Dictiornary-Farsi | هستی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 50 (3 milliseconds)

English	Persian
realities	هستی
reality	هستی
being	هستی
existence	هستی
existences	هستی
essence	هستی
esse	هستی


Other Matches

thou art	تو هستی
vivifier	هستی بخش
to give being to	هستی بخشیدن
to call into being	هستی دادن
to bring existence	هستی دادن
ontology	هستی شناسی
What are you waiting for ?	معطل چه هستی ؟
Are you hungry?	تو گرسنه هستی؟
Is everything all right?	سالم هستی؟
All right?	سالم هستی؟
ontologist	هستی شناس
existentialism	هستی گرایی
corporality	هستی جسمانی تن
ens	هستی مطلق
reality	هستی اصلیت
individuum	هستی مطلق
extant	دارای هستی
existential	مربوط به هستی
ingenerate	هستی دادن
realities	هستی اصلیت
objectivity	هستی واقعیت
antitheist	منکر هستی خدا
ontological	وابسته به هستی شناسی
cosmic	مربوط به عالم هستی
cosmic	مربوط بعالم هستی
raw deal <idiom>	آخر خط ،پایان هستی
individuum	هستی تجزیه ناپذیر
pre existence	هستی از پیش ازلیت
substantively	با داشتن هستی جداگانه
inesse	دارای هستی واقعی
nirvana	پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
nirvanas	پیوستن به کل هستی خشنودی مطلق
being	زمان حال فعل be to هستی
atheistical	مبنی برانکار هستی خدا
I want to swim ,are you on ?	اهلش هستی شنا کنیم ؟
You are stll a child in her eyes.	به چشم اوهنوز یک بچه هستی
Are you still on the line?	هنوز پشت تلفن هستی؟
Very funny ! Ha , ha , ha !	یخ کنی ( خیلی لوس وبی مزه هستی )
I'm still not quite sure how good you are.	من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Let's see how much you can take. <idiom>	ببینیم چند مرد حلاج هستی. [اصطلاح روزمره]
Are you still around?	هنوز هستی ؟ [مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
I appreciate your concern, but I'm fine.	خیلی سپاسگذارم از اینکه دلواپس هستی اما من حالم خوب است.
metagnosticism	عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است