English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (2 milliseconds)
English Persian
India هندوستان
Other Matches
Indo- هندوستان و ...
Indo- پیشوند هندوستان
indo aryan به زبانهای اریایی و هندوستان
Bidonville [نوعی کلبه در کلکته هندوستان]
Indian rug قالی یا قالیچه مربوط به هندوستان
He has relapsed into his old ways. فیلش یاد هندوستان کرده
rupee واحد پول نقره هندوستان
rupees واحد پول نقره هندوستان
Goa ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
overland route راه سفر به هندوستان از دریای مدیترانه
The elephant has remembered India. <proverb> فیلش یاد هندوستان کرده است .
koh i noor کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
goat hair موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
congress party (indian national congress حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com