Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
wot	هوش زیرکی فهم ادراک عقل بذله گویی
Other Matches
facetiousness	بذله گویی
jocose	بذله گویی
jocosely	بذله گویی
jests	بذله گویی
witticism	بذله گویی
witticisms	بذله گویی
jest	بذله گویی
wits	بذله گویی
wit	بذله گویی
wittiness	بذله گویی
waggery	بذله گویی
pleasantry	بذله گویی شوخی
pleasantries	بذله گویی شوخی
chiromancy	پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
telnet	پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
perspicuousness	زیرکی
nimble wit	زیرکی
nimbleness	زیرکی
nimblenesss	زیرکی
alertness	زیرکی
perspicacity	زیرکی
quillet	زیرکی
sagacity	زیرکی
shrewd ness	زیرکی
shrewdness	زیرکی
subtility	زیرکی
cogency	زیرکی
nimbly	به زیرکی
cleverness	زیرکی
adroitness	زیرکی
artiness	زیرکی
acuteness	زیرکی
artfulness	زیرکی
intelligence	زیرکی
knowingness	زیرکی
sharply	به زیرکی
alertress	زیرکی
long head	زیرکی
deftness	زیرکی
craftiness	زیرکی
astuteness	زیرکی
penetration	زیرکی کیاست
subtleties	زیرکی لطافت
subtlety	زیرکی لطافت
brilliance	برق زیرکی
cunning	ماهر زیرکی
perspicuity	زیرکی عاقلی
agility	تردستی زیرکی
subtly	ازروی زیرکی
jests	بذله
quip	بذله
jest	بذله
quipped	بذله
quipping	بذله
quips	بذله
mosul	بذله
plisky	بذله
gagster	بذله گو
gagman	بذله گو
farceur	بذله گو
joking	بذله
joked	بذله
joke	بذله
facete	بذله گو
pliskie	بذله
one-liners	بذله
wittier	بذله گو
wittiest	بذله گو
witty	بذله گو
MOTs	بذله
one-liner	بذله
MOT	بذله
jokers	بذله گو
joker	بذله گو
humorists	بذله گو
humorist	بذله گو
jokes	بذله
ingenious	با هوش ناشی از زیرکی
finesse	زیرکی بکار بردن
facetiae	بذله فکاهیات
to tell a joke	بذله ای گفتن
bon mot	بذله لطیفه
humoralism	بذله گوئی
frolicsome	شادمان بذله گو
jolly	بذله گو خیلی
politicly	مدبرانه ازروی کاردانی یا زیرکی
To do something surreptitiously.	زیر زیرکی کاری راکردن
deep laid	امیخته به زیرکی یا حیله نهانی
gagger	شوخی کننده بذله گو
gambit	بذله موضوع بحث
gambits	بذله موضوع بحث
waggishly	بذله گو خنده دار
wittily	بطور لطیفه یا بذله
rogues	بذله گو هرس کردن
waggish	بذله گو خنده دار
rogue	بذله گو هرس کردن
outmanoeuvring	در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmaneuvres	در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmanoeuvres	در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmanoeuvred	در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmanoeuvre	در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmaneuvring	در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
outmaneuvred	در تدبیر یا زیرکی از کسی پیش افتادن
intelligence quotient	عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
conception	ادراک
uptake	ادراک
scenting	ادراک
scent	ادراک
cognition	ادراک
sentient	با ادراک
notional	ادراک
realising [British]	ادراک
sentences	ادراک
mother wit	ادراک
knowledge	ادراک
cognition	ادراک
of no understanding	بی ادراک
realizing	ادراک
mental perception	ادراک
cognisance [British]	ادراک
understanding	ادراک
conceptions	ادراک
sentencing	ادراک
scents	ادراک
hindsight	ادراک
perceptions	ادراک
sentence	ادراک
sense	ادراک
ideas	ادراک
savvy	ادراک
perception	ادراک
savviest	ادراک
savvier	ادراک
understandings	ادراک
understanding	ادراک
concepts	ادراک
realization	ادراک
conceptualization	ادراک
cognizance	ادراک
senses	ادراک
sentience	ادراک
sensed	ادراک
inapprehensive	بی ادراک
savvey	ادراک
depth perception	ادراک عمق
animadversion	قوهء ادراک
perceptible	ادراک شدنی
extrasensory perception	ادراک فراحسی
agnosia	ادراک پریشی
impressions	ادراک خاطره
impression	ادراک خاطره
esp	ادراک فراحسی
Impressionism	در باره ادراک
space perception	ادراک فضایی
stereognosis	ادراک سه بعدی
subaudition	ادراک ضمنی
perceiving	ادراک کردن
perceived	ادراک کردن
perceive	ادراک کردن
subliminal perception	ادراک زیراستانهای
telesthesia	ادراک فراحسی
time perception	ادراک زمان
visual perception	ادراک دیداری
notion	ادراک فکری
notions	ادراک فکری
nous	قوه ادراک
sixth sense	قوه ادراک
comprehensions	قوه ادراک
comprehension	قوه ادراک
social perception	ادراک اجتماعی
self perception	ادراک خویشتن
percipient	ادراک کننده
perceptual speed	سرعت ادراک
perceives	ادراک کردن
inapprehensible	غیرقابل ادراک
realizer	ادراک کننده
selective perception	ادراک انتخابی
person perception	ادراک اشخاص
perceptibility	ادراک پذیری
auditory agnosia	ادراک پریشی شنیداری
perception	مشاهده قوه ادراک
percipient	وابسته به ادراک وبینش
tactile agnosia	ادراک پریشی بساوشی
astereognosis	ادراک پریشی بساوشی
asomatognosia	ادراک پریشی تنی
unknowingly	غیرقابل ادراک و فهم
unknowing	غیرقابل ادراک و فهم
anosognosia	ادراک پریشی نقیصهای
non compos mentis	فاقدقوه تعقل و ادراک
auditory projection area	ناحیه ادراک شنیداری
visual agnosia	ادراک پریشی دیداری
simultanagnosia	ادراک پریشی همزمانی
prosopagnosia	ادراک پریشی چهرهای
color agnosia	ادراک پریشی رنگ
subception	ادراک نیمه هشیار
perceptions	مشاهده قوه ادراک
coconscious	ادراک چیزهای یکسان
pattern perception test	ازمون ادراک طرحها
coconsciousness	ادراک چیزهای یکسان
perceived self	خود ادراک شده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com