Dictiornary-Farsi | هنرهای فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
minor arts	هنرهای فرعی


Other Matches

craft reimbursable supply	اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
fine arts	هنرهای زیبا
Ecole des Beaux-Arts	هنرهای مستظرفه
visual arts	هنرهای بصری
visual arts	هنرهای دیدنی
imitative arts	هنرهای تقلیدی
graphic arts	هنرهای زیبا
performing arts	هنرهای نمایشی
beaux arts	هنرهای مستظرفه
beaux arts	هنرهای زیبا
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
conservatories	هنرستان هنرهای زیبا
greenhouse	هنرستان هنرهای زیبا
conservatoire	اموزشگاه هنرهای زیبا
arts and crafts	هنرهای تجسمی و دستی
performing	وابسته به هنرهای نمایشی
conservatory	هنرستان هنرهای زیبا
craftshop	کارگاه هنرهای دستی تفریحی
manual training	دوره اموزش هنرهای دستی
the nine	نه تن الهه شعر و هنرهای زیبا
polytechnic	وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnics	وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
polytechnical	وابسته بتدریس هنرهای فنی مختلف
aestheticism	زیبایی پرستی علاقمندی به هنرهای زیبا
femme-fleur	[طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
macdraw	معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
fall-out [side effect]	اثر فرعی
incidents	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
extrinsic	فرعی
second class	فرعی
half deck	پل فرعی
minor	فرعی
inferiors	فرعی
incident	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
subsidiaries	فرعی
subsidiary	فرعی
by-effect	اثر فرعی
byeffect	اثر فرعی
branch lines	خط فرعی
branch line	خط فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
sub dam	سد فرعی
adjunct	فرعی
succursal	فرعی
accessory	فرعی
by	فرعی
lateral	فرعی
min	فرعی
inferior	فرعی
subalterns	فرعی
derivative	فرعی
petty	فرعی
subaltern	فرعی
secondary	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
ancillary	فرعی
adjuncts	فرعی
accessorial	فرعی
derivatives	فرعی
diverticulum	جاده فرعی
dixings	ارایشهای فرعی
incidentals	اقلام فرعی
incidental effect	اثر فرعی
extension	شماره فرعی
floor jack	اهرم فرعی
intercardinal points	جهات فرعی
extension telephone	تلفن فرعی
dog leg	شاخه فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
lay shaft	میله فرعی
intercardinal headings	جهات فرعی
derived units	احاد فرعی
spur track	جاده فرعی
by path	جاده فرعی
sub network	شبکه فرعی
by pass	گذرگاه فرعی
by pass	لوله فرعی
by lane	کوچه فرعی
bye election	انتخابات فرعی
by election	انتخابات فرعی
bracteole	برگچه فرعی
borrowed light	نورگیر فرعی
blessed folder	مخزن فرعی
bayou	نهرکوچک یا فرعی
by product	فراورده فرعی
by product	محصول فرعی
by product	نتیجه فرعی
derived units	واحدهای فرعی
secondary unit	واحد فرعی
derived unit	واحد فرعی
daughter chain	زنجیر فرعی
cotype	نوعی فرعی
coproduct	محصول فرعی
consequent pole	قطب فرعی
colonnette	ستون فرعی
byroad	جاده فرعی
byname	اسم فرعی
by work	کار فرعی
by way	راه فرعی
by product material	فراورده فرعی
bypath	جاده فرعی
substation	ایستگاه فرعی
suborder	راسته فرعی
submenu	منوی فرعی
subspace	فضای فرعی
subinterval	فاصله فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
subgenus	تیره فرعی
subgenus	جنس فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
subfamily	تیره فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subclass	شعبه فرعی
substrate	شکل فرعی
DIVERSION	راه فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
byways	راه فرعی
byway	راه فرعی
underplot	داستان فرعی
token money	پول فرعی
tine	شاخ فرعی
annexe	ساختمان فرعی
sugroup	دسته فرعی
subclass	طبقه فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
sub station	پست فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
second fiddle	شخص فرعی
rootlet	ریشه فرعی
retort tar	قطران فرعی
radicle	فرعی نازک
quadrantal points	جهات فرعی
pseudocarp	میوه فرعی
probative	حقایق فرعی
municipal road	راه فرعی
minor league	لیگ فرعی
minor elements	عناصر فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
stop street	خیابان فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
sideway	فرعی از پهلو
sidepiece	چیز فرعی
side show	موضوع فرعی
side show	نمایش فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side effects	اثرات فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
lay-shaft	میله فرعی
side dish	غذاهای فرعی
link road	راه فرعی
backway	جاده فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
by-product	محصول فرعی
adjuncts	صفت فرعی
adjunct	صفت فرعی
subsections	قسمت فرعی
subsection	قسمت فرعی
by-products	محصول فرعی
subcultures	کشت فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
overtone	صدای فرعی
subcultures	فرهنگ فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
corollary	نتیجه فرعی
corollaries	نتیجه فرعی
accessory	دعوای فرعی
subsidiary	متمم فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
bypasses	مسیر فرعی
accessory	لوازم فرعی
bypassed	مسیر فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
bypass	مسیر فرعی
side-effect	اثر فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
side effect	اثر فرعی
extensions	تلفن فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
subdivision	بخش فرعی
subdivisions	بخش فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
annex	شعبه فرعی
annexes	شعبه فرعی