English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
white hall هیئت حاکمه انگلیس
Other Matches
top drawer هیئت حاکمه
governing bodies هیئت حاکمه
governing body هیئت حاکمه
Soviets هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
Soviet هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
legislative council هیئت عالی مقننه در انگلیس مجلس مقننه
presidium هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت هیئت رئیسه
boardroom اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
board هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
boardrooms اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
boarded هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
judicature هیئت دادرسان هیئت قضاوت
petty jury هیئت داوری هیئت قضات
governing bodies هیات حاکمه
governing board کمیته حاکمه
governing body هیات حاکمه
panelist عضو هیئت مشاوره و مباحثه یا عضو هیئت رادیو تلویزیون
oligrachy هیات حاکمه حکومتی با عده معدود
defferential assets هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
elite طبقه ممتازه هرجامعه و بخصوص طبقهای که قدرت حاکمه را در دست دارد
censeur ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
totaliarian state دولتی که دران یک نفر یا یک هیات حاکمه اختیار و تصدی همه امور رادر دست دارند
french revolution انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
the english انگلیس ها
albion انگلیس
Britain انگلیس
Downing Street دولت انگلیس
Whitehall دولت انگلیس
Great Britain کشور انگلیس
Britishers تبعه انگلیس
englander اهل انگلیس
Britisher تبعه انگلیس
englishism انگلیس مابی
Britons خاک انگلیس
the british legation سفارت انگلیس
british possessions متصرفات انگلیس
Briton خاک انگلیس
British اهل انگلیس
regiment گردان در ارتش انگلیس
farthings پول خرد انگلیس
farthing پول خرد انگلیس
regiments گردان در ارتش انگلیس
House of Lords مجلس لردهای انگلیس
Anglican وابسته بکلیسای انگلیس
Anglicans وابسته بکلیسای انگلیس
House of Commons مجلس عوام انگلیس
john bull لقب ملت انگلیس
terry سربازمدافع مرزی انگلیس
half sovereign سکه زر ده شیلینکی انگلیس
tunic کت کوتاه سربازان انگلیس
tunics کت کوتاه سربازان انگلیس
he was sent to england به انگلیس اعزام کردند
briticism اصطلاحات خاص انگلیس
excalibur شمشیرارتورپادشاه افسانهای انگلیس
subject to the british rule تابع حکومت انگلیس
Union Jack پرچم ملی انگلیس
Union Jacks پرچم ملی انگلیس
C. of E مخفف کلیسای انگلیس
hundredweight وزنهای که در انگلیس با 211رطل
hundredweights وزنهای که در انگلیس با 211رطل
princessroyal بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
plantagenet خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
pict مردمان غیر سلتی انگلیس
subject to the british rule تحت تسلط دولت انگلیس
prince royal پسر ارشد پادشاه انگلیس
anglicanism اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
shilling شیلینگ واحد پول انگلیس
fusilier هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
shillings شیلینگ واحد پول انگلیس
duke لقب موروثی اعیان انگلیس
dukes لقب موروثی اعیان انگلیس
HMS مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
fusileer هنگ تفنگداران ارتش انگلیس
shaken وابسته به شکسپیر شاعر نامی انگلیس
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
penny کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
Free Classicism [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
pennies کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
shovel hat کلاه لبه پهن کشیشان انگلیس
florins پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
crown glass شیشه پنجره [در قرن نوزدهم انگلیس]
florin پول انگلیس برابر بادو شیلینگ
Test matches مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test match مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
primate of all england سراسقف که بزرکترین مقام روحانی انگلیس را داراست
lancastrian در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
Jacobean مربوط بدوره سلطنت جیمزاول و دوم در انگلیس
derby نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
derbies نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
pax britannica اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
Prince of Wales ولیعهد ذکور وارث تاج وتخت انگلیس
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
to set out for England به سوی انگلیس رهسپار شدن [با وسیله نقلیه]
nautical mile میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
nautical miles میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت
Community architecture [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
the peninsular war جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
jacobite طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
BSI سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
ell نام اندازهای که در انگلیس نزدیک 511 سانتیمتر است
bow-pew [نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
reunionist کسیکه که هواخواه پیوندکلیسای کاتولیک باکلیسای انگلیس میباشد
E-plan [طرح خانه های ویلایی انگلیس به شکل حرف ای انگلیسی]
king's english اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
British Standards Institute سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند
justiciar قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
roundheal عضو پارلمان انگلیس درزمان شارل یکم که سرش را ازته میزد
curtana شمشیر رحمت :شمشیربی نوکی که درتاج گذاری پادشاهان انگلیس پیشاپ
committees هیئت
configurations هیئت
committee هیئت
attitude هیئت
guize هیئت
panels هیئت
astronomy هیئت
commission هیئت
confranternity هیئت
commissioning هیئت
panel هیئت
commissions هیئت
corps هیئت
configuration هیئت
attitudes هیئت
koh i noor کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
roundhead نماینده پارلمان انگلیس دردوره شارل اول و عضو فرقه مسیحیان کویکر
political mission هیئت سیاسی
departments قسمت هیئت
department قسمت هیئت
board of trade هیئت بازرگانی
board of directors هیئت مدیره
board of directers هیئت مدیره
board of direcotors هیئت مدیره
astronomically مطابق هیئت
military comission هیئت نظامی
knightage هیئت شوالیه ها
professoriat هیئت استادان
military body هیئت نظامی
trial jury هیئت منصفه
hues هیئت منظر
petty jury هیئت منصفه
economic commission هیئت اقتصادی
diplomatic mission هیئت سیاسی
council ot ministers هیئت وزراء
collegium هیئت یا کمیته
legislative body or assembly هیئت مققنه
executive هیئت رئیسه
deputations هیئت نمایندگی
board هیئت ژوری
board هیئت کمیسیون
boarded هیئت ژوری
boarded هیئت کمیسیون
commission هیئت مامورین
commissioning هیئت مامورین
commissions هیئت مامورین
legislature هیئت مقننه
legislatures هیئت مقننه
formats قالب هیئت
institute هیئت شورا
instituted هیئت شورا
institutes هیئت شورا
instituting هیئت شورا
juries هیئت منصفه
deputation هیئت نمایندگی
physiques ترکیب هیئت
executives هیئت رئیسه
configuration هیئت پذیری
configurations هیئت پذیری
directorate هیئت رئیسه
directorates هیئت رئیسه
staff اعضاء هیئت
staffed اعضاء هیئت
staffs اعضاء هیئت
bar هیئت وکلاء
bars هیئت وکلاء
bureau هیئت اداری
bureaus هیئت اداری
hue هیئت منظر
committee هیئت یا کمیته
committees هیئت یا کمیته
physique ترکیب هیئت
juries هیئت داوران
commissioners عضو هیئت
faculties هیئت علمی
expedition هیئت اعزامی
constituencies هیئت موسسان
expeditions هیئت اعزامی
constituency هیئت موسسان
faculty هیئت علمی
commissioner عضو هیئت
format قالب هیئت
astronomy علم هیئت
jury هیئت منصفه
jury هیئت داوران
astronomy هیئت استرونومی
crown colony بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
company دسته هیئت بازیگران
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com