English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
bomber هواپیمای بمباران
bombers هواپیمای بمباران
Other Matches
laydown bombing بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
pattern bombing بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
loft bombing بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
lead aircraft هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
air picket هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
droning خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
towing به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
drones خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droned خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
dive bomber هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
auto cat هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
bogeys تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
notional aircraft هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
flying crane هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
fighters هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
escort aircraft هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
fighter هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
air scout هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
hostile track تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
bombing بمباران
an air raid بمباران
bombardment بمباران
bombardments بمباران
mass bombing بمباران زیاد
mass bombing بمباران یکجا
carpet bombing بمباران منطقهای
bombed out بمباران کردن
electron bombardment بمباران الکترونی
bomb بمباران کردن
neutron bombardment بمباران نوترونی
air raid بمباران هوایی
air raids بمباران هوایی
bombed بمباران کردن
deliver a series of blows بمباران حریف
bombard بمباران کردن
electron bombbardment بمباران الکتریکی
bombarded بمباران کردن
bombing height ارتفاع بمباران
bombarding بمباران کردن
bombs بمباران کردن
bombards بمباران کردن
area bombing بمباران منطقهای
A-bombs بمباران اتمی کردن
dwell at تا دستورثانوی بمباران کردن
bombardment photography عکاسی از بمباران هوایی
blind bombing zone منطقه بمباران محدود
atomization عمل بمباران اتمی
A-bomb بمباران اتمی کردن
dive bombing بمباران کردن در حالت شیرجه
target chart نقشه هدفهای بمباران هوایی
shellproof محفوظ در برابر بمباران وگلوله باران
bomb alarm system سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
shuttle bombing بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
carpet bombing توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
forlorn hope دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
toss bombing نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
over the shoulder bombing نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
volleying پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleys پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleyed پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volley پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
attack plane هواپیمای تک
c a هواپیمای سی 5 ا
floatplane هواپیمای اب
jet airplane هواپیمای جت
tailless aircraft هواپیمای بی دم
bombards بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarded بمباران کردن گلوله باران کردن
bombing بمباران کردن گلوله باران کردن
bombard بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarding بمباران کردن گلوله باران کردن
anti submarine هواپیمای ضد زیردریایی
assault aircraft هواپیمای هجومی
albatrose هواپیمای الباتروس
aircraft defective هواپیمای معیوب
sorties یک هواپیمای تک کننده
amphibian هواپیمای اب و خاکی
seaplane هواپیمای دریایی
seaplanes هواپیمای دریایی
passenger aircraft هواپیمای مسافربری
jetliner هواپیمای مسافربری
active aircraft هواپیمای فعال
administrative flight هواپیمای اداری
aerodyne هواپیمای موتوری
air ambulance هواپیمای امبولانس
airliner هواپیمای مسافربری
Airbuses هواپیمای ارباس
sailplane هواپیمای بی موتور
Canberra هواپیمای تاکتیکی ب- 75
cargo master هواپیمای کارگوماستر
cargo transport هواپیمای ترابری
monoplane هواپیمای یک باله
reconnaissance flight هواپیمای اکتشافی
quadruplane هواپیمای چهارباله
naval aircraft هواپیمای ناوپایه
large aircraft هواپیمای بزرگ
integrated aircraft هواپیمای یک پارچه
hydro aeroplane هواپیمای دریایی
small sircraft هواپیمای کوچک
starfighter هواپیمای جت استارفایتر
Airbus هواپیمای ارباس
passenger plane هواپیمای مسافربری
triplane هواپیمای سه باله
triphibious هواپیمای دریایی
triphibian هواپیمای دریایی
trimotor هواپیمای سه موتوره
tactical aircraft هواپیمای جنگی
battle plane هواپیمای جنگی
battleplane هواپیمای جنگی
warplane هواپیمای جنگی
sweep fighter هواپیمای اسکورت
flying boat هواپیمای ابی
sortie یک هواپیمای تک کننده
shadow هواپیمای یدک کش
phantoms هواپیمای فانتوم
fighter هواپیمای جنگنده
fighters هواپیمای جنگنده
phantom هواپیمای فانتوم
airliners هواپیمای مسافربری
shadowing هواپیمای یدک کش
interceptors هواپیمای رهگیر
biplane هواپیمای دوباله
beeps هواپیمای بی خلبان
shadowed هواپیمای یدک کش
shadows هواپیمای یدک کش
glider هواپیمای بی موتور
beep هواپیمای بی خلبان
beeped هواپیمای بی خلبان
beeping هواپیمای بی خلبان
light aircraft هواپیمای سبک
biplane هواپیمای دو باله
interceptor هواپیمای رهگیر
drone هواپیمای بی خلبان
floatplane هواپیمای دریایی
drones هواپیمای بی خلبان
gliders هواپیمای بی موتور
hydroplaning هواپیمای دریایی
hydroplanes هواپیمای دریایی
hydroplaned هواپیمای دریایی
hydroplane هواپیمای دریایی
droning هواپیمای بی خلبان
biplanes هواپیمای دو باله
biplanes هواپیمای دوباله
droned هواپیمای بی خلبان
chicks هواپیمای خودی
airliner هواپیمای مسافربری
gun bus هواپیمای توپ انداز
landing aircraft هواپیمای در حال فرود
flyable dud هواپیمای قابل پرواز
fighter interceptor هواپیمای جنگنده رهگیر
fixed wing هواپیمای بال ثابت
cut off attack تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
delta dart هواپیمای یک موتوره دلتادارت
lighter than air aircraft هواپیمای سبکتر از هوا
air-to-air از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
air to air از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
on the line هواپیمای اماده پرواز
heavier than air aircraft هواپیمای سنگین تر از هوا
chaser مفتش هواپیمای شکاری
fixed-wing هواپیمای بال ثابت
hulls بدنه یک هواپیمای دریایی
hull بدنه یک هواپیمای دریایی
headers سردسته هواپیمای شیرجه
unmanned aircraft هواپیمای بدون سرنشین
two seater اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
rotary wing هواپیمای بال گردان
rotor craft هواپیمای ملخ دار
soaring خلبانی هواپیمای بی موتور
sailplaner خلبان هواپیمای بی موتور
sailplaning راندن هواپیمای بی موتور
shipboard aircraft هواپیمای ناو پایه
triplane هواپیمای سه طبقه یا سه باله
chasers مفتش هواپیمای شکاری
torpedo plane هواپیمای اژدر افکن
turbojet هواپیمای جت توربین دار
header سردسته هواپیمای شیرجه
c 0 هواپیمای سی- 031 هرکولس
bombers هواپیمای بمب افکن
cargo master نوعی هواپیمای باری
all weather fighter هواپیمای همه هوایی
bomber هواپیمای بمب افکن
active aircraft هواپیمای درگیر در رزم
civil aircraft هواپیمای غیر نظامی
aerodyne هواپیمای سنگین تر از هوا
sorties هواپیمای اماده به پرواز
sortie هواپیمای اماده به پرواز
antisubmarine air escort هواپیمای پاسور هوایی ضدزیردریایی
jalopy اتومبیل یا هواپیمای کهنه واسقاط
jalopies اتومبیل یا هواپیمای کهنه واسقاط
turbojet engine موتور هواپیمای دارای توربین جت
droned هواپیمای کنترل از راه دور
variometer دستگاه فشارسنج هواپیمای بی موتور
seadrome محل فرود هواپیمای اب نشین
drones هواپیمای کنترل از راه دور
lightplane هواپیمای شخصی کوچک وسبک
turboprop هواپیمای دارای موتورتوربین دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com