Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
closed magnetic core
هسته مغناطیسی بسته
Other Matches
magnetic nuclear resonance
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
closed cycle reactor system
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
magnetic core
هسته مغناطیسی
magnet core
هسته مغناطیسی
n.m.r
تشدید مغناطیسی هسته
n.m.r
رزونانس مغناطیسی هسته
toroid magnetic core
هسته مغناطیسی چنبرهای
magnetic tape deck
بسته نوار مغناطیسی
closed magnetic circuit
مدار مغناطیسی بسته
ferrite core
ماده مغناطیسی کوچک که بار الکترومغناطیسی را نگه می دارد در هسته حافظه
nucleole
جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
open
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opened
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
opens
نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
frame
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
magnetic induction
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
nuclide
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
accelerator winding
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
nucleon
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
packet
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
ferromagnetic material
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
degauss
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
record
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
nuclear magnetic resonance
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
magnetic skin effect
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
magnetic blowout
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic flow
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic reluctance
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic ritation
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
magnetic flux density
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
magnetic flux
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
core
هسته
center web
هسته
atoms
هسته
atom
هسته
air core
بی هسته
membrane
هسته
membranes
هسته
cores
هسته
nuclel
هسته ها
necleus
هسته
kernel
هسته
nuclei
هسته
kernels
هسته
seedless
بی هسته
nucleus
هسته
stone
هسته
magnet core
هسته
stones
هسته
stoning
هسته
binucleate
دارای دو هسته
micronucleus
خرد هسته
core
هسته یا دیوارهستهای
binucleated
دارای دو هسته
transformer core
هسته ترانسفورماتور
cores
هسته سنگ
uncleation
هسته زایی
nutlet
هسته کوچک
stable nucleus
هسته پایدار
solenoid core
هسته سولنئید
hollow core
هسته مجوف
red nucleus
هسته قرمز
pulvinar
هسته بالشتک
secure kernel
هسته امن
cherry pit
هسته گیلاس
binuclear
دارای دو هسته
cores
هسته یا دیوارهستهای
core
هسته سنگ
nuclei
لب هسته مرکزی
caudate nucleus
هسته دمی
atomic nucleus
هسته اتم
iron core
هسته اهن
heteronuclear
ناجور هسته
growler
هسته گراولر
grape stone
هسته انگور
gracilis nucleus
هسته باریک
gracile nucleus
هسته باریک
enucleation
هسته دراوری
endocarp
پوسته هسته
inside diameter
قطر هسته
core pin
خار هسته
core oven
کوره هسته
magnet core
هسته اهنربا
heteronuclear
ناهم هسته
induction cup
هسته القائی
impervious core
هسته ناتراوا
homonuclear
جور هسته
kernels
هسته اصلی
kernel
هسته اصلی
laminated core
هسته متورق
luminescent center
هسته لومینسانس
macronucleus
هسته بزرگتر
core of the earth
هسته زمین
core nail
سوزن هسته
coil core
هسته بوبین
nuclear magneton
مگنتون هسته
nuclear radius
شعاع هسته
nuclear size
اندازه هسته
nucleate
دارای هسته
aciniform
هسته دار
arcuate nucleus
هسته کمانی
nucleonics
هسته شناسی
armature core
هسته ارمیچر
nuclear electron
الکترون هسته
nuclear charge
بار هسته
core loss
اتلاف هسته
core iron
اهن هسته
syncytium
سلول چند هسته ایی
impervious core
هسته نفوذناپذیر
core hole
سوراخ هسته
mesoplast
هسته یاخته
core gap
چاک هسته
magnet yoke
هسته اهنربا
condensation nucleus
هسته چگالش
nucellus
هسته تخم چه
nucleophile
هسته دوست
unstable nucleus
هسته ناپایدار
stoned
هسته درآورده
nucleus
لب هسته مرکزی
yoke
هسته ترانسفورماتور
watertight core
هسته اب بندی
atomic power station
[plant]
نیروگاه هسته ای
nuclear power plant
نیروگاه هسته ای
headword
واژههای هسته
headwords
واژههای هسته
nuclear power station
نیروگاه هسته ای
iron core coil
پیچک با هسته اهنی
karyoplasm
پرتوپلاسم هسته سلول
core blowing equipment
تجهیزات دمیدن هسته
nucleus
هسته تشکیل دهنده
iron core choke
پیچک با هسته اهنی
iron core transformer
مبدل با هسته اهنی
stone
هسته دراوردن از تحجیرکردن
air core transformer
ترانسفورماتور با هسته هوایی
stoning
هسته دراوردن از تحجیرکردن
macronucleus
هسته سلولی بزرگتر
cores
هسته مرکزی مفتول
fission
شکستن هسته اتمی
lenticular nucleus
هسته عدسی شکل
core
هسته مرکزی مفتول
central pith
هسته یا مغز چوب
lentiform nucleus
هسته عدسی شکل
coil core
هسته سیم پیچ
air core chuke
پیچک با هسته هوایی
concrete core wall
دیوار با هسته بتنی
core transformer
مبدل هسته دار
stones
هسته دراوردن از تحجیرکردن
olivette
دکمه هسته خرمایی
stone fruit
میوه هسته دار
uranium pile
مشعل هسته اتمی
air cored coil
بوبین با هسته هوایی
bobbin core
هسته سیم پیچ
nucleonics
بحث هسته اتمی
nucleate
تشکیل هسته دادن
nucleate
بشکل هسته شدن
nucleophilic reagent
واکنشگر هسته دوست
effective nuclear charge
بار موثر هسته
cored carbon
کربن هسته دار
we have a seedless type too
یک رقم بی هسته هم داریم
olivet
دکمه هسته خرمایی
smooth core armature
ارمیچر با هسته صاف
nuclei
هسته تشکیل دهنده
magnet core aerial
آنتن با هسته آهنربایی
enucleate
هسته دراوردن کندن
dabber
میله نگاهدارنده هسته
half-life
نیمه عمر در هسته شناسی
half-lives
نیمه عمر در هسته شناسی
core molding machine
دستگاه ریخته گری هسته
concrete coring drill
دستگاه مته هسته بتن
weak interaction
نیروی هسته ای ضعیف
[فیزیک]
strong interaction
نیروی هسته ای قوی
[فیزیک]
winding bobbin
هسته سیم پیچی شده
fissional
وابسته به شکستن هسته اتم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com