English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (8 milliseconds)
English Persian
How can you ask? هنوز نمی دانی؟
Other Matches
dustbin اشغال دانی زباله دانی
dustbins اشغال دانی زباله دانی
There's more to come. <idiom> هنوز تموم نشده. [هنوز ادامه داره]
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
The football players are warming up before the game ( match) . هنوز درگرما گرم موضوع است ( کاملا" متوجه نیست ؟ هنوز گرم است )
dog-house سگ دانی
doghouse سگ دانی
prescience پیش دانی
tactics جنگ دانی
preciosity اداب دانی
polyhistor بسیار دانی
illegutimation ناروا دانی
clairvoyance غیب دانی
pigpens خوک دانی
pigsties خوک دانی
pigsty خوک دانی
pigpen خوک دانی
decorum اداب دانی
Do you know at all that … Do you realize that … هیچ می دانی که ...
gratitude قدر دانی سپاسگزاری
presciently از روی غیب دانی
ominscience همه چیز دانی
pansophism همه چیز دانی
It is your concern and yours alone. It is entirely up to you. خودت می دانی وخودت ( خوددانی وخود )
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise <proverb> از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
as yet هنوز
not yet <adv.> نه هنوز
not yet <adv.> هنوز نه
yet هنوز
stiller هنوز
stillest هنوز
still هنوز
stills هنوز
nevertheless هنوز
however هنوز
i am yet to learnt من هنوز نمیدانم
I don't know yet. من هنوز نمیدانم.
unborn هنوز فاهرنشده
Nobody has come yet . هیچکس هنوز نیامده
It is not known yet . It is not settled yet . هنوز معلوم نیست
There is yet time. هنوز وقت هست.
his palce is still open جای او هنوز خالی
is he still single? ایا هنوز تک است
callow جوجهای که هنوز پردرنیاورده
we are still above ground هنوز زنده ایم
Having hardly arrived you want to. . . هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
The letter hasnt arrived yet. نامه هنوز نرسیده است
wort گیاه خیسانده که هنوز تخمیرنشده
The ice-cream has not set yet. بستنی هنوز سفت نشده
there is little in it هنوز نمتوان گفت که خواهدبرد
the battle still rages جنگ هنوز شدت دارد
He cant count yet. هنوز شمردن بلد نیست
preadolescent شخصیکه هنوز به بلوغ نرسیده
it remains to be proved هنوز ثابت نشده است
shouldered سمت موجی که هنوز نشکسته
novillero گاوبازی که هنوز برنده نشده
maidens اسبی که هنوز برنده نشده
maiden اسبی که هنوز برنده نشده
shoulders سمت موجی که هنوز نشکسته
Since you are not ready ... چونکه هنوز آماده نیستی...
As you are not ready ... چونکه هنوز آماده نیستی...
shouldering سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulder سمت موجی که هنوز نشکسته
Are you still on the line? هنوز پشت تلفن هستی؟
He is stI'll wet behind the ears. هنوز دهانش بوی شیر می دهد
There's more to come. <idiom> باز هم هست. [هنوز ادامه داره]
Presumably she hasnt arrived yet . از قرار معلوم هنوز واردنشده است
built into که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
There has as yet been no confirmation. تا حالا هنوز هیچ تأییدی نیست.
My departure time is not determined yet . وقت حرکت من هنوز مشخص نیست.
generation توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generations توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
landsman ملوان ساده که هنوز درجهای نگرفته
see if he is still there به بیند او هنوز انجا است یانه
fail سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
not out توپزنی که هنوز اخراج نشده اعلام خطا
failed سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
The project is not fully developed yet. این طرح هنوز پخته وآماده نیست
yhis port is not yet peopled این بندر هنوز اباد نشده است
Befor I knew it , the hotel bI'll was sent . هنوز هیچه نشده صورتحساب هتل را فرستادند
fails سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
There is still time before I go. هنوز وقت هست تا اینکه من راه بیفتم.
My tea is not cool enough to drink. چائی ام بقدر کافی هنوز سرد نشده
I have not played my trump ( winning ) card . ورق برنده را هنوز رو نکره ام ( بازی نکردم )
The regulations are stI'll in force ( effect ) . این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
elimination بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
He has been a beggar for a hundred years; yet he d. <proverb> صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
I'm still not quite sure how good you are. من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Do you still remember how poor we were? آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
Are you still around? هنوز هستی ؟ [مانند پشت تلفن یا درچت اینترنت]
merge ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
merges ترکیب دو فایل داده که هنوز ترتیب خود را دارند
galley proof نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
accrued interest بهره ای که عاید شده ولی هنوز پرداخت نشده است
softest که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
He poked the mouse with his finger to see if it was still alive. او [مرد] با انگشتش موش را سیخونک زد تا ببیند که آیا هنوز زنده بود یا نه.
greasy wool پشم چرب [پشمی که هنوز شسته نشده و آماده ریسندگی نیست.]
softer که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
soft که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
plene administrative preter دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
opens نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
Thinking of it still gives me a pang. [Colloquial] هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
opened نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
open نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
deferred expense هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
sliver فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
audit بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audits بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
auditing بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
selectable نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
upward compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
upwards compatible طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
seconds که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
cartridge کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
cartridges کارتریج ROM که روی چاپگر نصب میشود تا فاهر هر چاپ بهتری داشته باشد ولی هنوز نسبت به سایر خصوصیات محدود است
shell out خارج شدن به سیستم عامل وقتی که برنامه اصلی هنوز در حافظه است , پس کاربر به برنامه برمی گردد
dark fibre فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
dark fiber فیبر نوری که سیگنالی ندارد. مربوط به کابل فیبرنوری که نصب شده است ولی هنوز استفاده نشده است
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
Netscape Navigator یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
available cash موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
i had scarely arrived تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
Safavid period دوران صفویه [اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com