Total search result: 148 (7 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
diplomatic corps |
هیات دیپلماتیک |
|
|
Other Matches |
|
missions |
هیات اعزامی هیات تبلیغی |
mission |
هیات اعزامی هیات تبلیغی |
diplomatic |
دیپلماتیک |
diplomatic relations |
روابط دیپلماتیک |
diplomatic immunity |
مصونیت دیپلماتیک |
diplomatic privileges |
امتیازات دیپلماتیک |
diplomatic channels |
مجاری دیپلماتیک |
rupture of diplomatic relations |
قطع روابط دیپلماتیک |
summing up |
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند |
summings up |
خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند |
diplomatist |
کسی که به امور دیپلماتیک اشتغال دارد |
inviolability |
مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت |
body |
هیات |
boarded |
هیات |
councils |
هیات |
council |
هیات |
board |
هیات |
missions |
هیات |
mission |
هیات |
party |
هیات |
bodies |
هیات |
corps |
هیات |
board of directors |
هیات نظار |
board of conciliation |
هیات مصالحه |
juries |
هیات داوران |
diplomatic corps |
هیات سیاسی |
arbitral tribunal |
هیات تحکیم |
council of ministers |
هیات وزرا |
council of ministers |
هیات وزیران |
jury |
هیات منصفه |
jury |
هیات داوران |
juries |
هیات منصفه |
board of trustee |
هیات امناء |
board of directors |
هیات مدیره |
board of trutees |
هیات امنا |
cabint |
هیات وزرا |
consular corps |
هیات کنسولی |
governing body |
هیات حاکمه |
governing bodies |
هیات حاکمه |
legislatures |
هیات مقننه |
managing commission |
هیات مدیره |
managing committee |
هیات مدیره |
managing committee |
هیات رئیسه |
directorates |
هیات مدیره |
directorate |
هیات مدیره |
cabinets |
هیات دولت |
cabinet |
هیات دولت |
delegations |
هیات نمایندگان |
delegation |
هیات نمایندگان |
selection board |
هیات گزینش |
the ministry |
هیات وزیران |
deputations |
هیات نمایندگان |
legislative assembly |
هیات مقننه |
executive commission |
هیات رئیسه |
executive commission |
هیات مجریه |
sovereign |
هیات رئیسه |
executive committee |
هیات رئیسه |
sovereigns |
هیات رئیسه |
executive committee |
هیات اجرایی |
fact finding body |
هیات تحقیق |
deputation |
هیات نمایندگان |
legislature |
هیات مقننه |
chairman |
رئیس هیات مدیره |
chairmen |
رئیس هیات مدیره |
forewoman |
سخنگوی هیات منصفه |
benches |
هیات قضات محکمه |
diplomatic body |
هیات نمایندگان سیاسی |
diplomatic bady |
هیات سیاسی نمایندگان |
election of the committee |
انتخابات هیات رئیسه |
member of the jury |
عضو هیات منصفه |
chairman of the board of directors |
رئیس هیات مدیره |
cabinet council |
جلسه هیات وزیران |
law of pragnanz |
قانون هیات گرایی |
jury man |
عضو هیات منصفه |
head of the mission |
رئیس هیات اعزامی |
bench |
هیات قضات محکمه |
grand juries |
هیات منصفه عالی |
constituency |
هیات موکلان یک حوزه |
constituencies |
هیات موکلان یک حوزه |
awards |
حکم هیات داوری |
verdicts |
رای هیات منصفه |
verdicts |
تصمیم هیات منصفه |
verdict |
رای هیات منصفه |
verdict |
تصمیم هیات منصفه |
awarding |
حکم هیات داوری |
foremen |
سخنگوی هیات منصفه |
foreman |
سخنگوی هیات منصفه |
jurors |
عضو هیات منصفه |
officer |
عضو هیات رئیسه |
juror |
عضو هیات منصفه |
awarded |
حکم هیات داوری |
award |
حکم هیات داوری |
grand jury |
هیات منصفه عالی |
Privy Council |
هیات مشاورین سلطنتی |
officers |
عضو هیات رئیسه |
diplomatic corps |
هیات نمایندگان سیاسی |
return |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
order in council |
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی |
legislator |
شارع عضو هیات مقننه |
delegations |
اعزام نماینده هیات نمایندگی |
returns |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
returning |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
returned |
گزارش نهایی هیات تحقیق |
delegation |
اعزام نماینده هیات نمایندگی |
legislators |
شارع عضو هیات مقننه |
selections |
دسته یا هیات انتخاب شده |
selection |
دسته یا هیات انتخاب شده |
bar council |
هیات مدیره کانون وکلا |
challenging a juror |
جرح عضو هیات منصفه |
striking a jury |
تعیین هیات منصفه با روش حذفی |
oligrachy |
هیات حاکمه حکومتی با عده معدود |
principal challenger |
رد عضو هیات منصفه با دلیل قابل قبول |
struck |
هیات منصفه تعیین شده باروش حذفی |
panel |
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه |
order of council |
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه |
inquisitions |
نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی |
panels |
صورت اساسی افراد واجدشرایط برای عضویت هیات منصفه |
inquisition |
نظری که هیات منصفه در ذیل برگ بازجویی میدهد رسیدگی |
perverse verdict |
رای هیات منصفه که بدون توجه به راهنمایی قاضی دادگاه |
The editorial staff drew unflattering comparisons between the mayor and a dictator. |
هیات تحریریه مقایسه برخورنده ای بین این شهردار و دیکتاتوری کرد. |
summary conviction |
حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه |
open verdict |
رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم |
indict |
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی |
indicting |
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی |
indicts |
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی |
indicted |
متهم کردن کسی بر مبنای تشخیص هیات منصفه دادگاه جنایی |
rider |
ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه |
riders |
ماده اصلاحی یا الحاقی درشور سوم لایحه الحاقیه رای هیات منصفه |
venire facias tot matrons |
دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است |
peremptory challenge |
رد عضو هیات منصفه به وسیله یکی از اصحاب دعوی بدون ذکر دلیل خاص |
totaliarian state |
دولتی که دران یک نفر یا یک هیات حاکمه اختیار و تصدی همه امور رادر دست دارند |
corporations |
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری |
corporation |
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری |
summing up evidence |
نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد |
discharges |
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه |
discharge |
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه |
special verdict |
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند |
challenge |
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده |
challenged |
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده |
challenges |
مورد اعتراض یا تردید قراردادن اعتراض و ایراد به عضویا اعضا هیات منصفه انتخاب شده |
presentment |
اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد |
gestalt psychology |
روانشناسی گشتالت روانشناسی هیات نگر |
misdirection |
در CL منظوراشتباه قاضی است در موردتفهیم نکات قضایی موضوع برای اعضاء هیات منصفه پیش از انکه وارد شور شوندو این میتواند باعث تجدیدمحاکمه شود |
arrest of judgment |
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود |
charge |
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند |
charges |
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند |
planning comission |
هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی |