Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (8 milliseconds)
English
Persian
potboiler
هنرمند یا کار هنری مبتذل
Other Matches
potboil
برای امرار معاش نویسندگی یاکارهای هنری مبتذل کردن
virtuosos
هنرمند
craftsman
هنرمند
craftsmen
هنرمند
handicraftsman
هنرمند
artificer
هنرمند
handicraft
هنرمند
artists
هنرمند
artist
هنرمند
virtuoso
هنرمند
virtuosi
هنرمند
fine art
آثار هنری نمایشگاه آثار هنری
artistic
مانندهنرپیشه و هنرمند
romanticist
هنرمند رومانتیک
computer artist
هنرمند کامپیوتر
artist
نقاش و هنرمند موسیقیدان
artists
نقاش و هنرمند موسیقیدان
platitudinous
مبتذل
tatty
مبتذل
platitudinarian
مبتذل
exoterical
مبتذل
stale
مبتذل
copybook
مبتذل
well worn
مبتذل
well-worn
مبتذل
hackneyed
مبتذل
hach
مبتذل
trity
مبتذل
trite
مبتذل
trivial
مبتذل
vulgar
مبتذل
prosaism
مبتذل نویسی
trivialism
چیز مبتذل
cliche
کلمه مبتذل
hach
مبتذل کردن
banal
مبتذل معمولی
commonplace
معمولی مبتذل
everyday
معمولی مبتذل
stale
مبتذل کردن
humdrum
ملالت مبتذل
truistic
بدیهی مبتذل
tags
گفته مبتذل
trivializes
مبتذل کردن
tag
مثال مبتذل
tag
گفته مبتذل
trivialized
مبتذل کردن
trivialize
مبتذل کردن
trivializing
مبتذل کردن
tags
مثال مبتذل
trivialised
مبتذل کردن
trivialising
مبتذل کردن
trivialises
مبتذل کردن
pedestrian
وابسته به پیاده روی مبتذل
pedestrians
وابسته به پیاده روی مبتذل
hackney
مبتذل کردن زیاداستعمال شده
bromides
نمک الی یامعدنی اسید هیدروبرمیک افهار یا بیان مبتذل
bromide
نمک الی یامعدنی اسید هیدروبرمیک افهار یا بیان مبتذل
artlessness
بی هنری
henry
هنری
artistical
هنری
worked
اثارادبی یا هنری
chujjah
به سبک هنری
artistic sense
ذوق هنری
connoisseur
منتقد هنری
athenaeum
مدرسهء هنری
studio
کارگاه هنری
artist's workshop studio
کارگاه هنری
henry the f.
هنری یکم
studios
کارگاه هنری
inartistic
غیر هنری
mh
میلی هنری
millihenry
میلی هنری
mongram
امضای هنری
chiyjah
به سبک هنری
compositions
ترکیب هنری
composition
ترکیب هنری
henry the f.
هنری اول
work of art
کار هنری
works of art
کار هنری
chiyjah
معماری هنری
chujjah
معماری هنری
artistic aptitude
استعداد هنری
work
اثارادبی یا هنری
atelier
کارگاه هنری
objets d'art
چیز هنری
atheneum
مدرسهء هنری
objet d'art
چیز هنری
prolusion
اثر هنری مقدماتی
artistically
بطور هنرمندانه یا هنری
piracy
دزدی هنری یاادبی
fine art
هر مهارت هنری وفریف
idealism
سبک هنری خیالی
Art Nouveau
مکتب هنری آرنوو
chef d'oeuvre
شاهکار ادبی یا هنری
masterstrokes
نازک کاری هنری
masterstroke
نازک کاری هنری
chefs-d'oeuvre
شاهکار ادبی یا هنری
ballets
رقص ورزشی و هنری
composition
سرایش قطعه هنری
romanticism
مکتب هنری رومانتیک
ballet
رقص ورزشی و هنری
chef-d'oeuvre
شاهکار ادبی یا هنری
compositions
سرایش قطعه هنری
tp perfect oneself in an art
در هنری سرامد یا کامل شدن
cubist
وابسته به مکتب هنری کوبیسم
meier art judgement test
ازمون قضاوت هنری مایر
blazonry
نمایش و جلوه هنری پرشکوه
bric-a-brac
[اشیا عتیقه و هنری کوچک]
magnum opus
مهمترین اثر ادبی یا هنری
inartistic
فاقد اصول هنری بی هنر
cubistic
وابسته به مکتب هنری کوبیسم
gallery
نقب اصلی نمایشگاه هنری
epigone
مقلد اثار ادبی و هنری
galleries
نقب اصلی نمایشگاه هنری
vandalizes
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizing
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
Impressionism
سبک هنری امپرسیونیسم یاتئوری هیوم
vandalised
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
virtuosos
خوش قریحه دارای ذوق هنری
virtuoso
خوش قریحه دارای ذوق هنری
cognoscente
متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
virtuosi
خوش قریحه دارای ذوق هنری
plagiary
سارق اثار ادبی و هنری دیگران
postimpressionism
سبک هنری تجسم عین منافر
schmalz
موسیقی یااثر هنری خیال انگیزورویایی
vandalized
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
rococo
سبک هنری قرن 81 میلادی عجیب و غریب
sgraffito
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
outside art
[هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
eroticism
تحریک احساسات شهوانی بوسیله تخیل ویابوسایل هنری
dramatics
کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
High Renaissance
[سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
Memling motif
طرح گل مملینگ
[این طرح الهام گرفته شده از آثار هنرمند بلژیکی قرن پانزدهم میلادی، هانس مملینگ است که در فرش های آن ناحیه به چشم می خورد.]
vulgarize
پست کردن مبتذل کردن
bureaus
ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
bureau
ادارهای که داده را از حالت برنامه DTP یا رسم ذخیره شده روی دیسک به صورت کارهای هنری تبدیل میکند
civil censorship
سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
dragon style
[سبک دراگون که سبک هنری وایکینگ های اسکاندیناوی بوده است.]
flatbed
وسیلهای با شیشه مسط ح که کار هنری روی آن قرار می گیرد نوک اسکن زیر شیشه حرکت میکند و تصویر را به فایل گرافیکی تبدیل میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com