Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
rotary wing aircraft
هواپیما با بال گردنده
Other Matches
constant speed drive
چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
rotative
گردنده
rotary
گردنده
gyrant
گردنده
in eyre
گردنده
driven
گردنده
swivel
گردنده
rotor
گردنده
swivelled
گردنده
rotors
گردنده
swivels
گردنده
wheeler
گردنده
gyral
گردنده
roller door
در گردنده
revolvable
گردنده
trochoid
گردنده
ambulant
گردنده
ambulatory
گردنده
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
rotor plates
جوشنهای گردنده
rotary
گردنده چرخنده
swivels
مفصل گردنده
gyratory
چرخی گردنده
swivel
مفصل گردنده
circumsolar
دورخورشید گردنده
magnet wheel
چرخ گردنده
circumambient
گردنده بدور
runners
گردنده گشتی
runner
گردنده گشتی
swivelled
مفصل گردنده
revolving
گردنده دورانی
pivot arm
میله گردنده
itineratly
بطور گردنده
excursive
اواره گردنده
rotator
ماهیچه گردنده
churns
بوسیله اسباب گردنده
buckets
تیغه گردنده توربین
churned
بوسیله اسباب گردنده
bucket
تیغه گردنده توربین
rotors
قسمت گردنده ماشین
rotor
قسمت گردنده ماشین
rundle
استوانه گردنده گوی
roasting jack
سیخ کباب گردنده
churn
بوسیله اسباب گردنده
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
precess
در خط سیر محورجسم گردنده تغییرپیداشدن
stator
جزء ثابت در هر ماشین گردنده
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
chopper
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
overshot
گردنده به نیروی ابی که ازبالا میریزد
choppers
هواپیمایی با بال گردنده بویژه هلیکوپتر
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
blade flapping
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
giants stride
تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
potter wheel
صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
windage
کاهش دور وسیله گردنده دراثر پسای هوا
ledger blade
تیغه پارچه بری که دریک جاایستاده و پره گردنده دارد
bulb root
وسیلهای که توسط ان تیغههای گردنده توربین به توپی متصل میشوند
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
quill shaft
شفت گردنده باریکی با سرهزارخار مانند که در مادگی دیگری جفت میشود
tack weld
وسیلهای برای سنجش ونمایش سرعت شفت گردنده جوش موقتی
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
turnstile
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
turnstiles
تیری که چهار بازوی گردنده داردوهرکس میخواهد از ان بگذرد کوپن خود را درسوراخ ان انداخته وانراچرخانده وارد میشود
commutator
سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
vane pump
خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
ramp
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
planes
هواپیما
air plane
هواپیما
flight
هواپیما
aeroplanes
هواپیما
plane
هواپیما
aircraft
هواپیما
airplane
هواپیما
airplanes
هواپیما
planing
هواپیما
aeroplane
هواپیما
air craft
هواپیما
flying machine
هواپیما
escadrille
6 هواپیما
one aircraft was shot down
یک هواپیما
anti-aircraft
ضد هواپیما
tailplane
دم هواپیما
planed
هواپیما
airplain
هواپیما
plane
صاف هواپیما
airframe
بدنهء هواپیما
avigation
فن هدایت هواپیما
planed
صاف هواپیما
aircraft structure
ساختمان هواپیما
planing
صاف هواپیما
hijacker
هواپیما ربا
aircraft specification
خصوصیات هواپیما
avgas
بنزین هواپیما
aircraft records
اسناد هواپیما
airframe
اسکلت هواپیما
crew
خدمه هواپیما
albatrose
یک نوع هواپیما
arresting sheave
پل مهار هواپیما
planes
صاف هواپیما
airframe
بدنه هواپیما
airscrew
ملخ هواپیما
loads
بارمهمات هواپیما
load
بارمهمات هواپیما
crews
خدمه هواپیما
crewing
خدمه هواپیما
airframe
شاسی هواپیما
crewed
خدمه هواپیما
aviation fuel
سوخت هواپیما
flight manifest
بارنامه هواپیما
crew member
خدمه هواپیما
leading line
خط هدایت هواپیما
aerocommander
نوعی هواپیما
aeromechanic
مکانیک هواپیما
agl
رادار هواپیما
landings
نشستن هواپیما
landings
فرودگاه هواپیما
landing
نشستن هواپیما
aerodromes
فرودگاه هواپیما
invention of the aeroplane
اختراع هواپیما
ground crew
کارکنان هواپیما
flap
باله هواپیما
flapped
باله هواپیما
flaps
باله هواپیما
airman
خدمه هواپیما
hijacking
هواپیما ربائی
airmen
خدمه هواپیما
aerodrome
فرودگاه هواپیما
landing
فرودگاه هواپیما
hijackings
هواپیما ربائی
axial of an aircraft
محور هواپیما
axes of an airplane
محورهای هواپیما
aircraft arrestment
مهارکردن هواپیما
aircraft engine
موتور هواپیما
aircraft inspection
بازرسی هواپیما
aircraft log book
بایگانیها هواپیما
captain
فرمانده هواپیما
captained
فرمانده هواپیما
captaining
فرمانده هواپیما
propeller
ملخ هواپیما
aircraft gun laying
رادار هواپیما
bail out
پریدن از هواپیما
port
فرودگاه هواپیما
altitudes
ارتفاع هواپیما
aircraft repair
تعمیر هواپیما
altitude
ارتفاع هواپیما
captains
فرمانده هواپیما
aviation gasoline
بنزین هواپیما
hangar
اشیانه هواپیما
screw
ملخ هواپیما
fuselages
بدنه هواپیما
fuselage
دماغه هواپیما
fuselage
بدنه هواپیما
screws
ملخ هواپیما
fuselages
دماغه هواپیما
air hostess
مهماندار هواپیما
hangars
اشیانه هواپیما
hijackers
هواپیما ربا
rudder bar
فرمان هواپیما
path of flight
مسیر هواپیما
roll out
سر خوردن هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com