English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (2 milliseconds)
English Persian
evergreen همیشه سبز همیشه بهار
evergreens همیشه سبز همیشه بهار
Search result with all words
marigold گل همیشه بهار
marigolds گل همیشه بهار
amaranth همیشه بهار
calendula گل همیشه بهار
douglas fir یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
everblooming همیشه بهار همیشه شکوفا
hen and chickens همیشه بهار همیشه بهار باغی
love lies bleeding گل همیشه بهار
kratom [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
Other Matches
frequenter همیشه رو
eer همیشه
for ever and aday همیشه
incessantly همیشه
ayŠaye همیشه
ay همیشه
at all times همیشه
evermore همیشه
everywhen همیشه
alway همیشه
for evermore همیشه
sempre همیشه
ever همیشه
ever- همیشه
always همیشه
at all hours <adv.> همیشه
year in year out همیشه
anytime <adv.> همیشه
any time <adv.> همیشه
at any time <adv.> همیشه
forever and a day <idiom> برای همیشه
once and for all <idiom> برای همیشه
as ever مانند همیشه
adinfinitum برای همیشه
forever برای همیشه
infinite time برای همیشه
immortality برای همیشه
for good برای همیشه
as usual مانند همیشه
immortally تا جاودان همیشه
insenescible همیشه جوان
dead load همیشه بار
aeon برای همیشه
foreverness برای همیشه
ad infinitum برای همیشه
sinedie برای همیشه
ay برای همیشه
eternality برای همیشه
eternity برای همیشه
resident که همیشه درکامپیوتراست
tippling همیشه نوشیدن
tipples همیشه نوشیدن
still راکد همیشه
tippled همیشه نوشیدن
tipple همیشه نوشیدن
stiller راکد همیشه
stillest راکد همیشه
stills راکد همیشه
residents که همیشه درکامپیوتراست
permafrost همیشه یخبسته
perpetuity برای همیشه
sempiternity برای همیشه
forever برای همیشه
on tap <adj.> همیشه در دسترس
evermore برای همیشه
japanese andromeda بوته همیشه سبزاسیایی
positive definite matrix ماتریس همیشه مثبت
i have got him on my brain همیشه به اوفکر میکنم
i always photograph badly عکس من همیشه بد در می اید
evergreen trees درختان همیشه سبز
for good <idiom> برای همیشه ،پایدار
for keeps <idiom> تا ابد ،برای همیشه
chucker پرتابگر همیشه خطازن
I always stick to my word. من همیشه سر حرفم می ایستم
at someone's beck and call <idiom> همیشه آماده پذیرایی
never to be at a loss for an answer همیشه حاضر جواب بودن
I always fulfil my promises . من همیشه به قولم عمل می کنم
she always had her way همیشه موافق میل اوعمل می شد
to pledge one's troth قول همیشه وفادار را دادن
as ... as ever <adv.> آنطور ... مثل همیشه [سابق]
to get straight A's همه درسها را [همیشه] ۲۰ گرفتن
go steady <idiom> همیشه بایک نفر قرارگذاشتن
He always gives in to his wife. همیشه تسلیم زنش است
cast the first stone <idiom> همیشه آماده جنگیدن است
to always look for things to find fault with همیشه دنبال یک ایرادی گشتن
abjured برای همیشه ترک گفتن
abjures برای همیشه ترک گفتن
abjuring برای همیشه ترک گفتن
abjure برای همیشه ترک گفتن
exceptional متفاوت ونه مثل همیشه
temporarily برای زمان مشخص یا نه همیشه
Sara always wanted a puppy. سارا همیشه یک سگ پاپی می خواست.
The shell does not always contain a pearl. <proverb> همیشه در صدف گوهر نباشد .
jitterbug آدم همیشه نگران و دلواپس
panicky person آدم همیشه نگران و دلواپس
non scrollable که همیشه نمایش داده میشود.
nervous Nelly آدم همیشه نگران و دلواپس
perennially بطور ماندگاریا دائمی همیشه
He has always lived there. او همیشه آنجا زندگی کرده است.
give someone the benefit of the doubt <idiom> همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
in a rut <idiom> همیشه کار مشابه انجام دادن
A bad workman always blames his tools. <proverb> کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
I always make a point of being on time . I always try to be punctual . همیشه مقید هستم که سر وقت بیایم
couch potato کسی که همیشه در خانه بیکار می نشیند
I am always ready to help my friends. همیشه حاضرم بدوستانم کمک کنم
She is always making trouble for her friends. همیشه برای دوستانش درد سر بوده
eager beaver <idiom> شخص همیشه داوطلب کار اضافه
on tap <adj.> همیشه آماده [برای ریختن از شیره بشکه]
A constant guest is never welcome . <proverb> به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
It is yours for keeps . این برای همیشه پیش خودت باشد
date افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
dates افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
He is trying to prove himself all the time. او [مرد] همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
danger warning level مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
he is always a little peculiar او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
to always find something to gripe about همیشه چیزی برای گله زدن پیدا کردن
permanently انجام دادن به طریقی که برای همیشه باقی بماند
solid خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
solids خطایی که همیشه در حین استفاده از یک وسیله ایجاد میشود
man a bout town ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
You should always be careful walking alone at night. همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
He's always moaning that we use too much electricity. او [مرد] همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
The grass is always greener on the other side of the fence. <proverb> مرغ همسایه غازه [مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
Carrie is her own worst enemy, she's always falling out with people. کری همیشه با همه بحث و جدل می کند و برای خودش دردسر می تراشد.
hottest سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
residents داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
hot سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hotter سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
resident داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
tout temps prist تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
absolute address مرجع صفحه گسترده که همیشه به یک خانه اشاره میکند حتی اگر به محل دیگر کپی شود
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
After a few days out of the office it always takes me a while to get into gear when I come back. بعد از چند روز دور بودن از دفتر همیشه مدتی زمان می برد تا پس از بازگشت دوباره سر رشته امور را به دست بیاورم.
straight "A " student دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
permanent آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
vernal شبیه بهار باطراوت چون بهار
Better late than never. <proverb> آهسته برو همیشه برو.
stack روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
command.com در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
spring بهار
clematis فل بهار
springs بهار
terraces بهار خواب
terrace بهار خواب
primed بهار جوانی
orange flower بهار نارنج
prime of life بهار عمر
primes بهار جوانی
the pride of life بهار عمر
lilies of the valley موگه بهار
spring time هنگام بهار
spring tide فصل بهار
springtime فصل بهار
prime بهار جوانی
may بهار جوانی
lily of the valley موگه بهار
spring time فصل بهار
springtime شباب بهار زندگانی
orange flower water عرق بهار نارنج
neroli عطر بهار نارنج
one swallow does not make a summer <proverb> با یک گل بهار نمی شود
essential oil of orange flower عطر بهار نارنج
spring cleaning خانه تکانی درفصل بهار
over the hill <idiom> به پایان رسیدن بهار جوانی
pyxie بوته خزنده وهمیشه بهار
orgeat شربت بهار نارنج با شیره بادام
chaparral بلوط کوتاه وهمیشه بهار جنگل
this game is proper to spring این بازی مخصوص بهار است
groundhog day روز دوم فوریه که بعقیده عوام اگرافتابی باشدنشانه انستکه اززمستان شش هفته مانده است و اگر ابری باشد نشانه اوایل بهار استwoodchuck
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com