Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
progesterone
هورمون مربوط به قبل از دوره حاملگی
Other Matches
progestin
هورمون مربوط به قبل ازدوره حاملگی
seljuk
مربوط به دوره سلجوقیان
seljukian
مربوط به دوره سلجوقیان
postdoctoral
مربوط به دوره فوق دکترا
postclassical
مربوط به دوره بعد از کلاسیک
sessional
مربوط به دوره اجلاسیه مجلس
eozoic
مربوط به دوره ماقبل کامبرین
Dryopic
[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
periods
منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
period
منتهادرجه دوران مربوط به دوره بخصوصی
apolline
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
conception
حاملگی
conceptions
حاملگی
interesting condition
حاملگی
fetation
حاملگی
pregnant
حاملگی
expectance
پیش بینی حاملگی
expectancy
پیش بینی حاملگی
hormone
هورمون
internal secretion
هورمون
androgenic
هورمون
hormones
هورمون
androgenous
هورمون
auxin
هورمون گیاهی
progestational
وابسته بتغییرات هورمونی وبدنی زن قبل از حاملگی
gestation
حاملگی وابسته بدوران رشد تخم یانطفه
antidiuretic hormone
هورمون کاهنده ادرار
adrenocorticotropic hormone
هورمون ادرینو کورتیکوتروپیک
adh
هورمون کاهنده ادرار
thyrotropic hormone
هورمون محرک غده تیروئید
tsh
هورمون محرک غده تیروئید
acth
هورمون ادرینو کورتیکو تروپیک
thyroid stimulating hormone
هورمون محرک غده تیروئید
gonadotropic hormone
هورمون محرک غده جنسی
ghrelin
[hunger hormone]
گرلین
[هورمون اشتها آور]
[بیوشیمی]
corticotropic hormone
هورمون محرک قشر غده فوق کلیوی
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
adrenaline
هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
civil appropriation
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
pool
دوره
to have ones fling
دوره
border
دوره
bordered
دوره
he has run his race
دوره
stadia
دوره
compass
دوره
pools
دوره
pooled
دوره
bordering
دوره
setting up
دوره
careering
دوره
set
دوره
careers
دوره
period
دوره
periodicity
دوره
stadium
دوره
sets
دوره
careered
دوره
sessions
دوره
termed
دوره
edges
دوره
edge
دوره
term
دوره
terming
دوره
contemporaries
هم دوره
contemporary
هم دوره
outline
دوره
stadiums
دوره
perimeter
دوره
perimeters
دوره
rhythm
دوره
rhythms
دوره
session
دوره
one's d.
دوره
course
: دوره
coursed
: دوره
outlining
دوره
courses
: دوره
outlines
دوره
outlined
دوره
instar
دوره
phase
دوره
eras
دوره
rims
دوره
reviewal
دوره
rim
دوره
Ice Age
دوره یخ
rimless
بی دوره
era
دوره
felly
دوره
phased
دوره
epoch
دوره
phases
دوره
circuits
دوره
circuit
دوره
epochs
دوره
cycle
دوره
felloe
دوره
periods
دوره
periphery
دوره
cycled
دوره
peripheries
دوره
cycles
دوره
career
دوره
tip circle
دوره نوک
oxidizing period
دوره اکسیداسیون
quadrennium
دوره چهارساله
retrace time
دوره بازگشت
toured
یک دوره مسابقه
trochoid
دوره گرد
trivium
دوره نخستین
trimester
دوره سه ماهه
oxidizing period
دوره احیاء
schooltime
دوره تحصیلی
number of cycle
تعداد دوره ها
meeting
یک دوره مسابقه
probationary period
دوره ازمایشی
itinerant
دوره گرد
quadrentnium
دوره چهارساله
action period
دوره کنش
life cycle
دوره عمر
production period
دوره تولید
meetings
یک دوره مسابقه
tour
یک دوره مسابقه
neonatal period
دوره نوزادی
careering
دوره رسمی
tours
یک دوره مسابقه
maintenance period
دوره تعمیرات
puerperium
دوره نفاس
refreshing course
دوره بازاموزی
refractory period
دوره بی پاسخی
maintenance period
دوره نگهداری
magnetic cycle
دوره مغناطیسی
touring
یک دوره مسابقه
tournament
یک دوره مسابقه
measuring period
دوره سنجش
melting period
دوره ذوب
limitation period
دوره محدودیت
rest period
دوره استراحت
cycled
دوره گردش
return interval
دوره بازگشت
tournaments
یک دوره مسابقه
encompass
دوره کردن
advance course
دوره عالی
retrace period
دوره بازگشت
retrace interval
دوره بازگشت
retention period
دوره ابقا
advanced course
دوره عالی
cycle
دوره گردش
careered
دوره زندگی
testing time
دوره ازمون
house-party
دوره خانگی
hucksters
دوره گرد
huckster
دوره گرد
the a of infancy
دوره بچگی
revolutions
یک دوره کامل
revolution
یک دوره کامل
the iron age
دوره ستمگری
the iron age
دوره بی رحمی
the rim of a wheel
دوره چرخ
house-parties
دوره خانگی
ages
دوره عصر.
house party
دوره خانگی
age
دوره عصر.
period of vibratio
دوره ارتعاش
termtime
دوره تحصیلی
termtime
دوره تصدی
snakebite
دوره بدشانسی
careered
دوره رسمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com