English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (2 milliseconds)
English Persian
spiral agitator همزن مارپیچی
spiral beater همزن مارپیچی
Other Matches
barred spiral galaxy کهکشان مارپیچی مسدود کهکشان مارپیچی میله دار
agitator همزن
mixer همزن
stirrers همزن
agitators همزن
stirrer همزن
mixers همزن
mixers همزن امیزنده
stirring blade تیغه همزن
stirring rod میله همزن
mixer همزن امیزنده
wire beater همزن سیمی
egg beater همزن دستی
stirring blade پره همزن
mercury seal stirrer همزن با هوابند جیوهای
magnetic stirrer میله مغناطیسی همزن
spurtle اسباب اتش همزن
beater ejector دکمه تعویض سر همزن
four blade beater همزن چهار تیغه
teflon spin bar میله همزن تفلونی
stirrer hot plate اجاق برقی همزن دار
annular مارپیچی
spiraled مارپیچی
anfractuous مارپیچی
chochleate مارپیچی
sinuous مارپیچی
helical مارپیچی
spiraling مارپیچی
gyroidal مارپیچی
pinwheel مارپیچی
toroid مارپیچی
spiral مارپیچی
spirals مارپیچی
spiralling مارپیچی
spiralled مارپیچی
helical structure ساختار مارپیچی
barley-sugar ستون مارپیچی
helicon شیپوربرنجی مارپیچی
snake dance رقص مارپیچی
snaking columns ستونهای مارپیچی
spindle stairs پلکان مارپیچی
spiral arms بازوهای مارپیچی
spiral drill مته مارپیچی
spiral galaxy کهکشان مارپیچی
worm gear دنده مارپیچی
vortiginous پیچاپیچ مارپیچی
helical spring فنر مارپیچی
labyrinths پلکان مارپیچی
drill مته مارپیچی
snakes مارپیچی بودن
drilled مته مارپیچی
snaked مارپیچی بودن
drills مته مارپیچی
zigzags حرکت مارپیچی
zigzagging حرکت مارپیچی
helical scanning مراقبت مارپیچی
zigzag حرکت مارپیچی
zigzagged حرکت مارپیچی
labyrinth پلکان مارپیچی
snake مارپیچی بودن
winding مارپیچی رود پیچ
wreath نرده پلکان مارپیچی
wreaths نرده پلکان مارپیچی
rivulose دارای خطوط مارپیچی
helical حلزونی شکل مارپیچی
helicoidal motion حرکت پیچی یا مارپیچی
coil spring فنر مارپیچی شکل
toroid سطح ایجادشده از خط مارپیچی
weaving حرکت مارپیچی ناو
spindle stairs راه پله مارپیچی
snake دارای حرکت مارپیچی بودن
snakes دارای حرکت مارپیچی بودن
snaked دارای حرکت مارپیچی بودن
whorls مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
whorl مارپیچی حلقه یا پیچ خوردن
acyclic غیر قابل چرخش مارپیچی
helical scanning بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
double helical gear چرخ دندانه مارپیچی دوبل
hyperbolic navigation ناوبری مارپیچی با استفاده ازبی سیم
spiral scanning مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
the smoke culs درد بصورت مارپیچی بالا می رود
hobs فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
hob فرز چرخ دنده مارپیچی سمبه پرسکاری
automatic hobbing machine ماشین فرز چرخ دنده مارپیچی خودکار
newel تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
newels تیری که محور اصلی پلکان مارپیچی را تشکیل میدهد
castle style [نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
nautilus حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
twist drill پارچه راه راه مارپیچی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com