Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
anti submarine
هواپیمای ضد زیردریایی
Search result with all words
orion
نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
Other Matches
submarine havens
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
lead aircraft
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
air picket
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
conventional submarine
زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
towing
به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
droned
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones
خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
dive bomber
هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
auto cat
هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
bogies
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogey
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys
تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
antisubmarine screen
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
escort aircraft
هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
fighters
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
notional aircraft
هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
fighter
هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
flying crane
هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
air scout
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
hostile track
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
antisubmarine
ضد زیردریایی
submarine boat
زیردریایی
lifeguard submarine
زیردریایی نجات
sqid
خمپاره ضد زیردریایی
silent running
سکوت زیردریایی
sills
پشته زیردریایی
killer submarine
زیردریایی شکاری
albacore
نوعی زیردریایی
albacore
زیردریایی الباکور
alvin
یک نوع زیردریایی
antisubmarine
مخرب زیردریایی
antisubmarine action
عمل ضد زیردریایی
antisubmarine action
مکانیسم ضد زیردریایی
antisubmarine barrier
مانع ضد زیردریایی
antisubmarine search
کاوش ضد زیردریایی
antisubmarine torpedo
اژدر ضد زیردریایی
asroc
راکت ضد زیردریایی
aluminaut
زیردریایی الومینیومی
deep submergence
زیردریایی نجات
astro
اژدر زیردریایی
sill
پشته زیردریایی
subsurface
زیردریایی زیرابی
submariner
خدمه زیردریایی
torpedoed
موشک ضد زیردریایی
nukes
زیردریایی اتمی
torpedoes
موشک ضد زیردریایی
nuking
زیردریایی اتمی
tinfish
موشک ضد زیردریایی
torpedoing
موشک ضد زیردریایی
submarine chaser
ناوچه ضد زیردریایی
nuke
زیردریایی اتمی
nuked
زیردریایی اتمی
torpedo
موشک ضد زیردریایی
hunting
شکار دشمن یا زیردریایی
air surface zone
منطقه عملیات ضد زیردریایی
submarines
با زیردریایی حمله کردن
submarine
با زیردریایی حمله کردن
silent running
حرکت زیردریایی با سکوت
antisubmarine search
عملیات تجسس ضد زیردریایی
command active sonobuoy system
وسیله اکتشاف زیردریایی
rescue chamber
اطاقک نجات زیردریایی
creeping attack
تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
sonobuoy
بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
datum time
ساعت تعیین محل زیردریایی
terne
نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
deep submergence
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
magnetic anomaly detection gear
دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
nuclear submarine
زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
seadata
اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
datum
اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
hoverting
ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
sea bat
نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
hunter killer
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
spitting
در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
submarine sanctuaries
مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehogs
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
