Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
English
Persian
orthohydrogen
هیدروژن ارتو
Other Matches
dehydrogenate
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
dehydrogenize
هیدروژن چیزی را گرفتن بدون هیدروژن کردن
hydric
هیدروژن دار وابسته به هیدروژن
dehydroisomerization
همپارش با هیدروژن زدایی ایزومر شدن با هیدروژن زدایی
catalytic hydrogenation
هیدروژن دار کردن کاتالیزوری هیدروژن دارشدن کاتالیزوری
ortho position
محل ارتو
orthonormal functions
توابع نرمال ارتو
ortho director
هدایت کننده به موقعیت ارتو
hydrogenation
هیدروژن دار کردن هیدروژن دار شدن
ortho para director
هدایت کننده به موقعیتعای ارتو- پارا
diastereotopic group
گروه هدایت کننده به موقعیتهای ارتو پارا
hydrogen
هیدروژن
hydrogenate
هیدروژن دادن
hydrotreating
هیدروژن کاری
hydrogen sulphide
سولفید هیدروژن
hydrodimerization
دی مرشدن با هیدروژن
secondary hydrogen
هیدروژن 2 درجه
hydrogenation
هیدروژن دهی
hydrogenator
هیدروژن ساز
hydrogenolysis
هیدروژن کافت
liquid hydrogen
هیدروژن مایع
tertiary hydrogen
هیدروژن 3 درجه
parahydrogen
هیدروژن پارا
hydrodimerization
دوپارش با هیدروژن
heydrogenize
هیدروژن دادن
acid function
یون هیدروژن
active hydrogen
هیدروژن فعال
heavy hydrogen
هیدروژن سنگین
acid hydrogen
هیدروژن اسیدی
dehydrogenation
هیدروژن زدایی
hydrocracking
کراکینگ با هیدروژن
sodium hydrogen carbonate
سدیم هیدروژن کربنات
hydrogenate
دارای هیدروژن کردن
tertiary hydrogen
هیدروژن نوع سوم
sulphide
نمک یااسترسولفید هیدروژن
sulfide
نمک یااسترسولفید هیدروژن
pyrolytic dehydrogenation
هیدروژن زدایی تفکافتی
standard hydrogen electrode
الکتورد هیدروژن استاندارد
secondary hydrogen
هیدروژن درجه دوم
light hydrogen
هیدروژن سبک یا معمولی
labile hydrogen
هیدروژن تند اثر
hydro carbon
ترکیب هیدروژن و کربن
hydrogen like orbital
اوربیتال هیدروژن مانند
hydrodesulfurizing
گوگرد زدایی با هیدروژن
hydrogen like atom
اتم هیدروژن مانند
hydrogenation
عمل تبدیل به هیدروژن
hydrogen flame detector
اشکارساز شعلهای هیدروژن
hydrogen depleted structure
ساختار هیدروژن زدوده
sodium monohydrogen carbonate
سدیم مونو هیدروژن کربنات
hydride
ترکیب هیدروژن دار هیدروکسید
dehydrocyclization
حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
hydrochloric
دارای هیدروژن و کلورین جوهر نمک
atomic hydrogen arc welding
جوش قوسی بوسیله اتم هیدروژن
hydrogenate
سبب ترکیب چیزی با هیدروژن شدن
chlorinated hydrocarbon
ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
monad
ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
pH
علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
proton
هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن
protons
هسته اتم سبک و دارای تعداد مساوی اتم هیدروژن
hydrogen bonding
پیوند هیدروژنی
[ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن]
[در رنگرزی]
hydrogenize
با هیدروژن ترکیب کردن هیدروژنی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com