Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
fuel tank vent
هواکش تانک سوخت
Other Matches
wet wing
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
biocidal action
عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
snorkels
دودکش عبور از اب لوله هواکش هواکش
snorkel
دودکش عبور از اب لوله هواکش هواکش
on
فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
central refueling provisions
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
air metering force
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
atomisers
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charges
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizers
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizer
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
air ejector
هواکش
cooling fan
هواکش
air poise
هواکش
fan
هواکش
breather
هواکش
cowl
هواکش
air duct
هواکش
air cleaner
هواکش
femerall
هواکش
femerell
هواکش
vents
هواکش
blower
هواکش
venting
هواکش
cowls
هواکش
vented
هواکش
vent
هواکش
ventilator
هواکش
vent hole
هواکش
breathers
هواکش
ventilators
هواکش ها
louvered
هواکش
aspirator
هواکش
wind scoop
هواکش
fans
هواکش ها
ventilators
هواکش
cooling fans
هواکش ها
ventil
هواکش
ventilator
هواکش
blowers
هواکش ها
ullage
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
vent pipe
لوله هواکش
underground duct of kiln
هواکش کوره
exhaust fan
هواکش کارگاه
wind pipe
لوله هواکش
engine breather
هواکش موتور
connection to ventilator
اتصال به هواکش
ducts
دریچههای هواکش
airhole of a cellar
هواکش زیرزمین
ducts
منفذ هواکش
ventilators
هواکش بادزن
air scoop
دریچه هواکش
air grate
پنجره هواکش
aspirator
بادبزن هواکش
ventilator
هواکش بادزن
tips
باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
ventiduct
هواکش ناه کش مفرهوا
airport
دریچه هوا هواکش
trunk
کانال هواکش ناو
trunks
کانال هواکش ناو
crankcase ventilator
هواکش کارتر اتومبیل
airports
دریچه هوا هواکش
tanker
تانک
reservoirs
تانک
reservoir
تانک
panzer
تانک
antitank
ضد تانک
antiarmor
ضد تانک
tankers
تانک
bazooka
ضد تانک
tank
تانک
bazookas
ضد تانک
water tower
تانک اب
water towers
تانک اب
anti-tank
ضد تانک
drop tank
تانک موقت
antitank artillery
توپخانه ضد تانک
antitank obstacle
مانع ضد تانک
caterpillar tracks
وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
tank destroyer
توپ ضد تانک
tank deck
شاسی تانک
main battle tank
تانک اصلی
flail tank
تانک ضد مین
intermediate frequency tank circuit
مدار تانک
stalled tank
تانک ایستاده
amphibious tank
تانک اب خاکی
turret
برجک توپ یا تانک
turrets
برجک توپ یا تانک
bulkheads
دهلیزداخلی دهلیز تانک
bulkhead
دهلیزداخلی دهلیز تانک
skirting armor
زره دامنه تانک
cupolas
برجک فرماندهی تانک
cupola
برجک فرماندهی تانک
deck
سکوی جلوی تانک
armor group
گروه زره تانک
control vehicle
تانک نافم حرکت
decks
سکوی جلوی تانک
stalled tank
تانک از کار افتاده
landing craft tank
ناو تانک پیاده کن
hull defilade
سنگر گرفتن تانک
track tension
تنظیم شنی تانک
tankage
گنجایش تانک یا مخزن
antitank launcher
موشک انداز ضد تانک
decked
سکوی جلوی تانک
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
scorpion
نوعی تانک سبک شناسایی
flail tank
تانک غلطک دار ضد مین
scorpions
نوعی تانک سبک شناسایی
high explosive antitank
گلوله سوختار شدید ضد تانک
whippets
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
entac
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
intercoms
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercom
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
ullage
حجم بالای سطح مایع تانک
tank recovery vehicle
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
hull
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
compass course
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
hulls
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
whippet
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
skirting armor
ضخیم ترین قسمت زره تانک
haul defilade
قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
gunnery
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
hull down
قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
secondary armament
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
knock down
زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
scorpion
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
main armament
جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
scorpions
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
sprocket
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
integral tank
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
metal deactivator
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
bogs
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bog
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
propellant
سوخت
gasoline
سوخت
combustion
سوخت
power fuel
سوخت
propellants
سوخت
stoker
سوخت
catabolism
سوخت
fuelling
سوخت
fuelled
سوخت
fuels
سوخت
dissimilation
سوخت
firing
سوخت
fuel
سوخت
burner frame
سوخت
fueled
سوخت
solid propellant
سوخت جامد
bulk petroleum
سوخت مخزنی
gas fuel
سوخت گازی
fuel tank
مخزن سوخت
fule pump
تلمبه سوخت
fule pump
پمپ سوخت
fule injection
تزریق سوخت
fuel tap
شیر سوخت
fuel pump
پمپ سوخت
fuel storage
انبار سوخت
fuel meter
سوخت سنج
rocket fuel
سوخت موشک
ion burn
یون سوخت
fuel air pump
بوستر سوخت
liquid fuel
سوخت مایع
fire teazer
سوخت انداز
firer
سوخت انداز
feed tank
مخزن سوخت
domestic fuel
سوخت خانگی
oil firing
سوخت روغنی
metabolical
سوخت وسازی
carburator
سوخت رسان
motor fule
سوخت موتوری
colloidal propeller
سوخت کلوئیدی
fuel consumption
مصرف سوخت
fuel manifold
چندراهی سوخت
liquid propellant
سوخت مایع
fuel injection
سوخت رسانی
fuel grade
درجه سوخت
rocket fuel
سوخت راکت
raw fuel
سوخت خام
fuel gas
سوخت گازی
fuel filter
صافی سوخت
fuel engineering
مهندسی سوخت
fuel economy
اقتصاد سوخت
it excited my pity
دلم سوخت
chemical fuel
سوخت شیمیایی
fireman
سوخت انداز
stoked
سوخت ریختن در
stoke
سوخت ریختن در
tankers
مخزن سوخت
tanker
مخزن سوخت
atomizers
سوخت پاش
atomizers
سوخت افشان
atomizer
سوخت پاش
atomizer
سوخت افشان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com