balancing
حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
evasive steering
اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
haven submarine
منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
c a
هواپیمای سی 5 ا
jet airplane
هواپیمای جت
tailless aircraft
هواپیمای بی دم
floatplane
هواپیمای اب
attack plane
هواپیمای تک
active aircraft
هواپیمای فعال
warplane
هواپیمای جنگی
administrative flight
هواپیمای اداری
jetliner
هواپیمای مسافربری
aircraft defective
هواپیمای معیوب
albatrose
هواپیمای الباتروس
airliner
هواپیمای مسافربری
air ambulance
هواپیمای امبولانس
aerodyne
هواپیمای موتوری
assault aircraft
هواپیمای هجومی
integrated aircraft
هواپیمای یک پارچه
large aircraft
هواپیمای بزرگ
tactical aircraft
هواپیمای جنگی
sweep fighter
هواپیمای اسکورت
passenger plane
هواپیمای مسافربری
monoplane
هواپیمای یک باله
naval aircraft
هواپیمای ناوپایه
passenger aircraft
هواپیمای مسافربری
quadruplane
هواپیمای چهارباله
reconnaissance flight
هواپیمای اکتشافی
sailplane
هواپیمای بی موتور
starfighter
هواپیمای جت استارفایتر
hydro aeroplane
هواپیمای دریایی
flying boat
هواپیمای ابی
battle plane
هواپیمای جنگی
battleplane
هواپیمای جنگی
Airbuses
هواپیمای ارباس
Canberra
هواپیمای تاکتیکی ب- 75
cargo master
هواپیمای کارگوماستر
cargo transport
هواپیمای ترابری
Airbus
هواپیمای ارباس
triplane
هواپیمای سه باله
triphibious
هواپیمای دریایی
triphibian
هواپیمای دریایی
trimotor
هواپیمای سه موتوره
floatplane
هواپیمای دریایی
small sircraft
هواپیمای کوچک
interceptor
هواپیمای رهگیر
beep
هواپیمای بی خلبان
beeped
هواپیمای بی خلبان
beeping
هواپیمای بی خلبان
beeps
هواپیمای بی خلبان
chicks
هواپیمای خودی
airliner
هواپیمای مسافربری
drone
هواپیمای بی خلبان
biplane
هواپیمای دوباله
biplane
هواپیمای دو باله
biplanes
هواپیمای دوباله
biplanes
هواپیمای دو باله
shadows
هواپیمای یدک کش
bombers
هواپیمای بمباران
droned
هواپیمای بی خلبان
light aircraft
هواپیمای سبک
glider
هواپیمای بی موتور
phantom
هواپیمای فانتوم
phantoms
هواپیمای فانتوم
droning
هواپیمای بی خلبان
drones
هواپیمای بی خلبان
interceptors
هواپیمای رهگیر
shadow
هواپیمای یدک کش
shadowed
هواپیمای یدک کش
shadowing
هواپیمای یدک کش
bomber
هواپیمای بمباران
fighters
هواپیمای جنگنده
fighter
هواپیمای جنگنده
amphibian
هواپیمای اب و خاکی
hydroplaned
هواپیمای دریایی
hydroplanes
هواپیمای دریایی
gliders
هواپیمای بی موتور
hydroplaning
هواپیمای دریایی
seaplanes
هواپیمای دریایی
seaplane
هواپیمای دریایی
hydroplane
هواپیمای دریایی
airliners
هواپیمای مسافربری
sortie
یک هواپیمای تک کننده
sorties
یک هواپیمای تک کننده
two seater
اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
triplane
هواپیمای سه طبقه یا سه باله
aerodyne
هواپیمای سنگین تر از هوا
torpedo plane
هواپیمای اژدر افکن
gun bus
هواپیمای توپ انداز
delta dart
هواپیمای یک موتوره دلتادارت
chaser
مفتش هواپیمای شکاری
unmanned aircraft
هواپیمای بدون سرنشین
air to air
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
landing aircraft
هواپیمای در حال فرود
lighter than air aircraft
هواپیمای سبکتر از هوا
fixed-wing
هواپیمای بال ثابت
sailplaner
خلبان هواپیمای بی موتور
active aircraft
هواپیمای درگیر در رزم
turbojet
هواپیمای جت توربین دار
flyable dud
هواپیمای قابل پرواز
heavier than air aircraft
هواپیمای سنگین تر از هوا
air-to-air
از یک هواپیما به هواپیمای دیگر
on the line
هواپیمای اماده پرواز
fighter interceptor
هواپیمای جنگنده رهگیر
chasers
مفتش هواپیمای شکاری
bomber
هواپیمای بمب افکن
cargo master
نوعی هواپیمای باری
c 0
هواپیمای سی- 031 هرکولس
headers
سردسته هواپیمای شیرجه
header
سردسته هواپیمای شیرجه
rotary wing
هواپیمای بال گردان
rotor craft
هواپیمای ملخ دار
hull
بدنه یک هواپیمای دریایی
sorties
هواپیمای اماده به پرواز
sortie
هواپیمای اماده به پرواز
sailplaning
راندن هواپیمای بی موتور
shipboard aircraft
هواپیمای ناو پایه
all weather fighter
هواپیمای همه هوایی
hulls
بدنه یک هواپیمای دریایی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com