Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
comedian
هنرپیشه نمایشهای خنده دار
comedians
هنرپیشه نمایشهای خنده دار
Other Matches
comedians
نوینسده نمایشهای خنده دار
comedist
نویسنده نمایشهای خنده دار
comedian
نوینسده نمایشهای خنده دار
comediennes
زنی که در نمایشهای خنده اور بازی میکند
comedienne
زنی که در نمایشهای خنده اور بازی میکند
tragedian
نویسنده یا بازیگر نمایشهای تراژدی ومحزون
soap operas
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
soap opera
نمایشهای تلویزیونی یارادیویی پر احساسات وکم ارزش
repertoire
فهرست نمایشهای اماده برای نمایش دادن
sportiveŠetc
خنده کن خنده وبازی کن
thespians
هنرپیشه
thespian
هنرپیشه
actor
هنرپیشه
actors
هنرپیشه
stair stepping
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
playact
هنرپیشه شدن
premieres
هنرپیشه برجسته
premiered
هنرپیشه برجسته
premiere
هنرپیشه برجسته
artists
هنرپیشه صنعتگر
artist
هنرپیشه صنعتگر
premier
هنرپیشه برجسته
craftsman
هنرپیشه صنعت گر
an aspiring actress
هنرپیشه ای
[زن]
نامجو
premiers
هنرپیشه برجسته
craftsmen
هنرپیشه صنعت گر
scene stealer
هنرپیشه خودنما
premiering
هنرپیشه برجسته
stand-ins
جانشین هنرپیشه شدن
audition
ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioned
ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioning
ازمایش هنرپیشه سامعه
auditions
ازمایش هنرپیشه سامعه
stand-in
جانشین هنرپیشه شدن
mimer
هنرپیشه مقلد وکمیک
stand in
جانشین هنرپیشه شدن
prima ballerina
هنرپیشه اول بالت
prima ballerinas
هنرپیشه اول بالت
player
هنرپیشه بازیکن ورزشی
tiring house
محل تعویض لباس هنرپیشه
tiring room
محل تعویض لباس هنرپیشه
kentish fire
محلهای پی درپی وجمعی نمایشهای پی درپی وگروهی
mummer
هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
leading man
هنرپیشه مرد اول نمایش یافیلم سینمایی
character actor
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
laughing
خنده
laughed
خنده
laugh
خنده
laughs
خنده
laughter
خنده
belly laugh
خنده از ته دل
irrision
خنده
laughing stock
مایهی خنده
A forced laugh.
خنده زورکی
funniest
خنده دار
tricksy
بازی کن خنده کن خنده و بازی کن
laughing
خنده اور
funnier
خنده دار
crack up
<idiom>
از خنده ترکیدن
grin
خنده نیشی
grinned
خنده نیشی
grinning
خنده نیشی
grins
خنده نیشی
To burst with laughter.
از خنده غش کردن
humorous
خنده اور
funny
خنده دار
risible
خنده اور
nicker
خنده کردن
ridiculous
خنده دار
laughter is infectious
خنده مسری
laughingstock
مایه خنده
risibility
خنده داربودن
risible faculty
استعداد خنده
laugh away
با خنده گذراندن
sarcasm
زهر خنده
irrision
خنده استهزایی
laugh down
با خنده از رو بردن
serio comic
هم خنده دار
fleer
خنده نیشدار
to laugh away
با خنده گذراندن
laugher
خنده کننده
boisterous laughter
خنده بلند
farcical
خنده اور
laughed
صدای خنده
sniggers
خنده استهزاامیز
titter
خنده تو دزدیده
tittering
خنده تو دزدیده
titters
خنده تو دزدیده
hilarious
خنده دار
tittered
خنده تو دزدیده
queerer
خل خنده دار
sniggering
خنده استهزاامیز
sniggered
خنده استهزاامیز
snigger
خنده استهزاامیز
laughs
صدای خنده
howler
خنده اور
laugh
صدای خنده
howlers
خنده اور
droll
خنده اور
queer
خل خنده دار
queerest
خل خنده دار
lusory
بازی کن خنده کن
comic
خنده دار
comics
خنده دار
gaff
خنده بلند
ludicrous
خنده اور
playfully
با خنده و بازی
laughable
خنده دار
to roar with laughter
<idiom>
