English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
catcher همنواگر جعبهای خروجی
output resonator همنواگر جعبهای خروجی
Other Matches
cavity resonator همنواگر جعبهای
input resonator همنواگر جعبهای ورودی
buncher همنواگر جعبهای ورودی
resonator همنواگر
resonator grid شبکه همنواگر
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
boxlike جعبهای
box palet پالت جعبهای
pung سورتمه جعبهای
box anneal التهاب جعبهای
box rheostat رئوستای جعبهای
cradle dynamometer توان سنج جعبهای
cavity magnetron ماگنترون با همنواگرهای جعبهای
box magazine خشاب جعبهای شکل
pung در سورتمه جعبهای سوار شدن
jack-in-the-box جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack in the box جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
equipment bay محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
jack-in-the-boxes جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
hope chest جعبهای که زن جوان جهیزیه والبسه خود را در ان میگذارد
jardiniere جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
wiring جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
shear box test ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
outlets خروجی
outflow خروجی
outflows خروجی
outlet خروجی
extrusion خروجی
tatal output خروجی کل
printout خروجی
printouts خروجی
handler خروجی
out put خروجی
egress خروجی
output area خروجی
exhausts خروجی
deferent خروجی
exit خروجی
handlers خروجی
output خروجی
exits خروجی
outputs خروجی
throughput خروجی
exhaust خروجی
output stream مسیل خروجی
output state حالت خروجی
valves دریچه خروجی
valve دریچه خروجی
output media رسانه خروجی
output speed سرعت خروجی
output stream نهر خروجی
effluents سیال خروجی
outputting خروجی دهی
outputs انرژی خروجی
output انرژی خروجی
output unite واحد خروجی
maximum output خروجی حداکثر
output work queue صف کار خروجی
output voltage ولتاژ خروجی
effluent سیال خروجی
power output tube لامپ خروجی
output tube لامپ خروجی
output transformer مبدل خروجی
output stage مرحله خروجی
lighting outlet خروجی روشنایی
output shaft محور خروجی
output data داده خروجی
output channel کانال خروجی
output channel مجرای خروجی
output area ناحیه خروجی
output bound کران خروجی
output buffer میانگیر خروجی
light output خروجی نور
initial خروجی صفر
initialed خروجی صفر
initialing خروجی صفر
initialled خروجی صفر
initialling خروجی صفر
initials خروجی صفر
output capacitance فرفیت خروجی
output device دستگاه خروجی
spout لوله خروجی
output electrode الکترد خروجی
output routine روال خروجی
outfall دهانه خروجی
output process فرایند خروجی
output power توان خروجی
outgoing cable کابل خروجی
outlet box جعبه خروجی
spouts لوله خروجی
output listing سیاهه خروجی
spouting لوله خروجی
output job queue صف برنامه خروجی
output impedance امپدانس خروجی
output impedance ناگذرایی خروجی
spouted لوله خروجی
output equipment تجهیزات خروجی
shaft tube خروجی محور
exhaust port مجرای خروجی
exhaust port دریچه خروجی
exhaust steam بخار خروجی
exit point نقطه خروجی
exit road راه خروجی
exit splitter شکافنده خروجی
after-bay مجرای خروجی
volcanic rock سنگ خروجی
fan out پهنای خروجی
exhaust pipe لوله خروجی
exhaust passage گذرگاه خروجی
exhaust nozzle نازل خروجی
effective output خروجی موثر
voice خروجی صوت
voices خروجی صوت
voicing خروجی صوت
dewatering outlets خروجی زیرین
effusive rocks سنگهای خروجی
emergency door خروجی خطر
cooling water outlet خروجی اب سرد
eruptive rock سنگ خروجی
exhaust air هوای خروجی
exhaust cam بادامک خروجی
exhaust chamber اطاقک خروجی
exhaust connection اتصال خروجی
exhaust fan پروانه خروجی
exhaust gas گاز خروجی
voice output خروجی صوتی
transmitted light نور خروجی
peaking بلندترین خروجی
pump delivery خروجی پمپ
igneous rock سنگ خروجی
secondary current جریان خروجی
input output ورودی خروجی
real time output خروجی انی
peaks بلندترین خروجی
extrusive rocks سنگهای خروجی
power output stage طبقه خروجی
power output توان خروجی
peak بلندترین خروجی
secondary wire سیم خروجی
surface outflow اب سطحی خروجی
after bay مجرای خروجی
exhaust stroke ضربه خروجی
fan out گنجایش خروجی
tip top خروجی نوار
graphic output خروجی گرافیکی
i/o ورودی-خروجی
effective output impedance ناگذرایی موثر خروجی
latches تنظیم وضعیت خروجی
low power microphone میکروفن با قدرت خروجی کم
input output interface میانگیر ورودی- خروجی
cpu باس ورودی / خروجی
external data file فایل اطلاعات خروجی
input output instructions دستورات ورودی و خروجی
input output relation رابطه ورودی- خروجی
input output unit واحد ورودی- خروجی
input output procedure رویه ورودی- خروجی
input output order ترتیب ورودی- خروجی
effective output admittance گذرایی موثر خروجی
exhaust manifold چند راهه خروجی
input output operation عملکرد ورودی- خروجی
maximum output voltage ولتاژ خروجی حداکثر
input output device دستگاه ورودی و خروجی
latch تنظیم وضعیت خروجی
i/o channel کانال ورودی و خروجی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
exhaust valve housing حوضینگ شیر خروجی
beach exit محل خروجی اسکله
ciphertext خروجی داده یک رمز
input output system سیستم ورودی- خروجی
input output symbol علامت ورودی- خروجی
job output stream مسیل خروجی برنامه
input output bus گذرگاه ورودی- خروجی
graphic output device دستگاه خروجی گرافیکی
exhaust gear چرخ دندانه خروجی
exhaust gas temperature دمای گاز خروجی
input output channel کانال ورودی- خروجی
input output control کنترل ورودی- خروجی
computer output microfilm میکروفیلم خروجی کامپیوتر
i/o processor پردازنده ورودی و خروجی
i/o bound محدود به ورودی خروجی
microcontroller پورت ورودی /خروجی
drifting تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
drifts تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
drifted تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
drift تغییر در خروجی یک مدارالکتریکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com