
vertical union	اتحادیه صنعتی
artistical	هنرامیز صنعتی
industrialises	صنعتی کردن
artificial magnet	مغناطیس صنعتی
industrialization	صنعتی شدن
mechnical	ماشینی صنعتی
artful	ماهرانه صنعتی
industrialism	سیستم صنعتی
trade effluent	فضولات صنعتی
polytechnical	دانشکده صنعتی
producer buyer	خریدار صنعتی
technical grade	خلوص صنعتی
technologically	حرفهای صنعتی
polytechnic	دانشکده صنعتی
applied economics	اقتصاد صنعتی
industrializes	صنعتی کردن
artless	غیر صنعتی
industrializing	صنعتی کردن
industrialization	صنعتی سازی
industrialization	صنعتی کردن
polytechnics	دانشکده صنعتی
plants	واحد صنعتی
industrial relations	روابط صنعتی
industrial frequency	فرکانس صنعتی
industrial disputes	اختلافات صنعتی
commercial efficiency	بازده صنعتی
industrial electronic	الکترونیک صنعتی
industrial economics	اقتصاد صنعتی
industrial espionage	جاسوسی صنعتی
industrial insurance	بیمه صنعتی
industrial management	مدیریت صنعتی
industrial nations	کشورهای صنعتی
industrial consumption	مصرف صنعتی
industrial concern	بنگاه صنعتی
industrial chemistry	شیمی صنعتی
technological	حرفهای صنعتی
valve	شیر صنعتی
engineering workshop	کارگاه صنعتی
industrial area	منطقه صنعتی
industrial building	ساختمان صنعتی
industrial building	بنای صنعتی
industrial fluctuations	نوسانهای صنعتی
industrial psychology	روانشناسی صنعتی
industrial revolution	انقلاب صنعتی
industrial unions	اتحادیههای صنعتی
industrial wastewater	فاضلاب صنعتی
industrial unit	واحد صنعتی
industrial switch	کلید صنعتی
industrial union	اتحادیه صنعتی
plant	واحد صنعتی
industrial workers	کارگران صنعتی
capacity cost	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
industrial classifications	طبقه بندی صنعتی
art casting	ریخته گری صنعتی
the industrial quarter of the	محله صنعتی شهر
industrial workers of the world	کارگران صنعتی جهان
bric-a-brac	خرده ریز صنعتی
valve	ولو [شیر صنعتی]
interphase transformer loss	تلفات پیچک صنعتی
manufactoring tape milling machine	دستگاه نورد صنعتی
inartistically	بطور غیر صنعتی
index of industrial production	شاخص تولید صنعتی
industrial alternating current	جریان متناوب صنعتی
industrial capitalism	سرمایه داری صنعتی
applied economics engineer	مهندس اقتصاد صنعتی
industrial investment	سرمایه گذاری صنعتی
an artistic production	عمل یا کار صنعتی
industrial reserve army	ارتش ذخیره صنعتی
pilot plant	واحد ازمایش صنعتی
industrial robot	دستگاه خودکار صنعتی
process of industrialization	فرایند صنعتی شدن
producer advertising	تبلیغ محصولات صنعتی
industrial electric locomotive	لکوموتیو الکتریکی صنعتی
industrial electronic computer	ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
artlessly	بطور ساده یاغیر صنعتی
pastiche	تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
articlcs of virtu	کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
industrial school	اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
metonymical	دارای صنعتی که انراmetonym گویند
industrial instrument	دستگاه اندازه گیری صنعتی
Industrial Architecture	معماری خانه های صنعتی
pastiches	تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
industrialising	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializing	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialize	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
Midlands	ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
industrializes	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
trade fixtures	الات صنعتی نصب شده
industrialises	بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
technology	اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologies	اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technological	تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technologically	تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
industrial data collection device	دستگاه صنعتی جمع اوری داده
labour intensive industry	صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
Industrial Aesthetic	[سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
pot boiler	کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
Industrialized building	[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
pot-boilers	کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
Industrial Park	[طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
pot-boiler	کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
high Sierra specification	روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
din	سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
an iconic statue	مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
pantechnicons	نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicon	نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
value added	اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
regressive taxes	مالیاتهای کاهنده مالیاتهای نزولی
maintenance	جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
Luddites	هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddite	هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
iil	دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
linear programming	برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
composite demand	تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cost accounting	حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
at the expence of	به هزینه
at someone expense	به هزینه
overhead expenses	به هزینه
battels	هزینه
light expense	هزینه کم
benefit cost analysis	هزینه
tolling	هزینه
tolls	هزینه
voucher	هزینه
vouchers	هزینه
cost benefit ratio	هزینه
tabs	هزینه
expenditure	هزینه
tab	هزینه
levied	هزینه
levies	هزینه
levy	هزینه
cost expenditure	هزینه
toll	هزینه
outlays	هزینه
outgoing	هزینه
disbursement	هزینه
outgo	هزینه
total cost	هزینه کل
overall cost	هزینه کل
charges	هزینه
expenditures	هزینه ها
goings-on	هزینه ها