Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (37 milliseconds)
English
Persian
lock
همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
locks
همسان کردن ساعت درونی با سیگنال دریافتی
Other Matches
edges
سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود
edge
سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود
cpu
ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
asynchronous
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
received line signal detect
کشف سیگنال خط دریافتی
picture
و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
pictures
و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
pictured
و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
picturing
و یا تغییر شدت آن طبق سیگنال دریافتی
echoes
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echo
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoing
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoed
برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
synchronous
ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
laser
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
lasers
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
transmission
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmissions
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
parity
سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
edge
طرف یک شی مسط ح یا سیگنال یا باس ساعت
edges
طرف یک شی مسط ح یا سیگنال یا باس ساعت
clock
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
external
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
clocks
سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
externals
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
scans
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
clocks
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
time
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
times
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
main
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
clock
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
timed
سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
synchronous
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
superheterodyne
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
internal furnace
کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
synchronous
حالت سیستمم که عملیات و رویدادها با سیگنال ساعت همان شده است
time
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
tdm
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
composite video
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
homologize
همسان شدن یا کردن
dynamically
نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic
نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
sundials
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
sundial
ساعت خورشیدی ساعت شمسی ساعت فلی
crystals
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
DSR
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
internalising
درونی کردن
internalizes
درونی کردن
internalized
درونی کردن
internalises
درونی کردن
internalize
درونی کردن
internalised
درونی کردن
internalizing
درونی کردن
summation check
بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
internalization
درونی یا باطنی کردن
internal sort
مرتب کردن درونی
Look at the watch.
نگاه کنید به ساعت
[مچی]
ببینید ساعت چند است.
By my watch it's five to nine.
طبق ساعت
[مچی]
من ساعت پنج دقیقه به نه است.
zone time
وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
My curfew is at 11.
من ساعت ۱۱ باید خانه باشم.
[چونکه پدر و مادر اجازه نمی دهند از آن ساعت به بعد]
asynchronous
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
to protect home industry
صنایع درونی را حفظ وتشویق کردن
modulator
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
auctioneering device
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
ADPCM
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
degradation
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
DCD
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
spindles
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
He arrives at 4 O'clock instead of 3 O'clock.
او
[مرد]
عوض ساعت ۳ ساعت ۴ می آید.
standard time
ساعت بین المللی ساعت استاندارد
spindle
دسته کوک ساعت رقاصک ساعت
noises
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noise
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
adaptive channel allocation
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
sample size
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
coincidence circuit
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
quadruplex
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
carriers
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
standard
همسان
uniforms
همسان
isotope
همسان
homologous
همسان
akin
<adj.>
همسان
isotopes
همسان
standards
همسان
coherent
همسان
uniform
همسان
alike
<adj.>
همسان
like
<adj.>
همسان
consistent
همسان
similar
<adj.>
همسان
related
<adj.>
همسان
identified
همسان ساختن
homological
همسان همانند
identifying
همسان ساختن
sister ship
کشتی همسان
homeopathy
همسان درمانی
identifies
همسان ساختن
similar
همسان همانند
homoeopathy
[British]
همسان درمانی
identify
همسان ساختن
sensitivity
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivities
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
homographs
واژههای همسان نوشت
metamers
رنگهای همسان نما
countdowns
میزان کردن ساعت
set the clock
ساعت را تنظیم کردن
countdown
میزان کردن ساعت
To set ones watch .
ساعت خودرا میزان کردن
to watch the clock
[با بیحوصلگی]
دائما به ساعت نگاه کردن
to impose a curfew
خاموشی در ساعت معین شب بر قرار کردن
clockwise
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bras
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
o'clock
ساعت از روی ساعت
receives
دریافتی
receipt
دریافتی
perceptual
دریافتی
bank acceptance
دریافتی
receive
دریافتی
receipts
دریافتی
erase
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erased
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erasing
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erases
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
absorbed doze
دوز دریافتی
signal voltage
ولتاژ دریافتی
input level
سطح دریافتی
receive only
فقط دریافتی
received power
توان دریافتی
take-home pay
خالص دریافتی
goods receiving
کالاهای دریافتی
goods inwards
کالاهای دریافتی
goods intake
کالاهای دریافتی
disposable income
درامد دریافتی
codec
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
mail
نامههای ارسالی یا دریافتی
trafficking
داده پیام دریافتی
incoming
پیام دریافتی در کامپیوتر
traffics
داده پیام دریافتی
receptive aphasia
زبان پریشی دریافتی
dose rate
میزان دوز دریافتی
mails
نامههای ارسالی یا دریافتی
trafficked
داده پیام دریافتی
traffic
داده پیام دریافتی
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
incoming
حجم داده یا پیام دریافتی
unemployment benefit
کمک دریافتی در دوران بیکاری
chronic dose
دز دریافتی تا 42ساعت بعد از انفجاراتمی
account
صورت مبالغ دریافتی و پرداختی
answer
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answered
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answering
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
answers
سیگنال فرستاده شده توسط کامپیوتر گیرنده برای مشخص کردن خودش
selects
خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
WAVE file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
WAV file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
select
خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
selected
خط تجزا روی یک قطعه که در صورت وجود سیگنال مانع از کار کردن آن میشود.
acute dose
دز دریافتی حاد و غیر قابل علاج
rad
یک واحد از دوز تشعشعی دریافتی اتمی
asynchronous
مداری که به کامپیوتر اجازه میدهد که دادههای سریال را به کمک دستیابی غیر همسان دریافت و ارسال کند
clocks
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
clock
مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
warbles
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
tolerance dose
دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
warbling
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
active homing guidance
هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
redundancies
بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
emptiest
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptied
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty
فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
attenuation
اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
redundancy
بررسی بلاکهای دریافتی داده برای تشخیص خطا
vrc
بررسی پرینتی در هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
microsoft
فکس و پیام های شبکه دریافتی و ارسالی به PL را مرتب میکند
substitution
لیست حروف یا کدها که به جای کد دریافتی باید درج شود
indoor
درونی
subjective
درونی
interior
درونی
in-
:درونی
internal
درونی
innermost
درونی
interiors
درونی
in-
درونی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com