Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 36 (4 milliseconds)
English	Persian
wakeful	هشیار گوش بزنگ
Other Matches
vigilantes	هشیار هشیار در شب گوش به زنگ
vigilante	هشیار هشیار در شب گوش به زنگ
conscious	هشیار
on guard	هشیار
alerted	گوش بزنگ
alerts	گوش بزنگ
on the alert	گوش بزنگ
on the qui vive	گوش بزنگ
quivive	گوش بزنگ
alert	گوش بزنگ
wide-awake	هشیار اگاه
subconscious	نیمه هشیار
semi-conscious	نیمه هشیار
preconscious	نیمه هشیار
subconsciously	نیمه هشیار
wide awake	هشیار اگاه
soberly	ادم هشیار
sober	ادم هشیار
wary	با ملاحظه هشیار
felt need	نیاز هشیار
To keep ones ear to the ground . To be on the alert .	گوش بزنگ بودن
look out <idiom>	گوش بزنگ بودن
watch one's time	گوش بزنگ بودن
To be vigilant. To keep ones eart to the ground.	گوش بزنگ بودن
to stand by	گوش بزنگ بودن
presentient	گوش بزنگ اماده
vigilant	گوش بزنگ بیدار
subception	ادراک نیمه هشیار
to be vigilant about something	هوشیار [گوش بزنگ] بودن به چیزی
alert	اعلام خطر گوش به زنگ هشیار
alerted	اعلام خطر گوش به زنگ هشیار
alerts	اعلام خطر گوش به زنگ هشیار
to watch one's time	منتظرموقع مناسب شدن گوش بزنگ بودن
What soberness conceals drunkenness reveals. <proverb>	آنچه هشیار پنهان مى کند,بوقت مستى همه بر ملا کند .
to look out	اماده بودن گوش بزنگ بودن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com