از خنده روده بر شدن
mime
نمایش خنده اور
to be convulsed with laughter
از خنده بخود پیچیدن
mimed
نمایش خنده اور
ridiculousness
خنده اور بودن
rediculously
بطور خنده اور
raise a laugh
خنده راه انداختن
mimes
نمایش خنده اور
to burst in to a laugh
زیر خنده زدن
hysterically
بسیار خنده دار
to set in a roar
از خنده روده برکردن
miming
نمایش خنده اور
to laugh down
با خنده خاموش کردن
to laugh away
با خنده واستهزا کردن
to force a smile
خنده زورکی کردن
laughing gas
گاز خنده اور
funnily
چنانکه خنده اورد
to split one's sides
از خنده روده برشدن
to be on the grin
خنده نیشی کردن
hysterical
بسیار خنده دار
sidesplitting
روده براز خنده
opera comique
نمایش خنده اور
laughter
صدای خنده بلند
farce
نمایش خنده اور
comic opera
نمایش خنده دار
laughably
بطور خنده دار
comedy
نمایش خنده دار
giggle
با خنده افهار داشتن
cachinnate
در خنده افراط کردن
gig
شوخی خنده دار
funny
خنده اور عجیب
funniest
خنده اور عجیب
comedies
نمایش خنده دار
gigs
شوخی خنده دار
funnier
خنده اور عجیب
sardonically
وابسته به زهر خنده
sardonic
وابسته به زهر خنده
farces
نمایش خنده اور
derision
مایه خنده وتمسخر
ridiculously
بطور خنده اور
it provokes laughter
باعث خنده است
laugh off
با خنده دور کردن
keep a straight face
از خنده خودداری کردن
laughter is infectious
خنده همه را می گیرد
giggling
با خنده افهار داشتن
giggled
با خنده افهار داشتن
it provokes laughter
خنده اور است
nitrogen monoxide
گاز خنده اور
giggles
با خنده افهار داشتن
waggishly
بذله گو خنده دار
intempestive laughter
خنده بیجا یا نا بهنگام
nitrous oxide
گاز خنده اور
waggish
بذله گو خنده دار
break into a laugh
زیر خنده زدن
To burst into tears (laughter).
زیر گریه ( خنده ) زدن
simperer
خنده کننده بدون دلیل
seriocomic
هم جدی وهم خنده دار
man is a risible creature
انسان مخلوقی است خنده کن
comedietta
نمایش کوتاه خنده دار
horselaugh
خنده بلند وپر سر وصدا
to laugh off
با خنده و شوخی از سر خودرفع کردن
to over a subject
موضوعی را با خنده بحث کردن
fantastico
ادم خیالی و خنده اور
belly laughs
هر چیزی که موجب خنده شود
belly laugh
هر چیزی که موجب خنده شود
simpers
خنده زورکی کردن پوزخند زدن
bring the house down
<idiom>
باعث خنده زیاد دربین تماشاچیان
simpered
خنده زورکی کردن پوزخند زدن
simper
خنده زورکی کردن پوزخند زدن
simpering
خنده زورکی کردن پوزخند زدن
afterpiece
نمایش کوتاه خنده دارپس ازنمایش بزرگ
gag
شیرین کاری قصه یا عمل خنده اور
it is ridiculously small
بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
gags
شیرین کاری قصه یا عمل خنده اور
gagging
شیرین کاری قصه یا عمل خنده اور
gagged
شیرین کاری قصه یا عمل خنده اور
slapstick
نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
opera bouffe
اپرای خنده دار که تا اندازهای مسخره امیز باشد
understudy
هنرپیشه علی البدل شدن عضو علی البدل
understudies
هنرپیشه علی البدل شدن عضو علی البدل
hysterics
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
weeping succeeds laughter
گریه پس ازخنده می اید از پی خنده گریه است
smiley
فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
hee-haw
قاه قاه خنده عرعرکردن
hee-haws
قاه قاه خنده عرعرکردن
cachinnation
قاه قاه خنده
laughter
قاه قاه خنده
boisterous laughter
قاه قاه خنده
haw haw
قاه قاه خنده
horselaugh
قاه قاه خنده
hee haw
قاه قاه خنده هر هر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com