Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (6 milliseconds)
English
Persian
label alignment
هم ترازی مطلب
Other Matches
alignment
هم ترازی
horizontal
ترازی
planeness
ترازی
levelness
ترازی
justification
هم ترازی
justifications
هم ترازی
ragged right alignment
هم ترازی چپ
alignments
هم ترازی
alignment notches
شکافهای هم ترازی
ragged left alignment
هم ترازی راست
right justification
هم ترازی راست
degeneracy
هم ترازی انحطاط
indexation
ارزش ترازی
form alignment
هم ترازی ورقه
vinculum
خط ترازی که بالای چند جمله می کشند
afair
مطلب
subject
مطلب
subjected
مطلب
subjecting
مطلب
subjects
مطلب
criteria
مطلب
punch line
لب مطلب
punch-line
لب مطلب
punch-lines
لب مطلب
topics
مطلب
topic
مطلب
label
مطلب
themes
مطلب
labeling
مطلب
theme
مطلب
labelled
مطلب
thoughts
سر مطلب
labels
مطلب
thought
سر مطلب
enjambment
ادامهء مطلب
the point
[of the matter]
اصل مطلب
the salient point
<idiom>
اصل مطلب
mattered
مطلب چیز
label prefix
پیشوند مطلب
clipped speech
حذف مطلب
root of the matter
اصل مطلب
precis
چکیده مطلب
matters
مطلب چیز
subjects
مطلب زیرموضوع
subjecting
مطلب زیرموضوع
issue
صدور مطلب
subjected
مطلب زیرموضوع
principal
مطلب مهم
gist
مطلب عمده
subject
مطلب زیرموضوع
principals
مطلب مهم
subject matter
مطلب موضوع
issued
صدور مطلب
matter
مطلب چیز
mattering
مطلب چیز
press releases
مطلب مطبوعاتی
press release
مطلب مطبوعاتی
issues
صدور مطلب
lowdown
<idiom>
لپ مطلب ،حقیقت موضوع
that is not the case
مطلب چنین نیست
the matter is perplexed
مطلب پیچیده است
there was no secrecy about it
مطلب پوشیده ای نبود
to overleap oneself
از مطلب پرت شدن
Lets pass on (proceed) to the main issue.
برویم سر مطلب اصلی
under pledge of secrecy
با قول کتمان مطلب
The crux of the matter . The quintessence.
جان کلام ( مطلب )
Lets get to the point.
بپردازیم به اصل مطلب
round about
دور سر گرداندن مطلب
repeating label
برچسب یا مطلب مکرر
comprehension test
ازمون فهم مطلب
hugger mugger
تنهایی مطلب محرمانه
hit the bull's-eye
<idiom>
به اصل مطلب رسیدن
cliff-hangers
مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger
مطلب یا داستان جالب
cliff hanger
مطلب یا داستان جالب
the matter was kept private
مطلب را پوشیده نگاه داشتند
to go into the matter
به این مطلب رسیدگی کردن
the matter itself
[the situation itself ]
[ the thing itself]
این مطلب بخودی خود
circumgyration
دورزدن درسخن دورسرگرداندن مطلب
the point is
اصل مطلب این است
To wonder from the main topic.
از مطلب اصلی دور افتادن
contraposition
قلب مطلب بطریق منفی
for brevity's sake
از بهر کوتاه کردن مطلب
item of the agenda
اصل مطلب فهرست برنامه
point of the agenda
اصل مطلب فهرست برنامه
you must have know this
حتما` این مطلب را شمامیدانستید
overtype mode
حالت تایپ روی مطلب
typeover mode
حالت تایپ روی مطلب
the face remains
مطلب همانست که هست فرق نمیکند
you must know this
شما باید این مطلب را بدانید
slurred
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slur
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
slurring
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
diction
عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
slurs
لکه بدنامی مطلب را نادیده گرفتن وردشدن
plate proof
نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
doodad
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
doodads
مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
to get down to the nitty-gritty
[to get down to brass tacks]
<idiom>
فوری به اصل مطلب رسیدن
[اصطلاح روزمره]
We shall look into the matter in due ( good ) time .
درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
I wI'll not comment on this issue.
درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
paragraphist
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
May be I can interest you in this issue .
شاید بتوانم علاقه شما را به این مطلب جلب نمایم
catastasis
بخش سوم داستانهای باستانی که اوج مطلب دران بود
he rode me off on a side issue
نکته فرعی پیش اورده مراازاصل مطلب پرت کرد
palinode
قطعه شعر یا سرودی که مطلب شعر یا سرود قبلی راانکار کند
what matters is that ...
اصل مطلب
[چیزی که مهم است]
این است که ...
learning curve
منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
declaratory statute
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
demarche
بعمل می اورد . به این معنی که فرستاده ویژهای برای مذاکره درباره مطلب مورد نظر و تقدیم مدارک کتبی به ان کشور نزد وزیرامور خارجه ان می فرستد
typeover
توانایی یک چاپگر تماسی درضربه زدن بیش از یکبار به کاراکتر و در نتیجه ایجاد اثردرشت و برجستهای از ان روی نسخه چاپی تایپ روی مطلب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com