English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
military assistance advisory group (maag هیئت مستشاری نظامی
Other Matches
military comission هیئت نظامی
military body هیئت نظامی
military body هیئت رئیسه نظامی
advise مستشاری
advises مستشاری نصیحت کردن
advising مستشاری نصیحت کردن
presidium هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت هیئت رئیسه
boarded هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
boardroom اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
board هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
boardrooms اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
militarism روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
petty jury هیئت داوری هیئت قضات
judicature هیئت دادرسان هیئت قضاوت
panelist عضو هیئت مشاوره و مباحثه یا عضو هیئت رادیو تلویزیون
judge advocate دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
maneuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
defferential assets هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
military channel چانل نظامی مجرای نظامی
military impedimenta شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
panel هیئت
commission هیئت
configurations هیئت
committee هیئت
commissioning هیئت
guize هیئت
committees هیئت
configuration هیئت
panels هیئت
corps هیئت
attitudes هیئت
commissions هیئت
attitude هیئت
confranternity هیئت
astronomy هیئت
faculties هیئت علمی
staffs اعضاء هیئت
staffed اعضاء هیئت
staff اعضاء هیئت
faculty هیئت علمی
department قسمت هیئت
governing body هیئت حاکمه
commissioner عضو هیئت
physique ترکیب هیئت
departments قسمت هیئت
commissioners عضو هیئت
bar هیئت وکلاء
bars هیئت وکلاء
constituency هیئت موسسان
committee هیئت یا کمیته
top drawer هیئت حاکمه
hues هیئت منظر
trial jury هیئت منصفه
bureaus هیئت اداری
hue هیئت منظر
juries هیئت منصفه
astronomy علم هیئت
astronomy هیئت استرونومی
expedition هیئت اعزامی
physiques ترکیب هیئت
expeditions هیئت اعزامی
commissioning هیئت مامورین
jury هیئت منصفه
jury هیئت داوران
bureau هیئت اداری
committees هیئت یا کمیته
constituencies هیئت موسسان
juries هیئت داوران
legislative body or assembly هیئت مققنه
legislature هیئت مقننه
legislatures هیئت مقننه
executive هیئت رئیسه
council ot ministers هیئت وزراء
professoriat هیئت استادان
configuration هیئت پذیری
configurations هیئت پذیری
executives هیئت رئیسه
collegium هیئت یا کمیته
governing bodies هیئت حاکمه
board هیئت ژوری
political mission هیئت سیاسی
knightage هیئت شوالیه ها
commission هیئت مامورین
commissions هیئت مامورین
economic commission هیئت اقتصادی
petty jury هیئت منصفه
boarded هیئت ژوری
diplomatic mission هیئت سیاسی
board هیئت کمیسیون
board of trade هیئت بازرگانی
directorates هیئت رئیسه
deputation هیئت نمایندگی
board of directers هیئت مدیره
board of direcotors هیئت مدیره
astronomically مطابق هیئت
boarded هیئت کمیسیون
directorate هیئت رئیسه
deputations هیئت نمایندگی
formats قالب هیئت
institute هیئت شورا
instituted هیئت شورا
institutes هیئت شورا
instituting هیئت شورا
format قالب هیئت
board of directors هیئت مدیره
transmuted تغییر هیئت دادن
masked ball رقص با هیئت مبدل
chairman of the board [of directors/managers] رئیس هیئت مدیره
chief executive officer [CEO] [American E] رئیس هیئت مدیره
masked balls رقص با هیئت مبدل
assembly هیئت قانون گذاری
constellation هیئت صورت فلکی
constellations هیئت صورت فلکی
transmutes تغییر هیئت دادن
transmuting تغییر هیئت دادن
president of the board [ American E] رئیس هیئت مدیره
backbenchers عضو هیئت قانونگذاری
juror عضو هیئت منصفه
white hall هیئت حاکمه انگلیس
transmute تغییر هیئت دادن
backbencher عضو هیئت قانونگذاری
companies دسته هیئت بازیگران
special jury هیئت منصفه مخصوص
panels هیئت تشک پالان
panel هیئت تشک پالان
directorates هیئت مدیره ستادی
director عضو هیئت مدیره
assize هیئت قضات یا منصفه
astronomically از روی علم هیئت
directorate هیئت مدیره ستادی
company دسته هیئت بازیگران
directors عضو هیئت مدیره
cabinets هیئت وزرا اطاقک
cabinets کابینه هیئت دولت
cabinet هیئت وزرا اطاقک
cabinet کابینه هیئت دولت
delegacy نماینده هیئت نمایندگان
jurors عضو هیئت منصفه
to be masked تدیل هیئت دادن
the f. اعضای هیئت پزشکی
editorial staff هیئت مدیره یانویسنده
grand juries هیئت منصفه عالی
grand jury هیئت منصفه عالی
electorates هیئت انتخاب کنندگان
electorate هیئت انتخاب کنندگان
missionaries وابسته به هیئت اعزامی
missionary وابسته به هیئت اعزامی
transfiguration تبدیل هیئت تغییر شکل
Soviet هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
directorate مقام ریاست هیئت مدیره
astronomic بیشمار وابسته به علم هیئت
Soviets هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
verdicts رای هیئت منصفه فتوی
uranological وابسته به هیئت و اجرام سماوی
privy councillor عضو هیئت رایزنان سلطنتی
secretariat هیئت دبیران وکارمندان دفتری
missions ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
verdict رای هیئت منصفه فتوی
discipline and adjustment board هیئت تدوین مقررات انضباطی
chairman مدیر رئیس هیئت مدیره
mission ماموریت هیئت اعزامی یا تبلیغی
cryptoboard هیئت کشف رمز پیامها
astronomical بیشمار وابسته به علم هیئت
assignees in bankruptcy هیئت تصفیه امور ورشکسته
secretariats هیئت دبیران وکارمندان دفتری
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
directorates مقام ریاست هیئت مدیره
chairmen مدیر رئیس هیئت مدیره
combined communication board هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
boarded هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
board هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
electoral college هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
directorate [of a company] هیئت مدیره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
committees هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
White Paper گزارش هیئت دولت نامه سفید
board of inspection and survey هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
governments فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
board of [executive] directors هیئت مدیره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
government فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com