Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
English
Persian
player
هنرپیشه بازیکن ورزشی
Other Matches
sportscasts
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscasters
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscaster
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
sportscast
برنامههای ورزشی رادیو وتلویزیون گوینده برنامه ورزشی
stymie
توپ گلف یک بازیکن در جلو توپ بازیکن دیگر
stymied
توپ گلف یک بازیکن در جلو توپ بازیکن دیگر
stymieing
توپ گلف یک بازیکن در جلو توپ بازیکن دیگر
stymies
توپ گلف یک بازیکن در جلو توپ بازیکن دیگر
round robin (tournament or contest)
<idiom>
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
gamesters
بازیکن ها
player
بازیکن
gamers
بازیکن ها
spielers
بازیکن ها
player
بازیکن
gamester
بازیکن
gamer
بازیکن
players
بازیکن ها
spieler
بازیکن
halfback
میان بازیکن
halfback
بازیکن میانه
linksman
گلف بازیکن
linemen
بازیکن خط جلو
lineman
بازیکن خط جلو
cf
بازیکن مرکز
seeded
بازیکن سابقه دار
quarterback
بازیکن خط حمله کارفرمایی کردن
quarterbacks
بازیکن خط حمله کارفرمایی کردن
actors
هنرپیشه
actor
هنرپیشه
thespian
هنرپیشه
thespians
هنرپیشه
singleton
ورقی که در دست بازیکن نظیری ندارد
shortstop
موقعیت بازیکن مدافع در داخل میدان
scene stealer
هنرپیشه خودنما
premiere
هنرپیشه برجسته
premiered
هنرپیشه برجسته
premieres
هنرپیشه برجسته
premiering
هنرپیشه برجسته
playact
هنرپیشه شدن
artists
هنرپیشه صنعتگر
artist
هنرپیشه صنعتگر
craftsman
هنرپیشه صنعت گر
craftsmen
هنرپیشه صنعت گر
premier
هنرپیشه برجسته
an aspiring actress
هنرپیشه ای
[زن]
نامجو
premiers
هنرپیشه برجسته
fielder
بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
prima ballerinas
هنرپیشه اول بالت
auditions
ازمایش هنرپیشه سامعه
stand-ins
جانشین هنرپیشه شدن
auditioning
ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioned
ازمایش هنرپیشه سامعه
prima ballerina
هنرپیشه اول بالت
audition
ازمایش هنرپیشه سامعه
mimer
هنرپیشه مقلد وکمیک
stand in
جانشین هنرپیشه شدن
stand-in
جانشین هنرپیشه شدن
comedian
هنرپیشه نمایشهای خنده دار
tiring house
محل تعویض لباس هنرپیشه
tiring room
محل تعویض لباس هنرپیشه
comedians
هنرپیشه نمایشهای خنده دار
losing game
بازی که باخت ان حتمی مینماید و خلق بازیکن را تنگ میکند
mummer
هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
leading man
هنرپیشه مرد اول نمایش یافیلم سینمایی
following my lead
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
third base
موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
gymnastical
ورزشی
agonistic
ورزشی
sports medicine
طب ورزشی
sporty
ورزشی
athletic
ورزشی
character actor
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
sports facility
تاسیسات ورزشی
physical exercise
تمرین ورزشی
sweetsuit
عرقگیر ورزشی
sport skill
مهارت ورزشی
wheeling
اتحادیه ورزشی
calendars
تقویم ورزشی
wheels
اتحادیه ورزشی
wheel
اتحادیه ورزشی
gymnasiums
مجموعه ورزشی
gymnasium
مجموعه ورزشی
hot-air balloon
بالن ورزشی
jerseys
پیراهن ورزشی
game
مسابقههای ورزشی
sweets
عرقگیر ورزشی
jersey
پیراهن ورزشی
hot-air balloons
بالن ورزشی
calendar
تقویم ورزشی
hot air balloon
بالن ورزشی
aerostat
بالون ورزشی
club sport
باشگاه ورزشی
coliseum
استادیوم ورزشی
color
تفسیر ورزشی
dumbbell
اسباب ورزشی
dumbbells
اسباب ورزشی
athletic trainer
پزشکیار ورزشی
indian club
میل ورزشی
ballet
رقص ورزشی و هنری
gymkhanas
ورزشگاه باشگاه ورزشی
host
تهیه تسهیلات ورزشی
ballets
رقص ورزشی و هنری
hosts
تهیه تسهیلات ورزشی
launch
قایق ورزشی و صیادی
gymkhana
ورزشگاه باشگاه ورزشی
hosting
تهیه تسهیلات ورزشی
country club
باشگاه ورزشی وتفریحی
hosted
تهیه تسهیلات ورزشی
launching
قایق ورزشی و صیادی
country clubs
باشگاه ورزشی وتفریحی
launched
قایق ورزشی و صیادی
athletic training room
اطاق پزشکی- ورزشی
sport skill pattern
الگوی مهارت ورزشی
launches
قایق ورزشی و صیادی
sportswriter
وقایع نگار ورزشی
leagues
هم پیمان شدن گروه ورزشی
sport shirt
پیراهن یقه باز ورزشی
sportive
سرگرم تفریح وورزش ورزشی
coaches
رهبری عملیات ورزشی را کردن
marathons
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
marathon
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
cleat
میخ ته کفشهای ورزشی گوه
coach
رهبری عملیات ورزشی را کردن
league
هم پیمان شدن گروه ورزشی
coached
رهبری عملیات ورزشی را کردن
spikes
یک جفت کفش ورزشی میخ دار
to show somebody up
[in a competition]
از کسی جلو زدن
[در مسابقه ورزشی]
to show somebody up
[in a competition]
کسی را شکست دادن
[در مسابقه ورزشی]
featuring
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
featured
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
feature
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
features
مهمترین قسمت برنامه ورزشی روز
jayvee
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
pythiad
دوره چهار ساله جشنهای ورزشی " پیتین "
wrong-foot
باعث بر هم خوردن تعادل حریف در یک بازی ورزشی شدن.
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
blazer
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
blazers
نوعی کت پشمی یاابریشمی ورزشی ژاکت مخصوص ورزش
bloomer
شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
minor league
دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
tailgate party
[American E]
پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی
[در آمریکا]
Ivy League
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
bleacher
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
understudy
هنرپیشه علی البدل شدن عضو علی البدل
understudies
هنرپیشه علی البدل شدن عضو علی البدل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com