Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 42 (4 milliseconds)
English	Persian
similar	همانند
equal	همانند
equaled	همانند
equaling	همانند
equalled	همانند
equalling	همانند
equals	همانند
identical	همانند
alike	همانند
homologous	همانند
similiar	همانند
like <adj.>	همانند
resembling <adj.>	همانند
similar <adj.>	همانند
alike <adj.>	همانند
akin <adj.>	همانند
related <adj.>	همانند
Other Matches
This compares to ...	همانند آن ...
to look like	همانند بودن
of kin	نزدیک همانند
similar	همسان همانند
simulations	همانند سازی
like	نظیر همانند
liked	نظیر همانند
likes	نظیر همانند
identic notes	یادداشتهای همانند
simulation	همانند سازی
homological	همسان همانند
group identification	همانند سازی گروهی
assimilating	تلفیق کردن همانند ساختن
assimilator	تحلیل برنده همانند سازنده
assimilates	تلفیق کردن همانند ساختن
assimilated	تلفیق کردن همانند ساختن
assimilate	تلفیق کردن همانند ساختن
donnish	وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
frost and kindred phenomena	یخ بندان وکیفیات طبیعی همانند انfreshman
monarchical	وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
autogenesis	ترکیب یا امیختگی سلولهای همانند یا هم نوع باهم
hold court <idiom>	همانند شاه وملکه دربین موضوع مورد بحث عمل کردن
This compares to a total of 36 cases reported in 2009.	همانند آن بطور کلی ۳۶ موارد در سال ۲۰۰۹ گزارش شده بود.
ethernet	نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
loop pile	پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com